پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: «تارک الحج و هو مستطیع کافر» هر توانمندى که حج را ترک کند، کافر است. کسىکه در انجام آن امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا به غیر اسلام از دنیا رفته است.
قرآن کریم در موضوع حج، تقریبا به همه مباحث و مسایل مرتبط به آن پرداخته و از مجموع یکصد و چهارده سوره، در بیست و پنج سوره به اجمال یا تفصیل به مسایل حج اشاره کرده و از شش هزار و دویست و سی و شش آیه قرآن، بیش از یکصد و بیست آیه به عنوان «آیات الحج» لقب گرفته است.
پایگاه اطلاعرسانی حج برای آگاهی از مقام رفیع حج در قرآن و جایگاه بلند و عظیم حاجیان در این کتاب آسمانی، به ارائه نکات ناب و پیامهای زیبای آیات بیانگر احکام و تشریعگر مناسک حج براساس تفسیر نور حجتالاسلام والمسلمین قرائتی و دیگر منابع پرداخته که در این شماره، آیه 97 سوره آل عمران مورد بررسی قرار گرفته است.
آیه
«فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ».
ترجمه
در آن خانه آیات (ربوبیّت) هویداست، مقام ابراهیم خلیل است، و هر که در آنجا داخل شود ایمن باشد. و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد، و هر که کافر شود (به خود زیان رسانده و) خدا از جهانیان بینیاز است.
معانی کلمات آیه
آمن: کسى که در ایمنى است، از امن به معنى اطمینان و آرامش قلب.
حج: (بکسر اول) قصد. آن در شریعت قصد خانه خداست براى عمل.
استطاع: استطاعت در قرآن مجید به معنى قدرت و توانایى بکار رفته است.
عالمین: مردمان (حمد/ 1).[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره آل عمران در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: وقتى که آیه 85 «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دِیناً» نازل گردید، یهودیان گفتند: ما مسلمانیم سپس با نزول این آیه مأمور به حج گردیدند ولى از اجراى آن امتناع کردند سپس این آیه نازل شده است.[۳][۴]
نکته ها
مکّه و کعبه، نمایشگاهى از قدرت و نشانههاى الهى و تاریخ آن مملوّ از خاطرات و سرگذشتهایى است که توجّه به آنها درسآموز و عبرتانگیز مىباشد. در ساختن آن ابراهیم علیه السلام بنّایى و اسماعیل علیه السلام کارگرى مىکردهاند. سپاهیان فیلسوار ابرهه که به قصد ویرانى آن آمدهاند، به قدرت الهى و توسط پرندگان ابابیل نابود شدهاند. دیوار آن به هنگام تولّد علىّ علیه السلام براى مادرش شکافته مىشود تا در داخل آن، نوزادى متولد شود که در آیندهاى نه چندان دور، بتهاى داخل آن را فرو ریزد. بلال، برده سیاهپوست حبشى، در برابر چشمان حیرت زده اشراف مکّه بر بالاى آن اذان مىگوید و روزى نیز فرا خواهد رسید که آخرین حجّت الهى به دیوار آن تکیه زده و نداى نجات انسانها را سر مىدهد و جهانیان را به اسلام دعوت مىکند.
مکّه، شهر أمن الهى است که هر کس در آن وارد شود، در امان است. حتّى اگر جنایتکار وارد مسجدالحرام شود، نمىتوان متعرّض او شد، تنها مىتوان او را در مضیقه قرار داد تا خودش مجبور به خارج شدن شود. [5]
در کنار کعبه، مقام ابراهیم است. به گفته روایات، مقام ابراهیم سنگى است که به هنگام ساختن کعبه و بالا بردن دیوارهاى آن، زیر پاى ابراهیم علیه السلام قرار داشت و اثر پاى آن حضرت بر روى آن مانده است. بقاى این سنگ و اثر پا روى آن، از قرنها پیش از عیسى و موسى علیهما السلام با آن همه تغییر و تحوّلى که در کعبه و اطراف آن در اثر حملهها، سیلها و خرابىها بوجود آمده، خود نشانهاى از قدرت الهى است.
«حج» به معناى قصد همراه با حرکت است و «مَحجّة» به راه صاف و مستقیم مىگویند که انسان را به مقصد مىرساند. حج در اسلام به معناى قصد خانه خدا و انجام اعمال مربوط به آن است.
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به علىّ علیه السلام فرمود: «تارک الحج و هو مستطیع کافر» هر توانمندى که حج را ترک کند، کافر است. کسىکه در انجام امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا به غیر اسلام از دنیا رفته است. [6]
استطاعت مالى براى حج، لازم نیست از خود انسان باشد، بلکه اگر کسى دیگرى را مهمان کند، یا هزینه حجّ او را بپردازد، او مستطیع شده وحج بر او واجب است. [7]
امام صادق علیه السلام دربارهى «آیاتٌ بَیِّناتٌ» فرمودند: مقصود مقام ابراهیم، حجرالاسود و حجر اسماعیل است. و از آن حضرت پرسیدند مراد از «مَنْ دَخَلَهُ» کعبه است یا حرم؟ حضرت فرمودند: حرم. [8]
شخصى از امام صادق علیه السلام دربارهى «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» سؤال کرد: حضرت فرمودند: کسى که این خانه را قصد کند و بداند که این همان خانهاى است که خداوند رفتن به آن را فرمان داده و اهلبیت علیهم السلام را نیز آنگونه که باید بشناسد، او در دنیا و آخرت درامان خواهد بود. [9]
پیام ها
1- در خانه خدا، نشانههاى روشن بسیار است. نشانههاى قداست و معنویّت، خاطرات انبیا از آدم تا خاتم، عبادتگاه و قبلهگاه همهى انبیا و نمازگزاران.«فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ»
2- ابراهیم علیه السلام مقامى دارد که جاى پاى او، به مکّه ارزش داده است. «مَقامُ إِبْراهِیمَ»
3- بر خلاف تفکّر وهابیّت، اگر جماد در جوار اولیاى خدا قرار گیرد، قداست مىیابد. «مَقامُ إِبْراهِیمَ»
4- از امتیازات اسلام آن است که یک منطقه از زمین را منطقهى امن قرار داده است. «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً»
5- واجبات، یک نوع تعهّد الهى برگردن انسان است. «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ»
6- حج، باید خالصانه و تنها براى خدا باشد. «لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ»
7- تکلیف و وظیفه، به مقدار توان است. توان فرد از نظر مالى و بدنى و فراهم بودن شرایط بیرونى. «مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا»
8- استطاعت شرط حج است. «مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا»
9- انکار حج و ترک آن، سبب کفر است. «وَ مَنْ کَفَرَ»
10- فایده انجام دستورات الهى، به خود انسان برمىگردد وگرنه خداوند نیازى به اعمال ما ندارد. «فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ»
11- خداوند دعوت مىکند، ولى منّت نمىکشد. «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ ... وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ»
پانویس
1ـ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
2ـ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 693.
3ـ سعید بن منصور نیز آن را از عکرمة نقل و روایت نموده است.
4ـ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 135.
5ـ کافى، ج 4، ص 226.
6ـ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 368؛ کافى، ج 4، ص 265.
7ـ کافى، ج 4، ص 266.
8ـ کافى، ج 4، ص 223.
9ـ کافى، ج 4، ص 540.