Print this page

مسجد الاقصي

امتیاز بدهید
(7 امتیاز)

مسجدالاقصي با قدمتي بيش ازيك ‌هزار سال ،در شرق شهر قديمي بيت‌المقدس «اورشليم» واقع شده است .

نام اين مسجد در آيه اول ازسوره اسراءآمده وبه معناي دورترين مسجداست و از آنجايي كه نخستين قبله مسلمانان بوده ، براي مسلمانان جهان از تقدس خاصي برخورداراست .

عده‌اي ازيهوديان بااعتقادبه اينكه بقاياي «معبدهيكل» ، معبدي كه سليمان نبي به دستورخداوند ساخت ، در زير مسجدالاقصي واقع شده ، بارها سعي در تخريب اين مكان مقدس داشته‌اند كه در يكي از اين اقدامات ، منبري مخصوص با قدمت 800 ساله كه دراين مسجد قرار داشت ، به كلي ازبين رفت .

اين مسجد ازنظرمساحت وبزرگي در بين مساجد بزرگ دنيا در رتبه بيستم قرار دارد .

تاریخچه مسجدالاقصی

قداست مسجدالاقصی به باورهای اسلامی پيوند خورد. اين مسجد نخستين قبله گاه مسلمانان است و مسلمانان پيش ازآن‌که رو به کعبه نماز بگذارند مدت 17 ماه به سوی قدس نماز می‌خواندند و به همين دليل مسجد ، مسجد قبلتين لقب گرفت.

اسلاميت مسجدالاقصی به واقعه اسرا و معراج نبی اکرم سنديت يافت ، ‌آن معجزه‌ای که به رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) اختصاص يافت.

اين فرموده حق تعالی است : ‌( سبحان الذی اسری بعبده ليلاً من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکناحوله لنريه من آياتنا إنه هوالسميع البصير ).

حرکت پيامبرگرامی اسلام درشب بيست و هفتم رجب المرجب ( يکسال قبل از هجرت ) ازمسجدالحرام به مسجد الاقصی دربيت المقدس و از آن‌ جا آن حضرت به آسمان عروج نمودند.

رسول اکرم در بيان ارتباط تنگاتنگ و جايگاه مسجدالاقصی از مسجدالحرام (مکه ) ومسجدالنبی (مدينه) میفرمايند : با رو بنه به قصد سفر و زيارت بسته نشود مگر به اين سه مسجد : مسجدالحرام ، مسجد من و مسجدالاقصی

مسلمانان که به اهميت و جايگاه رفيع مسجد الاقصی و بيت المقدس و همچنين ارتباط آن با باورهای اسلامی واقف شدند ، در صدد ايجاد تحول به سوی اسلاميت آن برآمدند.

فتح قدس به دست خليفه دوم درسال 15 هجری رویداد . خليفه دوم عمر بن الخطاب با ورود مسالمت آميز خود و از خلال امان نامه‌ای که به امان نامه عمری موسوم گشت ، امنيت را برای مردم اين شهر به ارمغان آورد . اين سند بيانگر ارتباط سياسی و حقانيت قانونی اسلام نسبت به قدس و فلسطين بود . پس از آن‌ که خليفه مسلمانان کليدهای شهر قدس را از " صفرنيوس " اسقف اعظم روم دريافت داشت به منطقه حرم شريف که در آن هنگام به ويرانه‌ای بدل شده بود رفته و جايگاه صخره مبارکه را زيارت نمود و دستور پاکسازی کامل را دادند . ايشان همچنين دستور دادند مسجدی در بخش جنوبی حرم شريف احداث شود . خليفه دوم عمر بن خطاب در گام بعدی به نظم و ساماندهی امور شهر پرداخته و محضرهايی را دايرکردند و به پست و ارتباطات سامان بخشيدند و يزيد بن ابی سفيان را به ولايت اين شهرگمارده و عباده بن الصامت را در مسند قضاوت نشاندند .

همان‌ گونه که عمر بن الخطاب و خلفای راشدين متعاقب ايشان در فتح بيت‌المقدس و اسلاميت عملی مسجدالاقصی و ورود آن‌ها در فرهنگ سياسی اسلامی نقش مؤثری داشتند ، خلفا و امرای اموی نيز در شکل دهی نماد تمدن اسلامی آن سهيم بودند ، چه جايگاه دينی و سياسی بيت المقدس و مسجدالاقصی را در آن مقطع خاصه در پرتو شکست دو ابر قدرت فارس و روم در برابر دولت نو پای اسلامی به خوبی درک کرده بودند . از اين رو تثبيت و تحکيم نماد تمدن اسلامی دربيت المقدس و در مسجدالاقصی ضروری مینمود و نتيجه آن ، بازسازی منطقه مسجدالاقصی به شکلی متناسب با عظمت و ثبات دولت نوپای اسلامی بود . اين طرح ( بازسازی ) درعهد خلافت عبدالملک بن مروان و فرزندش وليد صورت گرفت که ساخت قبه الصخره وگنبد سلسله در عهد عبدالملک و ساخت مسجدالاقصی و دارالعماره ، درب‌ها وآثار عديده ديگری را شامل شد. بسياری ازاين آثار در عهد وليد و بر اثر زمين لرزه های شديدی که دربيت‌المقدس و فلسطين رویداد ، تخريب شده و از بين رفتند .

گويی دو خليفه بر اجرای اين طرح درقالب واحدی همگون آن‌گونه که از پيش طرح‌ها برمی‌آيد ، کاملاً اتفاق نظر داشته‌اند تا مسجدالاقصی بتواند در برابر بناها و معماری بيزانسی در منطقه که شامل کليسای قيامت درقدس و کليسای مهد دربيت لحم بود ، صبغه و نماد معماری برجسته اسلامی به خودگيرد.

خلفای عباسی برغم انجام مرمت‌های متعدد بويژه بازسازی قبه‌الصخره در عهد عباسی " مأمون " و نيز بازسازی مسجدالاقصی در دوره زمامداری " مهدی " در حد توان از عمارت مسجدالاقصی محافظت کردند ، به نظر می‌رسد خلفای عباسی توانسته‌اند اين کار را بدون آن‌ که تغيير محسوسی در شکل و شمايل و معماری اموی‌ها ايجاد کنند به انجام برسانند.

خلفای فاطمی ( الحاکم بأمرالله و فرزندش ظاهرلاعزازدين الله ) نيز بسان عباسی‌ها با انجام بازسازی‌هايی بر روی قبه الصخره و مسجدالاقصی را مرمت کردند.

اين شيوه‌ي معماری مسجدالاقصی در عهد ايوبی‌ها رشد و گسترش يافت به طوري که ايوبی‌ها پس از آزادی و پاکسازی مسجدالاقصی ازلوث صليبی‌هايی که به آن آسيب رسانده و ظاهرش را تغيير داده بودند ، مسجد را به وضعيت پيش از تهاجم صليبی‌ها درآورده و ضمن انجام مرمت‌هايی ، پاره‌ای تأسيسات را در آن به وجود آوردند . اين اقدامات جهشی در تحول معماری به حساب آمد.

مملوکيان نيز در اظهار و نماياندن چهره معماری اسلامی مسجد مبارک الاقصی سهيم بودند و دومين جهش در رشد و پيشرفت معماری بدست آنان صورت گرفت و در واقع متمم طرح‌های قبلي بود و در اين دوره چهره معماری حرم شريف که بيانگر اسلاميت مسجد مبارک الاقصی در طول اين دوران ها است ، تکميل گشت.

مملوکيان علاوه بر احداث راهروها ، مدارس دينی ، مناره‌ها و درب‌ها ، نسبت به مرمت گنبدها ، سقاخانه‌ها و نيمکت‌ها و محراب‌های کنونی و منتشره درصحن حرم شريف اقدام کردند.

همزمان با شکل گيری معماری مسجدالاقصی ، جايگاه دينی آن در نزد مسلمانان که از قرآن کريم و احاديث شريف نشأت گرفته است ، تبلور و عينيت يافت . يقيناً اگر اين جايگاه نبود ، قدس امروزه شاهد اين معماری وآبادانی در مسجدالاقصی نبود.

مسلمانان از زمان فتح عمری ، به قصد زيارت و برگزاری مناسک در مسجدالاقصی و تبليغ دعوت اسلامی بار سفر می‌بستند . حتی شخص خليفه دوم تعدادی از صحابه خود را که در رکاب ايشان وارد قدس شده بودند ، مکلف نمودند در بيت المقدس سکنی گزيده و علاوه بر وظايف اداری به امر تعليم در مسجدالاقصی بپردازند . از جمله اين صحابيون عباده بن الصامت (متوفی 34 هجری ) نخستين قاضی در فلسطين و شداد بن أوس (متوفی 58 هجری) که هر دوی آن‌ها در بيت القدس دار فانی را وداع گفته و در مقبره باب الرحمه واقع در بيرون از حصار شرقی مسجدالاقصی به خاک سپرده شدند .

علمای اعلام ازگوشه و کنار و به منظور فراگيری علوم به قصد مسجدالاقصی عزيمت کردند که از آن جمله مقاتل بن سليمان مفسر (متوفی 150 هجری) و امام اوزاعی بن عبدالرحمن بن عمر و فقيه اهل شام (متوفی 157 هجری) و امام سفيان الثوری پيشوای اهل عراق (متوفی 161 هجری) و امام ليث بن سعد عالم مصر (متوفی 175 هجری) و امام محمد بن إدريس شافعی از ائمه اربعه (متوفی 204 هجری) بودند .

زاهد انوشي و خصوفی نيز طی قرن‌های سوم و چهارم هجری با قصد تقرب ، انجام مناسک ، زيارت و اعتکاف در مسجدالاقصی بار سفر بستند ، برای مثال : بکر بن سهل الدمياطی محدث (متوفی سال 289 هـ) و احمد بن يحيی بغدادی که تا زمان رحلت در قدس مقيم بود .

به دليل قدوم فزاينده علمای اعلام که بمنظور تدريس به اين منطقه سفرکرده بودند مسجدالاقصی در قرن پنجم هجری حرکت شتابنده علمی به خود ديد و از آن حوزه علميه مترقی در علوم فقه و حديث ساخت . حجت الاسلام ابوحامدغزالی ازسرشناس ترين شخصيت‌هايی بود که به اين منظور در سال 488 هجری به قدس سفرکرد و به تدريس پرداخت . ايشان متذکر شده است که 360 مدرس در مسجد حضور داشتند كه اين خود گويای جايگاه رفيع مسجدالاقصی نزد مسلمانان میباشد . متعاقب فتح بيت المقدس توسط صلاح الدين ايوبی ، چرخه علمی و دينی درمسجدالاقصی پس از وقفه‌ای قريب به يک قرن _ بر اثر اشغالگری صليبی‌ها _ مجدداً به حرکت در آمد و مسلمانان از هر قشر و طايفه ای بار ديگر برای زيارت ، انجام مناسک و اعتکاف از يک سو و کسب علم ، تدريس و اقامت از سوی ديگر ، بار سفر بستند و نتيجه آن تأليفاتی چند در خصوص فضايل قدس و مسجدالاقصی بود که در عهد ايوبی‌ها و مملوکيان شهرت خاصی يافت . در اينجا به ذکر چند مورد بسنده می‌کنيم :

الجامع المستقصی فی فضائل المسجدالاقصی

تأليف امام حافظ بهاالدين ابی القسم بن عساکر متوفی سال 600 هجری.

ايده احداث مدارس علوم دينی در عهد مملوکيان تبلور يافته و به اوج خود رسيد و همه مملوکيان از سلاطين و امرا گرفته تا قاضيان و دولتمردان و متمولان که به قدس عشق می‌ورزيدند به ساخت و باز سازی مدارس دينی ، ايوان‌ها و گوشه‌های دالان‌های حرم شريف و دو ضلع شمالی و غربی آن همت گماشتند و ضمن تنظيم وظايف ، تأسيساتی را وقف مسجد کردند تا درآمدهای حاصله از آن صرف مسجد گردد.

مملوکيان در ابراز اين عشق و علاقه اغراق میکردند به طوري که تعدادی از بنيانگذاران و وقف کنندگان اين تأسيسات وصيت کردند پس از مرگ آنان را در جايی که ساخته و يا مرمت کرده‌اند به خاک بسپارند و لذا در بسياری از اين تأسيسات و ابنيه اتاقی مخصوص بارگاه و مزار صاحب وقف ديده می‌شود که برای جاودانه ساختن ياد خويش ، نام ساختمان و يا مدرسه‌ای را به خود منتسب کرده است.

بدين ترتيب مسجدالاقصی به دانشگاه اسلامی معتبری تبديل گشت که گويای اقتدار مسلمانان در نوآوری و آبادانی و پايه ريزی تمدنی بی نظير بود . مسجدالاقصی در طول حکومت عثمانی‌ها تا دوران معاصر و قبل از اشغال ؛ رسالت علمی و دينی خود را ايفا کرد امّا نه درآن حدی که در دوران‌های پيشين سود می‌جست.

و بدين گونه ايده و فکر تقديس حرم شريف در ميان مسلمانان شکل و تبلور يافت و تا به آن‌ جا رسيد که برخی از حجاج شام زيارت مسجدالاقصی و قبه الصخره را مبدأ مناسک حج (عمره و تمتع) و عزيمت به حجاز قرار دادند . اين تلقی تنها به حجاج بلاد شام محدود نمی‌شد بلکه حجاج ساير کشورهای اسلامی را شامل گشت . همين موضوع ايده سفر و زيستن در قدس را به دنبال داشت ، مهاجرت مسلمانان شمال آفريقا به قدس که با اقامت و پاسداری از نماز در مسجدالاقصی انجام گرفت خود بهترين گواه اين مدعاست . اين افراد ( مسلمانان ) همچنان در کنار ديگر برادران خود _ نوادگان صحابيون بزرگواری که به هنگام فتوحات اسلامی وارد اين منطقه شده بودند _ درقدس مقيم بوده و به فرمايشات رسول مکرم اسلام عمل کردند که فرموده اند :

طايفه ای از امت من دائماً به ياری حق شتابانند ، دشمن خود را مقهور میسازند ، مخالفانشان نمی‌توانند به آنان آسيب برسانند و منتظر امرالهی هستند . سؤال شد يا رسول الله اين طايفه کجايند ؟ ايشان پاسخ فرمودند ، در بيت المقدس و اطراف آن.

توصيف کلی از حرم شريف

مقصود ازحرم شريف ، آن منطقه قرار گرفته بر روی تپه کوچک و يا سکوی مختلف الاضلاع واقع در ضلع جنوب شرقی بخش قديمی قدس می‌باشد . ابعاد اضلاع محدوده حرم شريف بدين شرح است.

ضلع جنوبی 281 م

ضلع شمالی 310 م

ضلع شرقی 462 م

ضلع غربی 491 م

اين منطقه از دو ناحيه جنوبی و شرقی به حصار شهر که تاريخچه آن به دوران اسلامی سلسله ايوبی‌ها ، مملوکی‌ها و عثمانی باز میگردد احاطه شده است ؛ و اما از دو ناحيه شمالی و غربی ، مسجد به رواق‌هايی احاطه شده که در دوران ايوبی‌ها و مملوکيان ساخته شده بود . حريم مسجد دربرگيرنده صخره مبارکه‌ای است که پيامبرگرامی اسلام از فراز آن به سماوات عروج کردند و گنبدی بر بالای آن بنا شده است.

کل مساحت مسجدالاقصی که در برگيرنده ،گلدسته ها ، رواق‌ها ، مدارس علوم دينی ،‌گنبدها ، سقاخانه‌ها ، ايوان‌ها و محراب‌ها بوده برای مسلمانان مبارک است واين فرموده حقتعالی كه :

"پاک و منزه خدايی که شبانگاه بنده‌ی خود را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی منتقل ساخت ، به همان مسجدی که پيرامونش را با علايم و آيات خويش خجسته گردانيده‌ايم ، براستی که او شنوا و بيناست ".

تمامی اين منطقه مسجدالاقصی نام و لقب "مبارك" گرفته است و اين تسميه از عهد پيامبر تا دوره مملوکيان معمول بود و از اين زمان حرم شريف لقب گرفت ، و بدين ترتيب از عهد نبوی تا دوره مملوکيان بر کل اين منطقه نام مبارک مسجدالاقصی اطلاق داده شد . مملوکيان اداره مسجدالاقصی را از قدس تفکيک کرده و مديريت خاصی که به مدير حرم شريف موسوم گشت ، برای اين منظور تعيين کردند . بعدها مسجد ابراهيم یا الخليل را به اين مديريت ملحق ساختند و از اين پس صاحب اين مقام به مدير حرمين شريف ملقب شد _ به استناد آثار و نقش ونگارهای اسلامی مملوکيان که با هدف مستندسازی اغلب آثار برجسته معماری اسلامی انجام گرفته _ ، و اين نامگذاری تا به امروز در ميان مسلمانان متداول مانده است ونام مسجد مبارک الاقصی را بکار برده‌اند تا گاهی بر مسجد سرپوشيده وگاهی ديگر بر بخش مبارک دلالت کرده باشند . حرم شريف به حرم قدس نيز معروف گشت.

لازم به ياد آوريست که درطول تاريخ اسلامی و تا به امروز هيچگونه تغييری در مساحت حرم شريف روی نداده است . حرم شريف دارای چهارده دروازه بوده است که چهار دروازه پس از فتح قدس بدست صلاح الدين و به عنوان تدبيری امنيتی برای حمايت از اين جايگاه ، مسدود شدند . اين چهار دروازه عبارتند از : باب الرحمه واقع در ضلع شرقی بوده و سه دروازه ديگر که به لحاظ باستانی به فردی ، زوجی و سهتايی معروف بوده و در ضلع جنوبی حرم شريف واقع می‌باشد .

و اما دروازه‌های گشوده و داير که عبارتند از:

ضلع غربی:

باب المغاربه _ دروازه مغربیها ( به دروازه نبی نيز معروف است ) ، دروازه سلسله ( به دروازه داود هم موسوم است ) ، باب المتوظأ _ دروازه وضودار _ ( دروازه مطهر نيز گفته می‌شود )،دروازه القطاطين ، دروازه آهن ( به دروازه آرگون هم معروف است ) ، دروازه الناظر ( به نام های باب علاءالدين بصيری ، باب ميکائيل ، باب الحبس و باب المجلس نيز شناخته میشود ) ، دروازه غوانمه ( دروازه الخليل و باب الوليد هم ناميده می‌شود) .

ضلع شمالی:

دروازه العتم ( معروف به دروازه شرف الانبيا ، ‌داوديه و فيصل ) ، باب حطه و باب الاسباط

حرم شريف دارای چهار مأذنه ( گلدسته ) به شرح ذيل می باشد :

ـ گلدسته باب المغار به واقع در گوشه جنوب غربی حرم شريف.

ـ گلدسته باب السلسله واقع در ضلع غربی حرم شريف و نزديک به باب السلسله.

ـ گلدسته باب الغوانمه واقع در گوشه و کنج غربی حرم شريف.

ـ گلدسته باب الاسباط واقع در ضلع شمالی حرم شريف.

حرم شريف مجهز به منابع آبی بوده و مسلمانان در طول تاريخ اسلامی اين حرم شريف به حفر چاه‌ها ، ساخت منبع آبی ، آبدارخانه و سقاخانه‌ای که همگی در محوطه حرم پراکنده اند ، همت گماشتند .

تعرضات به مسجد الاقصي

مسجد الاقصي نخستين قبله مسلمين - حدود چهار دهه قبل از سوي مايك روهان ، صهيونيست استراليايي تبار به آتش كشيده شد و بسياري از آثار با ارزش دوران اسلامي موجود در آن از ميان رفت اما اين اولين و آخرين اقدام صهيونيست‌ها در قبال اين مسجد نبود . اين نوشته نگاهي دارد به تاريخچه و برخي از اقدامات صهيونيست‌ها در قبال مقدس‌ترين مسجد مسلمانان پس از حرمين شريفين.

معرفي مسجدالاقصي حرم قدس شريف مهم‌ترين محور منازعه اسلامي- صهيونيستي محسوب مي‌شود و علت آن هم جايگاه رفيع اين مكان مقدس در دين اسلام و به تبع آن در ميان مسلمانان است . مساله ديگر كه اين منازعات را شدت بخشيده ادعاي اشغالگران صهيونيست در خصوص وجود معبد سليمان در زير مسجدالاقصي است . مسجد مقدس الاقصي نامي است كه بر محور داخل ديوار واقع در زاويه جنوب شرقي شهر قديمي قدس دلالت دارد و شامل مصلاي قبلي ( داراي گنبد سربي مشكي ) در دورترين نقطه جنوبي مسجدالاقصي از سمت قبله ، گنبد الصخره ( گنبدطلايي ) كه قبةالصخره نيز ناميده مي‌شود و در وسط مسجدالاقصي قرار دارد و 200 اثر و مكان متبرك ديگر مي‌شود كه شامل مسجد ،‌ ساختمان‌ها ، گنبدها ، سكوها ،‌ آب‌انبارها ، ‌ايوان ، مدرسه ، محراب ، منبر ، گلدسته ، دروازه ،‌ چاه و كتابخانه است.

تقدس اين حرم شريف - در ميان مسلمانان جنبه تقدسي اين حرم شريف در ميان مسلمانان از آنجا سرچشمه مي‌گيرد كه اين حرم شريف زماني قبله اول مسلمانان بوده و سومين حرم شريف الهي به شمار مي‌رود . از سوي ديگر اين حرم شريف ارتباط تنگاتنگي با حادثه معراج رسول گرامي اسلام (ص) دارد و خداوند متعال نيز در نخستين آيه سوره اسرا به جايگاه و موقعيت آن اشاره مي‌كند . از سوي ديگر از ابوذرغفاري از ياران پيامبر نقل شده است كه : " من از رسول خدا پرسيدم اي رسول خدا اولين مسجدي كه بر روي زمين احداث شده است كدام است ؟ آن حضرت پاسخ دادند : مسجدالحرام سپس پرسيدم كه پس از آن كدام مسجد است ؟ فرمودند مسجدالاقصي" . بنابراين مسجد مبارك الاقصي دومين مسجد بر روي زمين پس از مسجدالحرام در مكه مكرمه به شمار مي‌رود . آنچه بر اهميت اين مسجد و اهميت نمازگزاردن در آن اشاره دارد ، اين فرموده نبي مكرم اسلام است : "اگر فردي در منزل خود نماز بخواند ثواب همان يك روز نماز خود را مي‌برد اگر در مسجد نماز بگذارد ثواب 25 نماز و اگر در مسجد جامع نماز بخواند خداوند ثواب 500 نماز را به او اعطا مي‌كند اما اگر در مسجد مبارك الاقصي نماز بگذارد ثواب 50 هزار نماز را دريافت مي‌كند."

مساحت و تاريخ حرم مقدس الهي و خصوصيت‌هاي آن - عنوان مسجدالاقصي در گذشته بر كل مسجد الاقصي و تمامي تاسيسات آن اطلاق مي‌شد كه مهم‌ترين آنها " قبه‌الصخره " شريف است و از همين رو ما در اين نوشتار خود زماني كه از عنوان مسجدالاقصي به عنوان كانون اصلي شهر اشغالي قدس ياد مي‌كنيم منظورمان همان حرم شريف به همراه دو عنصر اصلي خود يعني همان مسجد مبارك الاقصي و قبه‌الصخره است كه در داخل مسجد كه با ديوارها محصور شده‌اند قرار گرفته‌اند . مساحت مسجدالاقصي 4400 متر مربع است و چيزي در حدود 15 درصد از مساحت يك كيلومتر مربعي بخش قديمي شهر اشغالي قدس در جنوب شرقي آن را به خود اختصاص داده است. اين مسجد به شكل چند ضلعي نامنظمي است كه طول ضلع غربي آن 491 متر ، ضلع شرقي 462 متر ، ضلع شمالي 310 متر و ضلع جنوبي 281 متر است . از زماني كه محدوده اين مسجد براي اولين بار براي عبادت و نماز احداث شده است تاكنون هيچ تغييري نكرده و افزايش و كاهش نيافته است اين در حالي است كه مسجد الحرام و مسجد النبي تا به حال بارها توسعه يافته‌اند . از پيامبر بزرگ اسلام روايت شده است كه هر كسي در هر جايي از مسجد الاقصي نماز بگذارد ثواب آن پانصد برابر نماز در اماكن ديگر به جز مسجد الحرام ومسجد النبي است . مسجدالاقصي در كل 11 دروازه دارد كه 7 تاي از آنها هنوز هم مورد استفاده قرار مي‌گيرد اما چهار تاي ديگر بسته شده است . ديوارهاي حرم شريف از سنگ ساخته شده و 14 درب دارد كه در حال حاضر 10 تاي آنها باز بوده و چهار تاي ديگر بسته هستند . ارتباط ميان حرم و ديگر قسمت‌هاي شهر از طريق درب هاي 10 گانه آن برقرار مي شود ؛ 25 حلقه چاه داراي آب گوارا در اطراف اين حرم وجود دارد كه هشت حلقه از آنها در صحن قبه الصخره شريف قرار دارد و 17 حلقه چاه ديگر در محوطه مسجد مبارك الاقصي قرار گرفته است ؛ در فاصله‌اي يكسان از مسجدالاقصي و قبه‌الصخره نيز حوض‌هاي مخصوص وضو قرار دارند و تعدادي سقاخانه نيز در قسمت‌هاي مختلفي از محوطه حرم ديده مي‌شود كه از بزرگترين آنها مي‌توان به سقاخانه‌هاي "قايتباي ، شعلان ، باب‌الحبس ، البديري و قاسم‌پاشا " اشاره كرد . همچنين در دو طرف پايان حرم از جهت شمال و غرب ، رواق‌هايي با ساختي محكم وجود دارد. در حرم شريف همچنين دو ساعت آفتابي براي تعيين زمان وجود دارد كه يكي از آنها در غرب قرار دارد و بوسيله محمدطاهر ابوالسعود از علماي برجسته قدس بر روي ديوار مسجدالصخره از ناحيه مسجد قبلي به طرف غرب ترسيم شده است. دومين ساعت آفتابي نيز توسط رشدي الامام ، مهندس اهل قدس و بر روي يكي از طاق‌هاي ايوان جنوبي منتهي به مسجد قبه الصخره ساخته شده است. مسجدالاقصي در زير چكمه‌هاي صهيونيسم - تجاوزات صهيونيست‌ها به حرم قدس شريف قدمتي به درازاي جنبش صهيونيسم دارد تا جايي كه تئودور هرتزل بنيانگذار جنبش صهيونيسم در نخستين نشست اين جنبش كه در شهر بال سوئيس برگزار شد تاكيد كرد : اگر يك لحظه موفق به تصرف شهر قدس شويم و بنده در آن لحظه زنده و توانايي انجام كاري را داشته باشم حتي براي لحظه‌اي در نابودي هر آنچه كه در طول ساليان در قدس شكل گرفته است و براي يهوديان مقدس نيست ترديد نخواهم كرد. دكتر اسرائيل الداد مورخ بزرگ يهودي نيز در گفتگويي با مجله آمريكايي تايم بر تصميم صهيونيست‌ها براي نابودي مسجدالاقصي تاكيد كرد وگفت : اسرائيل بايد معبد هيكل را در محل اصلي خود بسازد. ضمنا وقتي كه خبرنگار مجله مذكور از اسرائيل الداد پرسيد كه چگونه انجام چنين چيزي ممكن است پاسخ داد كسي چه مي‌داند شايد زلزله يا هر چيز ديگري رخ داده و به دنبال وقوع آن همه چيز تغيير كند. مقامات رژيم اشغالگر قدس از تمامي ابزارهاي ممكن براي تخريب حرم قدس شريف و احداث معبد ساختگي خود استفاده مي‌كنند و به منظور گسترش حاكميت خود بر اين حرم شريف و تخريب مسجدالاقصي تدابيري را نيز انديشيده‌اند كه اجراي اين تدابير از همان اولين روز استيلاي صهيونيست‌ها بر بخش شرقي شهر قدس در هفتم ژوئن 1967 آغاز شده است .

به راه انداختن آتش سوزي - جنايت به آتش كشيدن مسجدالاقصي اولين تلاش آشكار صهيونيست‌ها براي تخريب اين مكان مقدس بود . در تاريخ 21 آگوست 1969 يك يهودي استراليايي تبار به نام مايكل روهان ، با روشن كردن آتش در مسجدالاقصي باعث شد كه منبر صلاح الدين به طور كامل طعمه حريق شود و صحن‌هاي شرقي و جنوبي نيز در آتش بسوزد تا جايي كه مساحت بخش آتش گرفته مسجد به 1500 متر مربع رسيد ، يعني يك سوم از مساحت 4400 متري اين مسجد مبارك را در برگرفت. شايان ذكر است كه در روز آتش‌سوزي ، شهرداري صهيونيست‌ قدس اشغالي آب مسجد الاقصي را قطع كرد تا آب لازم براي خاموش كردن آتش فراهم نباشد ضمنا خودروهاي آتش‌نشاني رژيم صهيونيستي نيز بعد از آنكه آتش خاموش شد وارد عمل شدند .

تلاش‌هاي مكرر صهيونيست‌ها براي اجراي مراسم نماز در مسجدالاقصي - تلاش‌هاي صهيونيست‌ها براي ورود به مسجدالاقصي و صحن‌هاي بيروني آن در ابتدا به بهانه انجام مراسم عبادي يهودي در 18 آگوست 1969 انجام گرفت . در اين تاريخ 25 صهيونيست‌ در قالب يك گروه اقدام به طواف به دور مسجدالصخره كردند و در همين حين ، مزامير داود ، بخش‌هايي از كتاب تورات ، و ديگر اوراد را مي‌خواند و سرود صهيونيسم (بتار) را سر مي‌دادند. در 28 ژانويه 1976 راث‌اود ، از قضات زن صهيونيست به يهوديان اجازه داد كه در داخل مسجدالاقصي به اجراي نماز و انجام عبادات مخصوص به خود بپردازد. در 24فوريه 1982 پليس رژيم صهيونيستي به گروهي از اعضاي كنيست (مجلس رژيم صهيونيستي) كه عضو جنبش تروريستي و نژاد پرست (هتحيا) بودند اجازه داد كه به اصطلاح به مناسبت سالروز تخريب معبد موهوم يهوديان ؛‌ وارد مسجدالاقصي شوند و اگر خدام مسلمان حرم از اين اقدام ممانعت به عمل نمي‌آورد مي‌خواستند مناسك خاص خود را به جاي آورند . شايان ذكر است كه هيات پارلماني مذكور پرچم اسراييل را در صحن‌هاي مسجدالاقصي برافراشتند و سرود ملي اسراييل را خواندند.

تلاش‌ها براي منفجر كردن مسجدالاقصي - تلاش‌هاي صهيونيست‌ها براي منفجر كردن مسجدالاقصي و حرم مقدس شريف دامنه اي ممتد داشت كه از برجسته‌ترين آنها مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد: در تاريخ مي 1980 نيروهاي امنيتي صهيونيستي انباري از مواد منفجره را در نزديكي مسجدالاقصي يافتند كه مائيركاهانا و گروهك تروريستي وابسته‌اش آن را براي تخريب مسجد مبارك مسلمانان آماده كرده بودند . در 11 مارس 1983 خادمان عرب مسجدالاقصي 46 شهرك‌نشين يهودي كه در نزديكي ديوار جنوبي مسجدالاقصي ايستاده بودند و با خود مواد منفجره همراه داشتند را محاصره كردند و پليس صهيونيستي شهر قدس را از مساله با خبر كرده كه نيروهاي پليس افراد مذكور را بازداشت كردند ولي بعد از گذشت مدتي كوتاه آنها را آزاد كردند. در تاريخ 30ژانويه 1984 سه بمب دستي از همان نوعي كه ارتش صهيونيستي مورد استفاده قرار مي‌داد در نزديكي باب الاسود كشف شد ؛ اين بمب‌ها در يك كدوتنبل جاسازي شده بود. خادمان عرب مسجدالاقصي يك كاميون حامل مواد منفجره را در نزديكي مسجد يافتند كه به منظور ترور هلموت كل ، صدر اعظم اسبق آلمان در زمان بازديد وي از اوضاع مسجدالاقصي در سال 1985 تهيه شده بود .

حمله مسلحانه به مسجدالاقصي و تيراندازي به سمت نمازگزاران مسلمان - در دوم مارس 1982 گروهي از يهوديان تندروي ساكن شهرك صهيونيست‌ نشين " كربات اربع" در حالي كه سلاح‌هاي گرم در اختيار داشتند بعد از درگيري با خادمان عرب مسجدالاقصي از باب السلسله عبور كردند و وارد مسجد شدند. در 11 آوريل 1982 ايلي جسمون سرباز صهيونيست به مسجدالاقصي حمله كرد و بعد از تيراندازي به سمت خادمان حرم قدس شريف و همچنين به شهادت رساندن دو تن از آنان توانست وارد قبه الصخره شود ضمنا در درگير‌هايي كه ميان مسلمانان و يهودي‌ها در داخل مسجد در گرفت 9 فلسطيني شهيد و 136 نفر زخمي شدند.

يكي از وحشيانه‌ترين جنايت‌هايي كه سربازان صهيونيست در صحن مسجدالاقصي مرتكب شدند به 8 اكتبر 1990 باز مي‌گردد در اين تاريخ نمازگزاران مسلمان از ورود گروه تندرو و تروريست هيات امناي معبد كه قصد قرار دادن سنگ بناي ساخت معبد خود را داشتند ممانعت به عمل آوردند كه به دنبال آن سربازان صهيونيست به طرف نمازگزاران تيراندازي كردند كه اين اقدام به شهادت بيش از 20 فلسطيني و زخمي شدن 115 تن ديگر انجاميد .

حفاري‌هاي صورت گرفته در اطراف حرم قدس شريف - حفاري‌هايي كه صهيونيست‌ها در اطراف مسجدالاقصي و در زير بخش غربي و جنوبي اين مسجد مبارك انجام مي دهند از ديگر تلاش‌هايي است كه رژيم اشغالگر قدس جهت تخريب و ايجاد شكاف در ديوارهاي مسجد صرف مي‌كنند. اشغالگران قدس به بهانه اينكه به دنبال بقاياي معبد خود هستند به حفاري مي پردازند و حال آنكه هدف اصلي آنان تخريب آثار اسلامي همجوار ديوار براق و نيز استيلا بر حرم شريف ، تخريب مسجد و ايجاد معبد در داخل مسجدالاقصي و قبه الصخره است . حفاري‌هاي رژيم صهيونيستي در اطراف مسجد الاقصي در اواخر سال 1967 آغاز و تاكنون 9 مرحله را پشت سرگذارده است .

خوانده شده 6290 مرتبه