Print this page

آیا اعضای خانواده در بهشت دوباره کنار هم خواهند بود؟

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
آیا اعضای خانواده در بهشت دوباره کنار هم خواهند بود؟

یکی از شبهات مهم و پرتکرار در مباحث مربوط به بهشت و جهنم، مسئله سرنوشت اعضای خانواده در آخرت و نسبت پیوندهای خانوادگی با ایمان و عمل انسان است؛ شبهه‌ای که در این نوشتار به تبیین و بررسی آن پرداخته می‌شود.

آیا در بهشت، خانواده‌ام کنارم خواهد بود؟

شاید شما هم وقتی درباره بهشت فکر می‌کنید، این سؤال ذهنتان را مشغول کرده باشد: اگر بهشت جای خوشبختی است، پس چرا باید بدون کسانی که دوستشان دارم آنجا باشم؟ پدرم، مادرم، همسرم، بچه‌هایم... اگر آن‌ها نباشند، چطور می‌شود بهشت؟

این فقط یک پرسش کلامی نیست. این یک دغدغه قلبی است که خیلی از ما داریم.

اولین چیزی که باید بدانیم این است: بهشت، جای فراموشی نیست. شما در آنجا گذشته‌تان را از یاد نمی‌برید. قرآن به ما می‌گوید که بهشتیان با هم حرف می‌زنند، از دوستان قدیمی‌شان یاد می‌کنند و حتی می‌پرسند که فلانی کجاست.

در سوره صافات می‌خوانیم: «فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ* یَقُولُ أَءِنَّکَ لَمِنَ ٱلمُصَدِّقِینَ» پس برخی از آنان روی به برخی دیگر نموده از همدیگر می‌پرسند،یکی از آنها می‌گوید: در دنیا همنشینی داشتم (صافات/ ۵۰ و ۵۱)

خانواده چطور؟

قرآن جواب روشنی داده: اگر خانواده اهل ایمان باشند، کنار هم خواهند بود.

«وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهینٌ» کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیارکردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق می‌کنیم؛ و از [پاداش] عملشان چیزی نمی‌کاهیم؛ و هرکس در گرو اعمال خویش است. (سوره طور/ ۲۱)

اما اگر ایمان خانواده یکسان نباشد چی؟

حالا شاید بگویید: خب من شاید ایمانم قوی‌تر از پدرم باشه، یا همسرم اهل نماز و عبادت نیست ولی آدم بدی نیست. آیا باز هم می‌توانیم کنار هم باشیم؟

جواب این است: بله. تفاوت درجه، مانع دیدار نیست. بعضی روایات می‌گویند خداوند به خاطر لطف و رحمتش، افراد خانواده را به هم ملحق می‌کند، حتی اگر درجاتشان متفاوت باشد، بدون اینکه از پاداش کسی کم شود!

پیامبر اکرم (ص): «إنَّ المُؤمِنَ لَتَرفَعُ لَهُ ذُرِّیَّتُهُ مِن بَعدِهِ فی دَرَجَتِهِ وإن کانوا دونَهُ فی العَمَلِ لِتَقَرَّ بِهِم عَینُهُ» همانا برای مؤمن، فرزندانش پس از او به درجه‌اش بالا برده می‌شوند، هرچند در عمل کمتر از او باشند، تا چشمش روشن شود.(التفسیر الصافی، الفیض الکاشانی، ج ۵ ص۷۹)

اگر کسی از خانواده‌ام اهل جهنم باشه چطور؟

اگر کسی آگاهانه راه کفر و ظلم را انتخاب کرده و اهل جهنم شده، دیگر نمی‌شود همیشه با او بود. دو مسیر کاملاً متفاوتی هستند.

اولاً، بهشتیان درک عمیقی از عدالت خدا دارند. می‌دانند «کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ» هر کسی گرو اعمال خویش است. (طور/۲۱) این درک، باعث می‌شود اندوهی باقی نماند.

ثانیاً، خداوند وعده داده که در بهشت «وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ» و آنچه در سینه‌هایشان از کینه است، بیرون کشیدیم. (۴۷/حجر) هرگونه غل و غش و رنج از دل‌ها برداشته می‌شود. به این معنا که رضایت و آرامش کاملی پیدا می‌کنید که دیگر چیزی شما را عذاب نمی‌دهد.

ثالثاً، رابطه میان پدری که در بهشت است و فرزندی که در جهنم، تنها یک رابطه مادی و دنیایی بوده است. در آخرت، هر دو وجود با آنچه که با آنان سنخیت و هماهنگی دارد قرین گشته‌اند.

پدر با نور و روشنایی پیوند یافته و فرزند با تاریکی و عصیان. این دو وجود دیگر با هم هیچ سنخیتی ندارند تا به هم مرتبط گردند و به یکدیگر فکر کنند. پدری با فرزندی چون هر دو ذاتشان نور و روشنایی است در بهشت کنار هم باشند، و یا در جهنم از آن‌رو که ذاتشان تاریکی و عصیان بوده در کنار هم عذاب شوند، اما دو

وجود متمایز هرچند در این جهان به خاطر حجاب‌ها و پرده‌های موجود در کنار هم و در ارتباط با هم بوده باشند، در آن سرا دیگر این رابطه قطع می‌گردد.

رابعاً، محبت در بهشت با محبت در دنیا متفاوت است. خداوند برای دنیا نیز فرموده که محبوب غایی ما باید الله جلّ جلاله باشد و همه چیز را در راه او دوست بداریم. اگر پدر، مادر، فرزند یا کسب و کاری که آنها را دوست داریم، سد راه محبت و اطاعت خدا شدند، باید آنها را کنار بگذاریم، نه اینکه خدا و عبادت و اطاعتش را

برای آنها کنار بگذاریم. اما این رشد و کمال برای همگان، آن هم در حد بالای اخلاص حاصل نمی‌گردد.

لذا آدمی اگر ایمان نیاورد و تقوای الهی پیشه ننماید، محبوبهای موازی برای خودش جعل می‌کند و گاه محبت به خدا را قربانی محبت به آنان می‌نماید. اما مؤمنان، محبت به پدر، مادر، همسر، فرزند، جان و مال و هر چه هست را قربانی محبت‌شان به خداوند متعال و شوق وصال می‌نمایند، مانند اولیاء الله و شهدا.

خامساً، در آخرت این‌گونه تزاحم‌ها و تعارض‌های دنیوی وجود ندارد؛ نه جهل هست، نه هوای نفس، نه حسادت، نه دشمنی و نه رقابت. آنجا عالم شهود و محبت الهی است. انسان بهشتی در آن فضا، کسی را شایسته محبت نمی‌داند مگر خداوند متعال و کسانی را که خدا دوست دارد.

از همین رو، نسبت به جهنمی شدن پدر، مادر، فرزند یا همسر دچار اندوه و رنج نمی‌شود. یا اساساً پیوندهای دنیوی را به یاد نمی‌آورد، یا اگر به یاد بیاورد، دیگر احساس خویشاوندی و وابستگی دنیوی در او باقی نمانده است.

حتی اگر بداند کسی به سبب اعمالش مورد غضب الهی قرار گرفته و در جهنم است، اندوهگین نمی‌شود؛ زیرا کسی که مغضوب خداست، محبوب دل مؤمن نخواهد بود. این معنا در دنیا نیز تا حدی قابل درک است؛ انسان وقتی کسی را دوست می‌دارد، دشمن او را نیز دشمن خود می‌شمارد.

سادسا، تا زمانی که امیدی به ایمان، شفاعت و تفضل الهی وجود داشته باشد، درهای رحمت بسته نیست. بسیاری از کسانی که ضعیف به نظر می‌رسند، ممکن است به‌واسطه پیوند با مؤمنان صالح، مشمول رحمت ویژه شوند و راه نجاتی برای آنان گشوده گردد.

خوانده شده 5 مرتبه