Print this page

چرا پیامبر اسلام فرمود هیچ پیامبری به اندازه من سختی نکشید؟

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
چرا پیامبر اسلام فرمود هیچ پیامبری به اندازه من سختی نکشید؟

به مناسبت رحلت پیامبر اسلام (ص)، به این نکته می‌پردازیم که چرا با وجود تمام سختی‌هایی که انبیا در مسیر دعوت به دین خدا تحمل کردند، پیامبر اکرم فرموده‌اند که ایشان بیشترین اذیت‌ها و سختی‌ها را کشیده‌اند؟

 

مقدمه:

رنج‌ها و سختی‌هایی که پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، در مسیر رسالت خود متحمل شد، چنان سنگین و جان‌فرسا بود که حتی خود آن حضرت از آن چنین یاد می‌کند:

«ما أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ» هیچ پیامبری به آن‌گونه که من اذیّت شدم، اذیّت نشد. (کشف الغمة، ج‏۲، ص ۵۳۷)

این سخن، که با همین تعبیر در منابع معتبر دیگر نیز آمده است، از جمله در کتاب المناقب ابن شهرآشوب نیز نقل شده است: قال المصطفی (ص): «ما أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ» (المناقب، ج ۳)

نه تنها خود پیامبر اکرم (ص) بر بی‌مانند بودن رنج‌هایش در میان پیامبران تصریح کرده، بلکه ائمه‌ی اهل بیت علیهم‌السلام نیز این معنا را بازگو کرده‌اند. به‌عنوان نمونه، امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی گهربار می‌فرماید:

«إِذَا أُصِبْتَ بِمُصِیبَةٍ، فَاذْکُرْ مُصَابَکَ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص)، فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ یُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ» اگر به مصیبتی گرفتار شدی، مصیبت رسول خدا (ص) را به یاد آور، زیرا هیچ‌کس از مخلوقات مانند او دچار مصیبت نشد. (الکافی، ج‏۳، ص ۲۲۰)

این روایات، تنها نمونه‌هایی از چندین نقل مشابه هستند که در منابع مختلف حدیثی شیعه و سنی به‌صورت مکرر با عبارات گوناگون نقل شده‌اند.

 

اکنون این پرسش مطرح است: چه اتفاقاتی در زندگی پیامبر اسلام رخ داد، چه رنج‌ها، محرومیت‌ها و آزارهایی بر پیامبر نازل شد که او را به رنج‌کشیده‌ترین فرستاده‌ی الهی بدل کرد؟

دوره رسالت و بعثت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مجموع حدود ۲۳ سال به طول انجامید. با این حال، مطابق فرمایش ایشان، در همین مدت کوتاه بیش از همه پیامبران دیگر رنج و سختی کشیدند. وقتی این حقیقت را در نظر می‌گیریم که حضرت نوح (علیه‌السلام) با آن عمر طولانی و رنج‌های بسیار، یا پیامبرانی مانند ابراهیم خلیل (علیه‌السلام)، زکریا (علیه‌السلام) و دیگران چه سختی‌هایی را متحمل شدند، به خوبی درک می‌کنیم که چه میزان رنج طاقت‌فرسایی بر پیامبر اسلام (ص) وارد شده است.

این واقعیت نشان می‌دهد که پیامبر اکرم (ص) در مسیر تبلیغ دین، تا چه اندازه اذیت و آزار دیده‌اند. به گواه تاریخ، تنها در حدود ۱۰ سال اقامت ایشان در مدینه بیش از ۸۰بار سریه و غزوه رخ داده است.

پیامبر با تحمل این همه رنج و مصیبت، دین خدا را در میان مردم استوار و گسترش دادند. ایشان اسلام را به طور کامل و بدون هیچ کاستی به مردم عرضه کردند. پیامبر (ص) در سال‌های پایانی عمر شریفشان فرمودند: «من همه آنچه که حرام و حلال خدا بوده است، برای شما ابلاغ کرده‌ام و اکنون هیچ چیز دیگری باقی نمانده که بازگو نشده باشد.»

 

سه بار سنگینی که پیامبر (ص) بر دوش کشید

مسئولیت هدایت امت در میان تاریکی و جهل: در نگاه نخست باید مسئولیت حضرت محمد مصطفی (ص) مورد توجه قرار گیرد. مثلا اگر شخصی مامور مراقبت از شخصیتی بزرگ و گرانقدر شود و دیگری مسئول نگهداری کودکی باشد، مراقبت از آن شخص بزرگ مسئولیتی بسیار سنگین‌تر است و شخص مراقب با اضطراب و حساسیت زیادی این کار را انجام می‌دهد؛ کوچک‌ترین اتفاق، بزرگ‌ترین نگرانی‌ها را برای او ایجاد می‌کند.

اگر مسئولیت رسالت خاتم‌الأنبیاء (ص) را در کفه ترازو قرار دهیم، یقیناً از مسئولیت تمام انبیاء سنگین‌تر است؛ زیرا ایشان باید ثمره خلقت انسان را به کمال برساند و دینی کامل و انسان‌ساز تا قیام قیامت عرضه کند و مصداق اتمّ خلیفة اللهی را در انسان‌های عقل‌پرورده به کمال برساند. روشن است که چنین مسئولیتی که کوه‌ها از پذیرفتن آن سرباز زدند، فکر، انجام، سرانجام و پاسخگویی‌اش هر انسان مسئولیت‌پذیری را به سختی و رنج وادار می‌کند، چه رسد به نبی رحمت.

این موضوع باید در کنار وضع عقب‌مانده و تاریک عرب جاهلیت دیده شود؛ پیامبر (ص) در راه انجام این مسئولیت سنگین نه تنها از کمک قومش بهره نبرد، بلکه شدیدترین آزارها را تحمل کرد؛ از اتهام‌های روحی چون ساحر و دیوانه بودن تا آزارهای جسمی که در تاریخ به تفصیل آمده است. این بار سنگین، به‌ویژه با توجه به علم، عمل و عقل پیامبر (ص)، سبب می‌شود که ایشان بیش از تمام رسولان دیگر رنج کشیده باشند.

مبارزه به دشمن پنهان و آشکار: در نگاه دوم، پیامبر (ص) مامور به «جهاد با کافران و منافقان» بودند. مبارزه با جریان خاص نفاق، بیشترین آزار فکری، ذهنی و سپس عملی را برای ایشان ایجاد کرد.

جریان خزنده نفاق هر روز به شکلی نهان یا آشکار، ستیزه‌جویانه یا مسالمت‌آمیز، قصد ضربه زدن به اسلام را داشت. پیامبر اکرم (ص)، مامور جهاد با این گروه بود؛ جهادی که ظاهراً مقابل مسلمانان بود، اما باطناً مجاهده با کسانی بود که کینه‌شان به اسلام حتی از کفار شدیدتر بود؛ زیرا بدون ایمان واقعی مجبور به رفتار مومنانه بودند که برای منافق چون سوهان روح بود و نفرتش از اسلام را افزون می‌کرد.این جریان نفاق که در لباس اسلام در اطراف پیامبر اکرم بودند بارها قصد جان مبارک ایشان را کرده بودند!

پیامبری که درد آینده امت را در دل داشت: در سومین نگاه باید دانست رسول گرامی اسلام (ص) به اذن خدا از آینده خبر داشتند. چه رنجی بالاتر از این که عمری برای هدایت امتش صرف کنند، اما بدانند مردم نه تنها از عترت تبعیت نمی‌کنند، بلکه حرمتشان را هم نگه نمی‌دارند و با دختر و پاره تنش فاطمه زهرا سلام‌الله علیها آنطور برخورد می‌کنند؟ و اهل بیتش شدیدترین مصیبت‌ها را باید متحمل شوند! و چه اذیتی بالاتر از این که برای سعادت آنان زحمت کشیده‌ای اما نتیجه را با بدعهدی می‌دهند؟

با این حال، پیامبر (ص) آنان را به راه راست هدایت کرد و امتی ساخت که در طول قرون، پیشرو بشریت شدند. اما پاداش این تلاش جز ستم و جفا نبود؛ اهل و یارانش شکنجه، آواره و کشته شدند، در حالی که تنها درخواست پیامبر (ص) مودت نسبت به اهل بیت بود!

شاید فرزند غائبشان، حضرت مهدی منتظر (عج)، که شباهت‌های فراوانی به جدشان دارند، در این ویژگی نیز مشابه باشند؛ یعنی ظلم‌های متعدد به ایشان روا داشته می‌شود و مدت‌ها مظلومیت را تحمل می‌کنند، اما موظف به صبر و بردباری‌اند و با خون جگر می‌خورند!

نتیجه گیری

پیامبر اسلام (ص) برخلاف پیامبران پیشین که تنها برای قوم خود مبعوث شده بودند، دارای رسالتی جهانی بود؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «وما أرسلناک إلا کافّة للناس بشیراً و نذیراً» (سبأ: ۲۸). این گستردگی رسالت، به‌طبیعت، سختی‌های بیشتر و مسئولیتی سنگین‌تر را به همراه داشت. علاوه بر این، بعثت ایشان در تاریک‌ترین دوره تاریخ، یعنی دوران جاهلیت رخ داد؛ زمانی که بت‌پرستی، جنگ‌های قبیله‌ای، زنده به گور کردن دختران و سقوط اخلاقی بر جامعه حاکم بود. دعوت به توحید و اخلاق در چنین فضایی، با شدیدترین واکنش‌ها مواجه شد. پیامبر اکرم (ص) از سوی دشمنان با تهمت‌هایی چون دیوانگی و جادوگری، سنگ‌باران در طائف، محاصره سه‌ساله در شعب ابی‌طالب و تهدیدهای پی‌درپی به قتل روبه‌رو بود. حتی از سوی نزدیکان نیز بی‌مهری دید؛ مانند دشمنی ابولهب و زنش یا نفاق گسترده پس از هجرت به مدینه. در کنار این آزارها، ایشان در طول ده سال حضور در مدینه، بیش از هشتاد جنگ و درگیری را رهبری کرد.

و نکته مهم دیگر فاصله زمانی بین پیامبران معمولاً کوتاه بود، اما بین حضرت عیسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) حدود پانصد و هفتاد سال طول کشید که به دوره فترت نام گذاشته شد؛ دوره‌ای که جامعه به صورت اساسی و ریشه ای به سمت شرک و عبادت بت‌ها پیش رفت.

خوانده شده 15 مرتبه