اسرائیل و تحولات جاری در منطقه

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

اسرائیل و تحولات جاری در منطقه خاور میانه و شمال آفریقا

با بروز انقلاب در کشورهای خاور میانه و شمال آفریقا ؛ تحلیل های زیادی از سوی کارشناسا ن وخاور میانه شناسان صورت گرفته و هرکس به فراخور دانش ؛ تخصص و یا یافته های ذهنی خود به بررسی این تحولا ت همت گمارده است ؛ مثلا برخی به تحلیل عوامل و ریشه قیام ها پرداخته اند و عده ای نیز نقش قدرت های جهانی در مدیریت این تحولات را مورد توجه قرار داده اند و کارشناسانی نیززجه تشابه این قیامها با یکدیگر را مورد تدقیق قرار داده و چشم انداز حکومت های بعدی و رویکرد سیاسی آنها را تخمین زده اند .

 

با توجه با گارد ضد اسرائیلی ملت های منطقه درخاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین سقوط مهره های آمریکائی همانند زین العابدین بن علی ؛ مبارک ، محمد الغنوشی و عمر سلیمان و تغییرات مورد انتظار در یمن ؛ بحرین و لیبی ؛ نسبت اسرائیل به این تحولات چگونه خواهد بود ؟

 

آیا نقش اسرائیل در این تحولات خنثی است ؟

 

آیا اسرائیل نیز فقط با حساسیت بالا تحولات جاری را زیر نظر دارد ؟

 

آیا اسرائیل ابزار ویا اهرم کافی برای تاثیر گذاری بر این تحولات را در اختیار دارد ؟

 

ابتکار رهبران رژیم صهیونیستی برای عبور از مرحله کنونی چیست ؟

 

پر واضح است تحولات شتابان در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا، اسرائیل را در برابر شرایط جدید و بی‌سابقه‌ای قرار داده است ؛ از یک سو رژیم اشغالگر قدس همپیمانان استراتژیک و سنتی خود که بر مسند قدرت در این کشورها تکیه زده بودند را یکی پس از دیگری از دست می دهد و از دیگر سو حکومت های جایگزین در مسیر اراده ملت ها بایستی گارد ومواضع ضد اسرائیلی اتخاذ نمایند .

 

تا چندی پیش از این در هر بحران امنیتی که در برابر اسرائیل قرار می گرفت ؛ عمر سلیمان رئیس وقت دستگاه امنیتی مصر با بهره گیری از ظرفیت های سیاسی و امنیتی که از آن برخوردار بود ؛ مسئولین جریان های مبارز فلسطینی را در قاهره گرد می آورد و با اعمال فشار های گوناگون در مسیر تامین امنیت همسایه شمالی گام برمی داشت و همین امر باعث می شد این فرمانده امنیتی طی یک هفته چند بار به اسرائیل سفرکرده و در ارتباط نزدیک با مقامات آمریکائی فضای امنیتی منطقه را مدیریت نماید؛ از سال 1990 که فضای گفتگوی فلسطینی ها با وساطت مصر و اردن فعال شد بارها شاهد بزم های بین المللی با حضور مقامات آمریکا و اسرائیل در شرم الشیخ و قاهره بوده ایم .

 

امروز قدرت سیاسی در اختیار هر فرد و جریانی از جناح های سیاسی مصرقرار بگیرد ، حتما بجای نخست وزیر اسرائیل با مردم غزه همراهی می کند و بجای بستن تونل های باریک که ازآن برای انتقال دارو و ما یحتاج ضروری مردم در حال محاصره فلسطین استفاده می شد ؛ راه های جایگزین فعال در نظر خواهد گرفت .

 

بحران آتی اسرائیل منحصر به موضوع فوق نیست ؛ تعدد و تکثر حکومت های معارض با این رژیم در مصر،تونس ، لیبی ، یمن ، الجزائر ، بحرین و.... درکنار دشمنانی همچون ایران ، سورریه ، حزب الله لبنان و تاحدودی ترکیه ؛ تمام رشته های قبلی را پنبه کرده و خواب راحت را از چشمان صهیونیست ربوده است .

 

رهبران اسرائیلی طی سال های 1993 به بعد که پیمان صلح با فلسطینیان راامضاء کردند در مسیر عادی سازی روابط با کشورهای عربی هرگونه فشار را به دولت های منطقه وارد کردند و در تبلیغات داخلی خود نیزبه این نکته تاکید داشتند که دوران زندگی در شرائط سخت و محاصره بودن در بین کشورهای عربی معادی بسر رسیده است .

 

در همین رابطه شیمون پرز رئیس فعلی دولت اشغالگر در کتاب معروف خود بنام خاورمیانه جدید با مضمونی نزدیک به این نوشت :" تئوری اسرائیل عظمی بجای اسرائیل کبری (بزرگ) به دولت عبری اجازه میدهد با همسایگان عرب خود وارد فضای جدید شده و در یک همپیمانی سیاسی ؛ اقتصادی از تمام فرصت ها ی موجود به نفع خود استفاده نماید " .

 

امروز که بفضل اراده ملت ها مسیر تحولات در جهت مقابل اراده مقامات اسرائیل درحرکت است رهبران اسرائیلی چه رویکردی اتخاذ کرده اند ؟

 

در این زمینه دوباره می نویسم

خوانده شده 2506 مرتبه