حکومت جهانی مهدوی و اصول آن براساس گزاره های تاریخی و روایی معتبر

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
حکومت جهانی مهدوی و اصول آن براساس گزاره های تاریخی و روایی معتبر

حكومت امام مهدي (عج) با تمام حكومت هاي موجود در عالم متفاوت است  ؛طبق آنچه از روايات به دست ما رسيده است حكومت حضرت مهدي (عج) داراي ويژگي هاي خاص ذيل مي باشد:

  1. رعایت عدالت:

در رأس اين حكومت حاكمي معصوم و مقتدر حكمراني مي كند كه در كارهايش هيچ خطا و اشتباهي صورت نمي گيرد و عدالت را به نحو كامل پياده مي كند امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «آن حضرت عدالت را در حق خلق رعايت مي كند[1]».

  1. فراوانی رزق و روزي

در زمان آن حضرت به جهت اینکه خرد انسان دراوج خود باشد محوریت عقل سبب کاسته شدن مطامع است و اين عاملی است برای کاستن از حرص و طمع تا مردم نيازمند و محتاج نباشند؛ چنانچه از معصوم روايت شده كه: «اموال دنيا (جميع آن،آنچه درون آن و بيرون آن مي باشد) به سوي آن حضرت جمع مي شوند[2]».

در روايت ديگري آمده كه : «در زمان آن حضرت كسي پيدا نمي شود كه مستحق صدقه باشد چون بي نياز است و جميع مؤمنين بي نيازهستند[3]».

  1. عدالت در داوری

مهمترین مشکل جوامع امروزی مشکلات قضایی وپرحجم ترین پرونده های اجتماعی مربوط به قوه قضائیه است  وشلوغ ترین نهادها نیز دستگاه قضاست ؛ این آسیبها اقتضا می کند که مردم چشم به راه قضاوت درست وعدالت باشند ؛ لذا یکی از ویژگی های حکومت مهدوی وجود دستگاه قضائي مقتدر در حكومت اسلامي آن حضرت می باشد كه مجرمان را به سرعت به مجازات مي رساند و باعث كم شدن گناه و فساد مي شود و روايت است كه: «در زمان حكومت حضرت، زنا، شرب خمر، ربا و... از بين مي رود...».[4]

  1. اوج آگاهی  وعقلانيت برای مردم مردم

در این زمان یکی از نشانه های بلوغ عقلی جامعه رشد دینگرایی است به نحوی که مردم احكام اسلام را ياد گرفته و به آن عمل مي كنند در روايت آمده كه: «در زمان حكومت حضرت (عج) مردم به سوي عبادت و ديانت و شرع و نماز جماعت روي مي آورند و...[5]».

با عنايت به چنين شاخصه هايي براي حكومت امام مهدي (عج) مي توان اذعان نمود اگر چه زمينه هاي گناه و فساد در اين عصر بسيار محدود مي شود اما نمي توان گفت گناه و فساد و تباهي ريشه كن مي شود و هيچ كس اقدام به اين كار نمي كند، زيرا اين مسئله با اختيار و تكليف انسان در هر عصري منافات دارد اما با اين وجود نصايح كريمانه امام مهدي (عج) همواره راه را براي گناهكاران و فاسدان مي بندد و كارگزاران ايشان نيز همواره از پارسايان و شايستگان به شمار مي آيند بنابراين چنانچه گناه يا تخلفي صورت پذيرد حضرت با شايستگي با آن ها برخورد نموده و چنانچه شايستگي نصيحت شدن را داشته باشند، حضرت آن ها را نصيحت مي كند و اگر مستحق حد يا تعزير يا هر جريمه ديگري باشد، حضرت با آن ها برخوردي قاطعانه و سازش ناپذير خواهند داشت.

از روايات فراواني مي توان استفاده كرد كه برخورد حضرت با منافقان و كفار و فسادگران قاطعانه مي باشد و بدون هيچ تساهل و تسامحي ريشه فسادگران را بر مي كند و حق را به صاحبان حق برمي گرداند و عدالت را پياده مي کند. در روايات آمده كه:

1.«اشرار را هلاك مي كند و نيكان باقي مي مانند و كسي كه بغض به اهل بيت داشته باشد باقي نمي ماند[6]».

2.«حدود خداوند بر خلق جاري مي شود و خداوند حق را به اهلش بر مي گرداند[7]».

3.«حضرت داخل كوفه مي شود و تمام منافقين را به قتل مي رساند...[8]».

4.«حضرت امر به عدالت مي كند و آن را پياده مي كند و نهي از منكر مي كند و از آن دوري مي كند...[9]».

5.«هنگام قيام قائم ما (عج): به عدالت حكم مي كند و جور رفع مي شود و راهها امن مي شود...[10]».

و بسياري از روايات ديگر كه دال بر اين مطلب است كه حضرت هيچ ظلمي و فسادي را پايدار نمي گذارد و چنانچه در روايت آمده «يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً[11]».

به طور خلاصه می توان گفت اصول حاکم بر ساختار نظام سیاسی و چارچوب کلی حکومت مهدوی براساس نصوص روایی  عبارتند از:

1ـ ضرورت الهی بودن حکومت.

2ـ اسلامی بودن قوانین.

3ـ ضرورت مشروعیت الهی مجریان یعنی مجریان قانون باید افراد صالح و لایق باشند.

4ـ توجه به جایگاه مهم مردم به عنوان مبدأ شکل گیری و کارآمدی همه نهادهای حکومتی.

5ـ نظارت دقیق بر عمال حکومت به خاطر خطاپذیری آنان.

ب) تشکیل حکومت در هر جامعه عقلاً مستلزم وجود ساختارها و نهادهائی جهت اداره هر چه کارآمدتر است منتهی ساختارها به مقتضای گستردگی و عدم گستردگی جامعه و نیز مقتضیات زمان و مکان فرق می کند.[12]

پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ به مقتضای شرائط زمان و مکان اقداماتی را برای حکومت اسلامی تدبیر فرمودند :

1ـ تشکیل کادر سیاسی و شورای اداری مدینه که این کار بعد از پایان پيمان دوم صورت گرفت و حضرت یک گروه 12 نفری از نمایندگان خود را در رأس قبایل به عنوان نقباء انتخاب کرد و هر یک را برای اداره امور قبیله خود قرار داد و هر یک از این نمایندگان سه نائب رئیس داشت و پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ برای اداره کل نمایندگان رئیسی تعیین نمودند بدین ترتیب مجموعه شورای سیاسی مدینه از 49 نفر تشکیل می یافت که به امور اقتصادی، اجتماعی و... رسیدگی می کردند و شخص پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در رأس قدرت قرار داشت و تمامی مسائل در نهایت با تصمیم گیری شخص ایشان حل می شد.[13]

2ـ سیاست پیامبر(ص) در اداره امور جامعه بر اساس مشورت می چرخید و خدا او را مأمور به مشورت نموده بود.[14]

3ـ تنظیم ساختار قضائی و تعیین قضات و اعزام آن ها به شهر های مختلف.

5ـ نصب فرمانداران و صدور و ابلاغ بخش نامه های حکومتی.

6ـ تنظیم و اجرای عهد نامه ها و معاهدات بین گروه های مختلف در مدینه و برقراری مؤاخات بین مسلمانان.

7ـ بر اندازی قدرت جمعی مشرکان واعلان برائت از آنان.

این ها نمونه اي از سیره پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ راجع به برقراری حکومت اسلامی است و از روایات[15] بسیاری استفاده می شود که روش حکومت امام زمان همان روش پیامبر اسلام می باشد و ایشان برای پیاده کردن دستورات اسلام قرآن را که قانون اساسی حکومتش می باشد محور قرار داده و می خواهد آرمانی ترین نظام عادلانه را در جهان ایجاد کند نظامی که قانون آن قرآن و مجریان آن 313 نفر به تعداد مجاهدین جنگ بدر و بودجه آن همان ثروت ها و برکاتی است که از آسمان به موقع می بارد و زمین خزائن خود را بیرون می دهد.

همان گونه که ذکر شد اصحاب خاص حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ 313 نفرند لکن در عین حالی که همه آن ها از اولیاء الله هستند دارای یک مقام نیستند بلکه یک نفر از آن ها (حضرت مسیح روح الله) سمت وزیری حضرت را دارد و 12 نفر دیگر که به آن ها نقباء گفته می شود در مرکز حکومت خدمت حضرت هستند و طبیعی است که بر اساس دستور قرآن خیلی از امور را حضرت با مشورت انجام می دهد که در این جا نمونه اي از مشورت حضرت را با یارانش می آوریم:

یکی از یاران حضرت، سفیانی را دستگیر می کند و هنگام نماز عشا او را به نزد حضرت صاحب الامر می آورد امام ـ علیه السلام ـ با اصحاب خاص خود مشورت می کند و آنان به قتل او رأی می دهند و او را می کشند.[16] و از اینجا معلوم می شود که در حکومت حضرت به مسأله مشورت اهمیت داده می شود.

دسته دیگری از اصحاب به «گواهان و ناظران اعمال» خوانده می شوند و مأموریت آن ها نظارت بر عملکرد عمّال حکومت امام زمان و دیگر انسانهاست و بدین وسیله و نیز با استفاده از وسائل و ابزار پیشرفته زندگی در عصر حکومت امام زمان، به گونه اي که عالم مانند کف دست  دیده می شود، از تجاوز و انحرافات جلوگیری می شود و این ابزار پیشرفته در خدمت انسان، تقویت ایمان و تربیت بشریت قرار می گیرد. دسته دیگر از اصحاب امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ سمت فرماندهی ارتش، قضاوت، امامت و حکومت بر شهرها را بر عهده دارند.[17]

ما اعتقاد نداریم که حضرت همه کارهای حکومت خویش را با معجزه انجام دهد بلکه با گماردن عمّالی توانمند، مهذب و لایق، کارهایش را به پیش می برد. عمالی که امام صادق ـ علیه السلام ـ در توصیف آنان می فرماید: «نشان سجده بر پیشانی آن ها نقش بسته است آن ها شیران روز و زاهدان شب اند...»[18]

چنین کارگزاران و مهره های لایق را جذب می کند و آن ها را به شهرها می فرستد و به آن ها دستور می دهد که به عدل و احسان عمل نموده و شهر ها را آباد کنند.

با چنین یارانی دستگاه قضائی بیدار و آگاهی را بوجود می آورد که نسبت به مجرمان مراقبت شدید و دقیق دارند و مجرمان نمی توانند از چنگ شان فرار کنند و از عدالت سرباز زنند در چنین عصری برخی[19] از روایات راجع به خود حضرت می گوید ایشان هم طبق قانون دادرسی محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ داوری می کند یعنی هم به موازین ظاهری دادرسی می شود که آن ها عبارتند از اقرار، گواهی گواهان و امثال آن و هم از طرق روانی و علمی برای کشف مجرمان و جنایتکاران استفاده می کند، همان امری که از روایات در مورد داود ـ علیه السلام ـ نقل شده است، که ایشان بر حسب باطن، قضاوت می کرده است و شاهد و گواه نمی خواسته است.

بنابر این حضرت برای تحقق بخشیدن به اهداف انبیاء و اجرای عدالت جهانی هم از توانمند ترین نیروها استفاده می کند و هم خود حضرت بر عمّال و کارگزاران خویش مراقبت شدید دارد.

آری مطابق برخی روایات یکی از علامات و روش های حضرت دقت حساب رسی نسبت به کارگزاران حکومتش است.[20]

روش آن حضرت نسبت به مستکبران و کافران لجوج که قابل هدایت نیستند کشتن و نابود کردن است زیرا بعد از آمدن و رفتن 124هزار پیامبر و اوصیای هر یک، ديگر حجت بر اولین و آخرین نسل بشر تمام شده و دیگر آن روزگار که اولیاء و انبیاء از دم تيغ دشمنان شان بگذرد گذشته است و روزگار موعظه به پایان رسیده است.

 

[1] . شيخ طوسي، علل الشرايع، قم، مکتبة الحيدرية، ج1، ص161.

[2] . كوراني عاملي، علي، معجم الأحاديث حضرت مهدي (عج)، ج3، ص323، حديث شمارة 866.

[3] . همان، ج5، ص61، ح181.

[4] . باقر شريف قرشي، كتاب حيات امام مهدي (عج)، دارالمؤلف، ص292، (در يك جلد).

[5] . همان، ص292.

[6] . همان، ص292.

[7] . معجم احاديث حضرت مهدي (عج)، همان، ج3، ص410، ح965.

[8] . همان، ج3، ص308، ح847.

[9] . همان، ج5، ص44، ح146.

[10] . همان، ج5، ص61، ح1484.

[11] . همان، ج5، ص337، ح1774.

[12] . دیلمی، احمد، نشر معارف، ، 1381، مقدمه بر مبانی حقوقي کلامی نظام سیاسی در اسلام، ص 149، و علامه طباطبایی، سید محمد حسین، جمع آوری و تنظیم از سید مهدی آیت اللهی، جهان آرا، بی تا، فراز هایي از اسلام، ص 99.

[13] . ابن هشام، سیره النبویه، مطبعه المصطفی، الحلبی، قاهره، 1960، ج 2، ص86.

[14] . شوری / 38، و آل عمران / 159.

[15] . علامه مجلسی، محمد باقر، بیروت، لبنان، موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403 هـ.ق، بحار، ج 52، ص 291 به بعد.

[16] . کورانی، علی، سازمان تبلیغات، دوم، 1371، عصر ظهور، ص 337.

[17] . شیخ الرئیس، شیخ عباس، قم، عصر ظهور، دوم، 1384، موعود امم، ص 165، و مهدی  موعود، ص 983.

[18] . بحار الانوار، ج 52، ص 386.

[19] . بحار، ج 52، ص 291.

[20] . مشرقین، چهارم، 1379، نهج البلاغه خطبه 138 و المهدی الموعود.

خوانده شده 753 مرتبه