یکی از بزرگترین نمایشها از وحدت در جامعه اسلامی، مراسم باشکوه حج است که باعث میشود هر مسلمانی فارغ از قید و بندها و پیوندهای زندگی روزمره در این حرکت بزرگ مشارکت داشته باشد. جایگاه حج در نزد خدای متعال چنان بلندمرتبه است که آیات متعددی در قرآن کریم به آن اختصاص داده شده است. در واقع مراسم باشکوه حج از گنجینههای بزرگ در قرآن کریم است که هرچه در این کتاب الهی تدبر و تحقیق بیشتری صورت میگیرد، معارف و اسرار بیشتری در مورد حج بر ما مسلمانان هویدا میشود.
خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ؛ در آن نشانههایى روشن است [از جمله] مقام ابراهیم است و هر که در آن درآید در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است البته بر کسى که بتواند به سوى آن راه یابد و هر که کفر ورزد یقینا خداوند از جهانیان بى نیاز است» (آل عمران/ ۹۷) خداوند در این آیه، رفتن به سمت بیتالله الحرام و انجام مناسک آن برای کسیکه توانایی مالی، بدنی و سایر شرایط مقرر را دارد واجب کرده است. تعبیر «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ» بدان معناست که حج برای همه انسانهاست چون حج از واجباتی است که ثمرات و برکات آن مستقیماً به انسانها میرسد و قابل لمس است.
لازم است در این زمینه چند نکته را مد نظر قرار دهیم. نکته اول اینکه اساساً فلسفه و ماهیت حج مبتنی بر چه چیزی است؟ خداوند در قرآن کریم فرموده است: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ خداوند زیارت کعبه بیت الحرام را وسیله به پا داشتن مصالح مردم قرار داده و ماه حرام و قربانیهاى بىنشان و قربانیهاى نشاندار را [نیز به همین منظور مقرر فرموده است] این جمله براى آن است تا بدانید که خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است مى داند و خداست که بر هر چیزى داناست» (مائده/ ۹۷) بر اساس این آیه، رعایت مصالح مردم، اصلیترین هدف از حج از منظر قرآن کریم است و ثمرات و برکات این مسافرت عظیم الهی برای جوامع انسانی شامل مواردی همانند وحدت، همدلی، همراهی، همکاری و همافزایی است. باید توجه داشته باشیم که خداوند با چنین بیانی خواسته که به گونهای شرایط همراهی بین انسانها و جوامع را به وجود بیاورد.
خدای متعال با گرد هم آوردن انسانها از فرهنگها، زبانها و نژادهای مختلف، در یک مکان باعث همراهی آنها میشود. این افراد به دلیل ایمان و همت و عزم راسخ برای سیر الی الله، همانند یک جامعه هستند چون وقتی به نمایندگی از ملل، جوامع، رنگها و نژادهای مختلف جمع میشوند در مدتی که در سفر حج کنار هم هستند برای آنها جا میافتد که باید وقتی به خانه برمیگردند توجه به مودت و زندگی جمعی و به بیان بهتر تمدنسازی را در دستور کار خود قرار دهند چراکه تمدن واقعی، ریشه وحیانی دارد و انبیای الهی نیز برای تحقق چنین هدفی آمدهاند.
نکته دیگر در زمینه حج این است که خدای متعال با این واجب بزرگ الهی و این فریضه بسیار مهم خواسته که انسانها علاوه بر زندگی مادی، زندگی معنوی خود را هم کامل کنند. منظور از زندگی معنوی هم این است که انسان توجه داشته باشد که وقتی در یک صحرای بزرگ همانند عرفات و منا جمع میشود این اقدام آنها نمادی از محشر است و سختیهایی که در آنجا و در هوای گرم متحمل میشوند همانند یک میدان مسابقه است که در نهایت استعدادها و ظرفیتهای آنها را آشکار میکند. در واقع انسانها در شرایطی قرار میگیرند که میتوانند این استعدادها را در وجود خودشان پیدا کنند.
نکته دیگر اینکه در سفر حج، خدای متعال به گونهای صحنه زندگی دنیا و آخرت را برای انسانها ترسیم کرده است بدان معنا که انسان با احرام بستن که اعمالی بر انسان حرام میشود توجه به دستور الهی را در خود تمرین و تلاش میکند مسیری را برود که به انجام فرامین الهی منتهی شود و همین موضوع، دارای برکات دنیوی و اخروی فراوانی برای انسان است.
وقتی انسان در چنان موقعیتی قرار میگیرد، اگر به رمز و رازهای موجود در آن توجه کند که خدای متعال با قرار دادن چنین جای گرم، داغ و سوزان و با این فشار و مشکلات بار اعمال حج، چه هدفی را دنبال میکند، به این نتیجه میرسد که هدف خداوند در واقع امتحان کردن ماست؛ چون هرچقدر هم بخواهند امکانات آسایش در حج را فراهم کنند، بالاخره سختی مسیر و سکونت سر جایش باقی است؛ چراکه نمیتوانند صحرای عرفات، مشعر یا منا را بزرگ کنند؛ چون جاهای مخصوصی هستند و امکان بزرگ کردن آنها وجود ندارد. نکته جالب این است که بنا کردن ساختمان در منا و عرفات و مشعر به اجماع تمام اهل اسلام حرام است.
در واقع خدای متعال خواسته که انسانها این سختیها را متحمل شوند. برای مثال میتوان گفت افرادی که در مسابقه وزنهبرداری شرکت میکنند، هیچ وقت برای آسایش آنها در زیر وزنهها، بالابر قرار نمیدهند که انسان فقط ادای وزنهبردارها را در بیاورد؛ بنابر این در حج نیز طبیعتاً فشارهایی بر انسان وارد میشود. این تجربه را بسیاری داشتند که در صحرای منا، در اسفندماه با وجود اینکه زمستان بود اما باز هم احساس عطش بسیار شدیدی بر آنان وارد میشد اما تمرین روحی باعث میشود که انسان ۲۴ عمل از جمله بوی خوش، لباس دوخته و ... را بر خود حرام میکند.
همه اینها نشان میدهد که خدا میخواهد ما را توجه دهد که روزی از دنیا میرویم و هرچقدر ثروت داشته باشیم نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. بنابر این به این نتیجه میرسیم که بیاخلاقی و دنبال مسائل بیخاصیت رفتن ارزشی ندارد؛ چراکه صرفاً خسران و زیانکاری را نصیب ما میکند. اوج این وضعیت در مراسم عرفه و در صحرای عرفات است.
معمولاً گفته میشود برای حل اختلاف بین دو نفر، بین آنها ملاقات برقرار کنید؛ چراکه کنار هم نشستن، در رفع سوء تفاهمها و ذهنیتها تأثیر بسیاری دارد. در حج، علمای اسلامی در یک جا جمع میشوند و طبیعی است در این ملاقاتها و رفت و آمدها، نکاتی مطرح میشود. از قدیم هم رسم بوده که علمای اسلامی در حج، لجنههای علمی تشکیل میدادند و همین نقش مهمی در تقریب آنها و رفع سوء تفاهمها دارد.
به نظر میرسد حج یک توفیق خداوندی است تا مسلمانان بر اشتراکات، تأکید کرده و آتش اختلافات را بر نیفروزند. اما متأسفانه استعمار مخصوصاً در دو سده اخیر به ظرفیت حج پی برده و با مستقر کردن وهابیت در حجاز، مانع این اقدام میشود. اما انقلاب اسلامی چنین سِحری را باطل کرد؛ چراکه ظرفیت حج ابراهیمی را احیا کرد و نشان داد که این حج برای با هم بودن و وحدت است. وهابیت بارها سعی کرده که برخی از تفاوتهای فقهی را تبدیل به عاملی برای تفرقه تبدیل کند و مهمترین اقدام آنها هم تشکیل داعش بود که با درایتهای رهبر معظم انقلاب و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این توطئهها نقش بر آب شد.