طواف یعنی هفت دور به گرد کعبه گشتن میباشد.طواف هفت دور چرخیدن دور کعبه در مسجدالحرام و یکی از اعمال حج و عمره است. هفت دور طواف، از روبهروی حجرالاسود آغاز شده و به همانجا پایان میگیرد.
طوافکننده باید دارای شرایطی مانند طهارت بدن و طهارت از حدث بوده و طواف را به قصد اطاعت از دستور خدا انجام دهد.طواف، یکی از مهمترین مناسک و اعمال عبادی حج است. حاجیان که قصد خانه خدا و بیت الله الحرام و کعبه را دارند، میبایست در چند نوبت و هر نوبت هفت بار دور خانه خدا با شرایطی خاص بگردند.
گردشی همچون گردش پروانه دور نورانیت شمع روشن کعبه که از پیرامون به سمت مرکز هدایت میکند و هر گام آن موجب نزدیکی به کعبهای میشود.
که نماد عرشالله و چهار ذکر مهم «سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله و الله اکبر» است. انجام این عمل مناسکی در چند مرتبه، از سوی حاجی وظیفه و تکلیفی است که بیآن هرگز به مقام حاج نمیرسد و نیت و قصد تقرب الی الله و وجهالله بیآن تحقق نمییابد.
معنای اصطلاحی طواف
طواف در اصطلاح شرع عبارت است از هفت بار به گونهای خاص و به قصد قربت به دور کعبه گردیدن.طواف، هفت دور چرخیدن دور کعبه در مسجدالحرام است.
که یکی از اعمال حج و عمره دانسته شده است.[۱] به نظر فقیهان شیعه، کسی که طواف را از روی عمد ترک کند تا وقتی که زمان انجام آن تمام شود، عمره او _چه حکم را بداند و چه نداند_ باطل است.[۲]
طواف به خودی خود عبادتی مستقل و مستحب است؛ لیکن با نذر و مانند آن واجب میشود. [3]
چرا دور خانه خدا می چرخیم؟
طواف و چرخیدن نشان از محبت و علاقه به اهل بیت علیهم السلام
در قرآن آمده است: «وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» یا رسولالله! علاوه بر قرآن عظیم، ما به شما «سبعَ مثانی» عطا کردیم؛ اهلبیت(ع) میفرمایند:
سبع مثانی ما هستیم. اسامی اهلبیت(ع)، بدون تکرار، هفت اسم است؛ اسمِ محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، جعفر و موسی علیهمالسلام؛ هفت تا اسم است.
به عبارت دیگر، هفت جلوه، هر جلوه را انسان یک بار طواف میکند، در مجموع میشود هفت بار؛ یعنی مولای من! به هر گونه که جلوه کنی، ما دور شما میگردیم، اگر در لباس جنگی باشید ما گرداگرد شما هستیم، اگر در لباس پادشاهی باشید ما گرداگرد شما هستیم، اگر در لباس غیبت باشید.
اگر در لباس دوست باشید، در هر هیأت و لباسی باشید و به هر صورتی که ظاهر شوید ما با شما هستیم؛ ما در عالم ذر پیمان بستیم: درون دنیا که آمدیم این تمرین و این مانور را انجام دهیم و اینگونه مثل پروانهای به دور شمع، به گرد شما و متوجه شما باشیم.
طواف و چرخیدن جاجیان تبعیت از فرشتگان است
از حضرت امام صادق (ع) سؤال شد چرا عرش مربّع است؟ فرمودند:، زیرا کلماتى که اسلام بر آن بنا شده چهار تا است و آنها عبارتند از: سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر.» [4]
پس عرش الهی که چهار فرشته جبرئیل، مکائیل، عزرائیل و اسرافیل حاملان آن هستند و به تدبیر عالم به حکم الهیاشتغال دارند، نمادی از ربوبیت الهی است که در کعبه و بیتالمعمور خودنمایی میکند.
همه هستی بر مدار این چهار کلمه وارکان آن میگردد، در حقیقت طوافگاه فرشتگان اعظم الهی است که مامور هستند تا بر مدار آنان بگردند.
این گردش فرشتگان بر مدار چهار اصل توحیدی در بیتالمعمور به معنای آن است که در کثرت به وحدت باز میگردد که همان الله است. کسی که اینگونه عمل میکند، به حقیقت «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» دست مییابد.
بنابراین، امتداد بیتالمعمور تا کعبه یا بر عکس، در همه این عوالم از هفت آسمان و هفت زمین به این معنا خواهد بود که در هر یک از این عوالم فرشتگان آن عالم بر این مطاف در حال گردش و طواف هستند و دستور میگیرند و عبادت میکنند؛ و کعبه در زمین چیزی جز ظهور و تنزّل دنیایی بیتالمعمور نیست.
طواف و چرخیدن ا چیزی جز گردش در مدار توحیدی نیست
بر این اساس هر کسی که کعبه را طواف میکند باید متوجّه حقیقت آن باشد که طواف او چیزی جز گردش در مدار توحیدی نیست که هماهنگ با همه هستی و طوافگران در عوالم دیگر است.
پیش ایشان نیز با فرشتگان و ملائک در تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدا همراه هستند. حاصل این هماهنگی چیزی جز توحید ناب و همهجانبه نیست.
حاجی میبایست در طواف، با همه وجودش طواف کند و تنها به طواف قلبی و ذکر قلبی بسنده نکند، بلکه جوانح و جوارح وی میبایست در این دایره به گردش در آید تا اوج گیرد و عروج کند و بالا رود و به مقام عرش و بیتالمعمور نزدیک شود که کعبه تنزل و ظهور آن است؛
پس هیچ دلیلی نیست که این هماهنگی با ملائک و توحید خدا فقط باید با دل باشد، یا گفته شود که در این طواف، تنها دل اساس است؛ بلکه انسان باید با تمام وجود توحید محور باشد که قلب نیز شأن و مرتبهای از وجود انسان است نه کلّ وجود او؛ لذا کلّ بدن آدمی باید طواف کعبه کند.
علت طواف و چرخیدن دور خانه خدا از منظر امام رضا علیه السلام.
محمّد بن سنان گفت: حضرت رضا علیه السّلام در جواب مسائلی که محضرش ارسال داشتم مرقوم فرمودند:علّت تشریع طواف بیت اللَّه این است که خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان فرمود: من در زمین برای خود جانشین و خلیفه ای قرار خواهم داد.
فرشتگان عرض کردند: آیا در زمین کسی را خلیفه می کنی که فساد در آن کرده و خونها می ریزد؟
پس از ردّ این جواب بلافاصله دانستند که بد نموده و مرتکب لغزش شده اند لذا از سخنی که ایراد کرده بودند پشیمان شده به ناچار به عرش پناه برده و با طواف به دور آن از خداوند طلب آمرزش کردند.
حق تبارک و تعالی خوشش آمد که بندگانش نیز او را همچون فرشتگان عبادت کرده و به چنین عبادتی (طواف) مبادرت ورزند لذا در آسمان چهارم بیتی محاذی عرش بناء نمود به نام ضراح بعد در آسمان دنیا بیتی به نام بیت المعمور را محاذی ضراح قرار داد،
پس از آن این بیت یعنی کعبه را محاذی بیت المعمور قرار داده و به آدم علیه السّلام امر فرمود آن را طواف کند، آدم به طواف آن پرداخت و بدین وسیله خداوند منّان توبه اش را پذیرفت و بعد این عمل را در فرزندان آدم تا روز قیامت سنّت قرار داد.( [5]
علت طواف و چرخیدن دور خانه خدا از منظر امام خمینی (ره)
{ ...وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ } [6]; «خانه آزاد را طواف کنید.» خانه اى که کسى نمى تواند مالک آن شود. آرى، زائران عاشق با طواف پیرامون کعبه که آزاد از هر قیدى است، درس بندگى و آزادگى مى آموزند.
حضرت امام راحل گردش به دور خانه را رهایى از قیود دنیا شمرده مى گویند:«در طوافِ حرمِ خدا، که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهى کنید.
و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بت هاى بزرگ و کوچک و طاغوت ها و وابستگانشان برائت جویید که خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برىء هستند.»
پس انسان به هنگام طواف، در مدار توحید قرار مى گیرد و از هرچه شرک و پلیدى است، دور مى شود.( [7]
طواف یکى از بهترین حالات بنده در مقام تعظیم و تکریم خدا است.
«گردش به دور خانه خدا نشان دهنده این است که به غیر از خدا، گرد دیگرى نگردید.» کعبه برترین نشانه خدا در روى زمین است و زائر خانه خدا همچون فرشتگان که حول عرش خداوند همیشه در گردشند، مى چرخد. قرآن مى فرماید:
{ وَتَرَى الْمَلاَئِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ... } [8]«فرشتگان را مى بینى که به تسبیح و ستایش خداوند به طواف عرش مشغولند.» همانطور که طواف فرشتگان در عرش خدا نشانه عشق آنان به خداست، بنده نیز باید همانند ملائک به مقام تسلیم و رضا برسد و کعبه را طواف کند.
طواف یکى از بهترین حالات بنده در مقام تعظیم و تکریم خدا است.انسان مى تواند در مطاف معرفت هاى بسیارى بیاموزد; زیرا که در دایره توحید، معرفت هسته مرکزى است و آنکس که به دور معرفت مى چرخد نور خدا در دلش جلوه گر مى شود. [9]
علت طواف و چرخیدن دور خانه خدا از منظر امام صادق علیه السلام.
محمد بن مروان مى گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که مى فرماید: با پدرم در حجر اسماعیل بودیم ، پدرم مشغول نماز بود که مردى آمد و کنار او نشست ، آن مرد پس از اینکه پدرم نمازش را تمام کرد به او سلام کرد و گفت :
من از تو سه سؤ ال دارم که پاسخ آن را جز تو و یک مرد دیگر نمى داند. پدرم فرمود: آن سه سؤ ال چیست ؟ او گفت : به من بگو علّت طواف در اطراف این خانه چیست ؟
پدرم فرمود: هنگامى که خداوند به ملائکه دستور داد تا بر آدم سجده کنند، بعضى اعتراض نموده و گفتند:«اءَتَجْعَلُ فیها مَنْ یَفْسِدُ فیها وَیَسْفِکُ الدِّماءَ وَنَحْنٍ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ» [10]
خداوند متعال فرمود: (... إ نّىِ اءعْلَمُ مالاتَعْلَمُونَ). سپس بر ملائکه خشم کرد و از آنان خواست نسبت به این اعتراض توبه کنند و به آنان امر نمود که براى توبه باید به اطراف بیت المعمور طواف نمایند،
ملائکه هفتاد سال به اطراف بیت المعمور طواف نموده و نسبت به آنچه گفته بودند استغفار و طلب بخشش مى کردند، پس از هفتاد سال طواف و استغفار، خداوند آنان را بخشید.
سپس خداوند خانه کعبه را روى زمین موازى با بیت المعمور آفرید تا هر کس از فرزندان آدم (علیه السلام) که مرتکب گناه شود، به اطراف او طواف نموده و توبه کند تا خداوند او را بخشیده و از گناه پاک نماید.[11]
در بعضى روایات فرموده اند: ملائکه هفت هزار سال به کنار عرش خداوند پناهنده شدند تا خداوند آنان را بخشید.[12]
علت طواف و چرخیدن دور خانه خدا از منظر امام سجاد علیه السلام.
شخصى از امام سجاد (علیه السلام) درباره علت طواف بر بیت المعمور و خانه کعبه پرسید. زمان آغاز طواف بر بیت المعمور چه زمانى بوده و براى چه و چگونه بوده است؟ امام (علیه السلام) فرمود: آغاز طواف بر بیت المعمور زمانى بود که خداوند متعال به ملائکه فرمود:
من در روى زمین خلیفه و جانشینى قرار دادم [به نام انسان]، پس ملائکه گفتند: پروردگارا! خلیفهاى از غیر فرشتگان قرار دادى در حالى که این خلیفه در روى زمین فساد مىکند و خون مىریزد و به همدیگر حسادت و بغض مىورزند و ستم مىکنند.
پروردگارا! جانشین و خلیفهاى از ما روى زمین قرار بده که ما فرشتگان، فساد نمىکنیم و خون نمىریزیم و بغض و حسادت نداریم و ستم نمىکنیم و همواره به کمک تو تسبیح و تقدیس مىکنیم تو را و اطاعت مىکنیم تو را و عصیان نمىکنیم تو را.
خداوند فرمود: مسلماً من چیزى را مىدانم که شما نمىدانید. امام سجاد (علیه السلام) فرمود: ملائکه گمان کردند که آنچه مىگویند ردّى است بر پروردگارشان و مسلماً خداوند بر گفتار ایشان غضبناک شده است.
پس سه ساعت به عرش خدا پناه بردند، سپس خداوند به ایشان نظر کرد و رحمتش بر ایشان نازل گردید و خانهاى در زیر عرش قرار داد که بر چهار استوانه از زبرجد بود که آن را به یاقوت قرمز آغشته نموده بود که این خانه «بیت الضّراح» نام دارد.
سپس خداوند به فرشگان فرمود: طواف کنید این خانه را و رها کنید عرش را، پس ملائکه طواف خانه کرده و عرش را ترک کردند،
در نتیجه این طواف بر ملائکه آسان گردید [که مراد آسانى طواف نسبت به پناه بردن ملائکه به عرش مىباشد]. و این بیت المعمور که خداوند ذکر فرموده: هر روز و شب هفتاد هزار فرشته داخل آن مىشود که هرگز برنمى گردند.
سپس خداوند فرشتگانش را دستور داد که: خانهاى براى من در روى زمین بسازید به مانند و به منزلت بیت المعمور، بعد خداوند سبحان امر کرد به تمام انسانهایى که در زمین خلق کرده، طواف این خانه کنند همان طور که اهل آسمان بیت المعمور را طواف مىکنند.[13]
در تفسیر علیّ بن ابراهیم قمی به روایتی اشاره شده که بر طبق آن، طواف به دور "البیت المعمور" بعد از آنکه ملائکه بر خلقت آدم (علیه السلام) اشکال و اعتراض کردند، بر ملائکه واجب شد تا بمنزله توبه ایشان باشد.[14]
در بسیاری از روایات معراجیّة نیز به آن اشاره شده است که پیامبر در آنجا نماز خواندند و ملائکه و پیامبران به ایشان اقتدا کردند.[15] از امیر المؤمنین (علیه السلام) هم روایت شده که فرموده: در هر روز هفتاد هزار فرشته داخل آن مىشوند، و چون بر مىگردند دیگر تا ابد آنجا را زیارت نمىکنند.[16]
طواف و چرخیدن دور خانه خدا نمونه تشکیل امت واحد
قرآن و آموزههای آن، مسلمانان را یک امت و یک پیکره میداند: ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون.[17]طواف _که از مهمترین ارکان حج است و علاوه بر مقدار واجب، تکرار آن نیز مستحب است_ الگویی از همزیستی و در کنار یکدیگر قرار گرفتن است.
نژادها، رنگها، مذهبها، سلیقهها، فرهنگها و همه در چرخش طواف به حد اکثر همآهنگی میرسند و در عین تفاوتها، در حرکتی هماهنگ و منظم، در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
طواف و چرخیدن دور خانه خدا ذکر و یاد الهی
یاد خدا، یکی از اهداف طواف است؛ پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «و امر بالحج و الطواف لاقامة ذکر الله». آن حضرت یکی از اسرار وجوب طواف را به پاداشتن یاد خدا دانسته است؛ چون انسان با تکرار طواف و گردش به دور خانه او، یاد او را همیشه به پا میدارد. .[18]
طواف و چرخیدن دور خانه خدا اعلام اطاعت و بندگی
سربازان به منظور اعلام آمادگی کامل، در برابر فرمانده کل رژه رفته و اطاعت از او را اعلام میکنند. طواف کنندگان نیز با طواف خود، بندگی و اطاعت از خداوند بزرگ را در خانه دوست، به وی و جهانیان اعلام میدارند.
طواف و چرخیدن دور خانه خدا آمرزش خواهی از خدا
یکی از اسرار باطنی طواف، بازگشت به خدا و پاک شدن از گناهان است. [19] از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است: «با پدرم امام باقر(علیهالسّلام) در حجر اسماعیل بودیم و ایشان مشغول به نماز بود که مردی آمد و سلام کرد. (آن گاه) گفت: سه سؤال دارم: نخست این که فلسفه طواف این خانه چیست؟
پدرم فرمود: خداوند متعال وقتی ملائکه امر فرمود آدم را سجده کنند و ملائکه در آغاز نپذیرفتند، خداوند بر آنان غضب کرد!! سپس ملائکه از خداوند طلب آمرزش و توبه نمودند. خداوند امر کرد تا به طواف بیت المعمور مشغول شوند. برای فرزندان آدم نیز کعبه قرار داد تا سبب آمرزش گناهان آنان شود. .[20]
طواف و چرخیدن دور خانه خدا پیوند نماز و طواف
طواف همانند نماز ، یک عبادت است که در دو شکل (یکی متحرک و دیگری ساکن) انجام میشود. عشق در رفتار عاشق، به دو گونه تجلی مییابد: یا با آرامش و گوشهنشینی و زمزمه عشق سرودن (نماز)، و یا برخاستن و به جنبش در آمدن و از خود بی خود شدن (طواف).
البته طواف رمزی فراتر از نماز دارد؛ چون در نماز استقبال و روی آوردن به کعبه شرط است؛ ولی در طواف، سالک خدا را در یک جهت نمیبیند.
بلکه خدا را همیشه و در همه جا حاضر و ناظر میداند. از این رو در طواف به طرف قبله بودن شرط نیست و طواف کننده با تمام وجود درک میکند که:
و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع علیم. [21]بنابراین طواف، نماد درک حضور خداوند در همه جهات و ابعاد است.
طواف و چرخیدن دور خانه خدا پناهندگی به درگاه الهی است
طواف، پناهندگی به درگاه الهی و التجا به پیشگاه رحمت و لطف او است. در این مدار، او خواستهها، دعاها و نیازهایش را صمیمانه و عاجزانه مطرح میسازد.
تنها از او یاری میخواهد و دامان لطف و عنایت او را بهترین پناهگاه میداند. ملتزم به حریم عنایت او و پناهنده باب مرحمت او میشود. تنها به او التجا میکند و از مدار لطف و بخشندگی او خارج نمیشود.
امام سجاد(علیهالسّلام) میفرماید: هربار که به در کعبه رسیدی، بر پیامبر او درود بفرست و در طواف بگو: «خدایا! به تو نیاز دارم و بیمناک و پناهندهام، نامم را عوض نکن و جسمم را تغییر مده» (اللهم انی الیک فقیر و انی خائف مستجیر)». [22]
علاوه بر این طواف، مبارزهای مداوم و خستگی ناپذیر با شیطان و شکستن زنجیرهای اسارت و درماندگی است. طواف؛ یعنی پناهندگی به درگاه حضرت حق و استمداد از او، برای رهایی از وسوسهها و توطئههای شوم شیاطین.
امام سجاد(علیهالسّلام) هر گاه به حجر میرسید، سرش را بلند کرده، میگفت: «خدایا! به رحمت خود مرا وارد بهشت کن شر فاسقان جن و انس و شر فاسقان عرب و عجم را از من دور ساز» (و ادرا عنی شر فسقة الجن و الانس). [23]
طواف و چرخیدن دور خانه خدا نشانه خوف و رجا
طواف میتواند رمزی از حیرت و سرگردانی و بیان خوف و رجای انسان باشد. وی از طرفی اعمال و گفتارهای ناپسند خود را به یاد میآورد و از عاقبت بد فرجام خود، به هراس میافتد. پس به درگاه معبود میشتابد و حیران و خائف، به گرد آن میچرخد تا لطف او را به خود جلب کند و از این سرگردانی به در آید.
از طرفی رحمت و کرامت محبوب را به یاد میآورد و ضیافت قدسی او را نشانهای از آمرزش خود میداند و در طواف چشم امید به آن دارد. این خوف و رجا، یکی از پسندیدهترین حالتهای انسان است که میتوان به خوبی در طواف بیت العتیق آن را مشاهده کرد و تلاش حج گزاران را برای رسیدن به آرامش و رستگاری ستود.
طواف و چرخیدن دور خانه خدا در فکر و ذکر محبوب
طواف، با همه بودن و در عین حال، بی همه بودن است؛ یعنی، هرچند حج گزار در جمع با شکوه و عظیم طائفان قرار میگیرد و در کنار سیاه و سفید، زن و مرد، جوان و پیر، به طواف خانه خدا میپردازد.
با این حال با بی توجهی نسبت به دیگران و حضور قلب فراوان، به عبادت و تسبیح آفریدگار خود میپردازد و دل در سودای او میبازد. وجود دیگران (به خصوص نامحرمان)، او را از توجه به حق باز نمیدارد و مانع عشق ورزیاش نمیشود.
او بجد مشغول ذکر و دعا میشود و به مناجات و راز و نیاز با معبود میپردازد و در حالی که با خیل عظیم مسلمانان در حرکت است؛ دل و فکر خود را معطوف حضرت حق میدارد و این سر ماندگاری و زیبایی طواف است.
طواف و چرخیدن دور خانه خدا کانون پیوند موحدان و صالحان
طواف نقطه اتصال موحدان و صالحان در طول تاریخ زندگی بشر است. از زمان حضور حضرت آدم بر روی زمین و ساخت بنای کعبه، یکتاپرستان و مؤمنان به خدا، همواره در این خانه مقدس به عبادت پرداختهاند. بیتالله الحرام، شاهد حضور خالصانه و عابدانه، بسیاری از پیامبران و اوصیای آنان بوده است (چنان که عدهای هم در آنجا مدفون شدهاند).
این یادآور پیشینه طولانی خداپرستی و حق خواهی و مبارزه با بتپرستی و کفر است و هر حج گزار باید این خاطرات را زنده نگه دارد و پیوند و پیمان خود را با همه صالحان و مؤمنان اعلام نماید.
امام صادق(علیهالسّلام) در این باره میفرماید: «جعله محل انبیائه و قبلة للمصلین الیه، فهو شعبة من رضوانه»؛ [2۴]«آنجا را جایگاه پیامبران و قبله گاه نمازگزاران قرار داده است، پس آن شعبهای از رضای الهی است».
طواف و چرخیدن دور خانه خدا پاسداشت حدود الهی
یکی از وظایف مسلمانان، بزرگداشت حدود و مقررات الهی و کوچک نشمردن آنها و پرهیز از تجاوز به حریم آنها است. این امر در طواف مورد توجه قرار گرفته است.
در حقیقت طواف به جهت مسائل مختلف آن، تمرینی است تا مسلمانان بتوانند حدود و مقررات الهی را پاس بدارند: «ولیحفظوا بالبیت العتیق ذلک و من یعظم حرمات الله فهو خیرله». [25]
نتیجه:
درباره فلسفه طواف و گردش به دور کعبه باید گفت اولا این کار به دستور خداوند متعال انجام می شود. پس وقتی به دستور خدا انسان یک کاری را انجام می دهد، آن کار می شود اطاعت و عبادت خداوند.
طواف، یک سیر کامل اعتقادی است؛ از توحید گرفته تا معاد. حجگزار با شروع طواف از گوشه کعبه، به آغاز حیات خود و آفرینندهاش (خداوند) متوجه میشود و توحید را سر لوحه اعمال و رفتارهای خود قرار میدهد.
آن گاه در مسیر خود، مابین مقام ابراهیم و خانه خدا، اعتقاد خود را به پیامبران و اطاعت و تبعیت از آنان نشان میدهد. در ادامه وقتی حجر اسماعیل و مستجار را دور میزند، یاد و نام پیشوایان معصوم را گرامی میدارد و ولایت و امامت آنان را، اعتقاد و شعار خود قرار میدهد.
پس در پایان به مکان نخستین باز میگردد و این همان توجه به معاد و بازگشت به مقصد اصلی (انا لله و انا الیه راجعون) است.
علاوه بر این منظره طواف (ورود مداوم عدهای به مطاف و خروج جمعی دیگر از آنان)، میتواند اشارهای به حضور انسانها در این جهان (مبدا) و خروج از آن داشته باشد (معاد).
یاد آوری این نکته، علاوه بر یاد کرد رستاخیز و رشد انسانها، درس دیگری از توحید و پایبندی به مسائل اعتقادی میدهد.
پی نوشت:
1.درسنامه مناسک حج، ص۳۳.
2.مناسک نوین، ص۱۳۰.
3. صمیری بحرانی، مفلح، غایة المرام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱، ص۳۶۶،
4.علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج ۲، ص: ۲۸۸.
5. شیخ صدوق(ره)، علل الشرائع، ج 2، ص: 311؛ مترجم: ذهنی تهرانی، سیدمحمدجواد .
6. آیه 29 سوره حج
7.امام خمینی.آثار و ابعاد تربیتی و معنوی اسرار و معارف حج از دیدگاه امام - نسخه متنی ص 7
8. آیه 75 سوره زمر
9.امام خمینی.آثار و ابعاد تربیتی و معنوی اسرار و معارف حج از دیدگاه امام - نسخه متنی ص 8
10. آیه 30 سوره بقره
11. امام صادق(ع) فرمود: «همانگونه که با بدنت همراه مسلمانان بر گِرد کعبه طواف میکنى، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن».(1)
12.مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق.
13. بحار الأنوار: 55/ 59، باب 7، حدیث 7
14. تفسیر القمی، ج۱، ص۳۷ ذیل سورة البقرة آیات ۳۰ الى ۳۹
15. علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج۲، ص: ۴۳
16. مجمع البیان، ج ۹، ص 10
17. انبیاء/سوره۲۱، آیه۹۷.
18. فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، ج۲، ص۳۵۰.
19. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۰.
20. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۱۸۸.
21. بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.
22. ریشهری، محمد، الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص۲۰۱.
23. ریشهری، محمد، الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص۱۰۸، ح۲۰۵.
24. ریشهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۱۳۵.
25. حج/سوره۲۲، آیه۲۹ ۳۰.
چرا دور خانه خدا می چرخیم؟
منتشر شده در
حج