حجت بودن سیره پیامبر اسلام(ص)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

خداوند متعال در قرآن کریم در آیات مختلف بارها از خاتم پیامبران سخن به میان می‌آورد و درباره سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: آنچه که پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای شما آورده، بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده از آن خودداری کنید.

بارها شنیده‌ایم که سیره و منش پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) برای یک انسان مسلمان حجت است و می‌تواند به آن تأسی کند، منظور از «سیره پیامبر» تمام اعمال، حرکات، سکنات، گفته‌ها و اوصاف نفسانی ایشان است که چون از طریق وحی انجام می‌گیرد، از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است، در نتیجه اطاعت از سنت و سیره اطاعت از خداوند است.

خداوند متعال نیز در قرآن کریم می‌فرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللهَ» (1) کسی که از پیامبر اطاعت کند، همانا اطاعت خداوند را کرده است، پس بنابراین این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را می‌گوید و انجام می‌دهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوا و هوس نیست، «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى»(2)، هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است، «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى»(3)، تنها از آنچه به من وحی می‌شود پیروی می‌کنم.

و چون پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای همگان اسوه حسنه است، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»(4)، پس باید آنچه که رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجرا کنند و آنچه که از او نهی کرده از آن خودداری کنند.

«ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(5)، آنچه که پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده از آن خودداری کنید، این آیه سند روشنی برای حجت بودن سنت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.(6)

سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) در قرآن

در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گسترده‌ای است، ولی به طور اختصار به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنیم :

دلسوزی نسبت به امت

پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آن‌ها بود که قرآن آن را این گونه بیان می‌فرماید: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُۆْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً»، (7) شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهی.

مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آن‌ها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند، در حقیقت با این کارش به او می‌فهماند که تو دارای معرفت و عقل و درایت هستی که من با تو مشورت می‌کنم و اگر انسانی همچون پیامبر(صلی الله علیه وآله) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف می‌شود.

این نشان از سعی و تلاش پیامبر(صلی الله علیه وآله) اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار می‌دهد تا مردم را هدایت کند.

خداوند در جایی دیگر می‌فرماید: «وَلا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ»،(8) بر گستاخی کافران غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.

تطهیر امت اسلامی

یکی از کارهای پیامبر(صلی الله علیه وآله) این است که مطهر امت اسلامی است، چون خود پیامبر(صلی الله علیه وآله) پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک می‌کند: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِها وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»(9)، از اموال آن‌ها صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی برایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامش است.

زکات در این آیه به عنوان نمونه است بلکه تمام دستورات اسلامی پاک کننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت می‌رسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب می‌کند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ» وصف صدقه نیست، زیرا ضمیر «ها» به صدقه بر می‌گردد، پس ضمیر «هم» در تطهیرهم و تزکیهم به صدقه بر نمی‌گردد، با این توصیف معنای آیه این می‌شود که ای پیامبر(صلی الله علیه وآله)!با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزکیه می‌کنی.(10)

رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت

رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مظهر این صفات الهی است وقتی که پیامبر از مردم زکات می‌گیرد، خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: «وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»، (11) ای پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای آن‌ها دعا کن، زیرا تو برای آن‌ها آرامشی.

به همین جهت خود پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: «حیوتی خیرة لکم ولی نی خیر لکم»، (12) زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است.

صبر و پایداری

خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار داد و فرمود: «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً»،(13) ما گفتار سنگینی را به تو وحی می‌کنیم، این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر می‌کند: «وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ»،(14) برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش.

«فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ»،(15) بنابراین همان گونه که فرمان یافته‌ای استقامت کن، همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده‌اند، پس از این استفاده می‌شود این سیره پیامبر که همان صبر و استقامت است، وظیفه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به تنهایی نیست، بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان باز گشته‌اند باید استقامت کنند.

خلق عظیم

«وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ»،(16) تو بر خلقی بزرگ هستی، یکی از ویژگی‌های برجسته پیامبر(صلی الله علیه وآله) در قرآن به عنوان خلق عظیم است، «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»،(17) در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آن‌ها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.

قرآن در جایی دیگر رمز نفوذ در مردم و قیام به وظایف رهبری را این گونه بیان می‌فرماید: «وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»،(18) هرگز بدی و نیکی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن تا دشمنان سرسخت مانند دوستان گرم و صمیمی شوند.

خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار داد و فرمود: «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً»، ما گفتار سنگینی را به تو وحی می‌کنیم، این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر می‌کند: «وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ»، برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش.

گذشت و عفو

یکی از خصایص رسول خدا(صلی الله علیه وآله) گذشت و عفو بود، هر چه انسانیت انسان قوی‌تر شود، گذشت او بیشتر خواهد شد و چون پیامبر(صلی الله علیه وآله) رحمة للعالمین است و از طرفی هم خدا می‌دانست که پیامبر(صلی الله علیه وآله) اهل چنین خصلتی است، لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: «فاعف عنهم»، پس از آن‌ها در گذر، پیامبر(صلی الله علیه وآله) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که وحشی مسلمان شد، پیامبر(صلی الله علیه وآله) از او سۆال کرد: تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) گفت، پیامبر(صلی الله علیه وآله) گریه کرد و او را بخشید.

مشورت کردن

مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آن‌ها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند، در حقیقت با این کارش به او می‌فهماند که تو دارای معرفت و عقل و درایت هستی که من با تو مشورت می‌کنم و اگر انسانی همچون پیامبر(صلی الله علیه وآله) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف می‌شود، لذا خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: با مردم مشورت کن، «وَشاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»، به این گونه بود که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در جنگ بدر با اصحابش مشورت کرد.

عبادت

وقتی که آیه «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً»، ای جامه به خود پیچیده، شب را جز کمی به پا خیز، بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل تمام شب را به عبادت می‌پرداخت تا این که پاهایش متورم شد، لذا خداوند فرمود: «مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: «فَاقْرَۆُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»، آنچه که برای شما میسر است، قرآن بخوانید، معلوم می‌شود که خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وآله) دستور می‌دهد که به خودش آسان بگیرد.

با اینکه نماز شب که برای دیگران مستحب است، اما بر پیامبر واجب است، «وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ»،مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان که آن خاص تو است.


پی‌نوشت‌ها:

1- سوره نساء، آیه 218.

2-سوره نجم، آیه 2 و 3.

3-سوره انعام، آیه 50.

4-سوره احزاب، آیه 21.

5-سوره حشر، آیه 7.

6-تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، (قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ 12، 1374)، جلد 23، صفحه 507.

7-سوره کهف، آیه 6.

8-سوره نمل، آیه 70.

9-سوره توبه، آیه 103.

10- تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبائی، (بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ 2، 1391 هـ)، جلد 9، صفحه 37.

11- سوره توبه، آیه 103.

12-ناسخ التواریخ (زندگانی پیامبر)، محمد تقی سپهر، (تهران، انتشارات اساطیر، چ 1، 1381)، جلد 4، صفحه 1813.

13-سوره مزمل، آیه 5

14-سوره مدثر، آیه 7.

15-سوره هود، آیه 112

16-سوره قلم، آیه 40.

17-سوره آل‌عمران، آیه 159.

18-سوره فصلت، آیه 34 ـ 35

خوانده شده 3375 مرتبه

احادیث