علي علیه السلام و معتبرترین اعلامیّه حقوق بشر

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
علي علیه السلام و معتبرترین اعلامیّه حقوق بشر

سلسله نوشتار‌های آيت‌الله العظمی صافی گلپايگانی   

علی عليه السلام و معتبرترين اعلاميه حقوق بشر

در مورد شخصیت حضرت علی علیه السلام هزاران هزار كتاب نوشته شده است، و مرور زمان روز به روز وسعت و عظمت آن وجود بی‌نظیر را آشكارتر مي‌سازد؛ و هر كس در مطالعه تاريخ زندگي و فضيلت آن حضرت وارد مي‌شود، خود را در برابر عظمت‌هايي تازه مي‌بيند كه گمان مي‌كند بر ديگران مجهول مانده است. بمناسبت این ایام، به قطره‌ای از اقیانوس بیکران فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام که قسمتی از کتاب شریف نهج البلاغة است اشاره می‌کنیم:

* سند افتخار بشريّت

يكي از اسناد مهمّ افتخار جامعه‌ِ‌ی اسلام مخصوصاً تشيّع، عهدنامه‌ی اميرمؤمنان عليه السّلام به مالك اشتر عليه‌الرحمة است كه پس از قريب به هزار و چهارصد سال، همچنان معتبرترين اعلاميّه حقوق بشر است.

جملات و عبارات اين عهدنامه، در هر يك از قسمت‌هاي مختلف مملكت‌داري و توجّه به حقوق جامعه و حفظ جنبه‌هاي مختلف، ارزنده و جالب و اعجازآميز است.

اين عهدنامه در گذشته و حال، مورد بررسي دانشمندان و حكيمان بزرگ واقع شده و شرح‌هاي بسياري بر آن نگاشته‌اند كه از جمله شرح «توفيق الفكيكي» به نام «الرّاعي والرّعيّه» است.

* استاد اعظم و ارجاع نامه دانشمند‌ بزرگ مسيحی

روزي از روزها كه طبق معمول به محضر استاد بزرگ آيت الله العظمي آقاي بروجردي قدّس سرّه مشرّف شدم، در حالي كه از آن سرچشمه‌ی علم استفاده مي‌كردم، آن استاد بزرگوار نامه‌اي را كه همان روز به ايشان رسيده بود، به من مرحمت كردند.

نامه را گرفتم و مطالعه نمودم. آن چه از نامه در خاطرم باقي مانده است، به طور خلاصه به اين مضمون بود:

* جرج جرداق و اهدای کتاب به استاد

شخصي مسيحي، كاتب و استاد لبناني، «جورج جرداق» به محضر آيت الله نوشته بود: من درباره تاريخ زندگي امام علي عليه السّلام مطالعات بسيار كرده‌ام و اين حقيقت را دريافتم كه همه اصولي كه در دنياي متمدّن معاصر، مورد قبول و اتّفاق ملل و امم واقع شده و اساس ترقّي و زندگي انساني شناخته مي‌شود، از زندگي امام، دستورات، روش و رفتار آن حضرت استفاده مي‌شود و علماي اسلام، آنچنان كه بايد (البتّه اين نظر اوست) به اين اصول بر نخورده، و يا آنچنان كه بايد آن را تشريح نكرده‌اند.

علماي غرب نيز اين مطلب را كتمان كرده‌اند؛ چون نخواسته‌اند قبول كنند كه شخصيّتي در شرق، مظهر و مبيّن تمام اين اصول باشد، و من سزاوار نديدم كه چنين شخصيّتي در شرق باشد، و شأن و منزلت و حقّش مجهول بماند؛ بنابراين، اين كتاب را نگاشتم، و چون من مسيحي هستم، كسي نمي‌تواند مرا به تعصّب متّهم كند.

نيز نوشته بود كه شما را شايسته‌ترين شخصيّتي يافته‌ام كه اين كتاب را به او اهدا كنم. بنابراين آن را به شما اهدا مي‌كنم و شما پس از مطالعه، تصديق مي‌كنيد كه: اِنّي اَنْصَفْتُ الْاِمامَ بَعْضَ الاِنْصافِ.

مرحوم استاد، منتظر وصول كتاب بودند كه هنوز نرسيده بود. به عرض رساندم كه كتاب ان‌شاء الله تعالي مي‌رسد؛ ولي همين نامه نيز از نظر مطالب و اعترافاتي كه در آن است، سند مهمّي مي‌باشد.

پس از مدّتي كتاب رسيد. نام كتاب، «اَلامام عليّ صَوتُ الْعدالَةِ الانسانِيَّه» بود؛ كه در يك جلد چاپ شده بود و اخيراً به وضع فعلي در چند جلد در آمده است.

حضرت آيت الله پس از آن كه اندكي فرصت يافتند، كتاب را مطالعه كردند و به من نيز امر فرمودند كه از ابتدا تا پايان آن را مطالعه كنم و هرجا كه اشتباهي به نظرم آمد، يادداشت نمايم.

من هم به فرمايش استاد آن را مطالعه كرده و آن موارد را يادداشت نمودم و به محضرشان تقديم كردم.

* مقایسه اعلامیّه حقوق بشر با عهدنامه مالک اشتر

از جمله مطالب ارزنده‌اي كه در آن كتاب خواندم، بررسي عهدنامه مالك اشتر و مقايسه آن با اعلاميّه حقوق بشر بود.

اين دانشمند مسيحي، موادّ اعلاميّه حقوق بشر را نوشته و در مقابل هر مادّه‌اي جمله‌اي از اين عهدنامه را قرار داده است و مي‌گويد: اين اعلاميّه حقوق بشر است، و اين هم عهدنامه امام به مالك اشتر. هر دو را كه ملاحظه مي‌كنيم، مي‌بينيم در تمام مواد، جملات عهدنامه كامل‌تر و رساتر است؛ با اين تفاوت كه:

1. اعلاميّه حقوق بشر را در عصري كه به اصطلاح، دنيا پيشرفت كرده، نوشته اند و پس از چند مرتبه تكميل، به صورت فعلي در آمده است؛ امّا علي عليه السّلام عهدنامه را بيش از سيزده قرن قبل در موقعي كه اين حقوق، مطرح و مورد توجّه نبوده است، مرقوم فرمود.

2. در اطراف موادّ اين عهدنامه و مضمون و الفاظ و متن آن، علماي حقوق و دانشمندان كشورهاي مختلف اظهار نظر كرده و بررسي‌ها نموده، و در روزنامه‌ها در معرض افكار عموم گذاردند، و با اشتراك مساعي آن را نوشتند.

امّا امام عليه السّلام شخصاً و بدون اينكه با احدي مشورت كرده باشد، هنگامي كه مالك اشتر را به حكومت مصر معيّن فرمود، اين عهدنامه را نوشت.

3. اينان وقتي اعلاميّه حقوق بشر را نوشتند، هر چه توانستند بر سر ملل دنيا، به خصوص ملل ضعيف و استعمار زده و محروم منّت گذارده و به آن افتخار كردند؛ در حالي كه امام در اعلام اين حقوق براي بشر به احدي منّت نمي‌گذاشت، و آن را انجام وظيفه مي‌دانست.

4. كساني كه اعلاميّه حقوق بشر را به دنيا عرضه داشتند، و خود را بنيانگذار آن (البتّه به دروغ) معرّفي نمودند، خودشان براي اين اعلاميّه احترامي قايل نيستند؛ و در موقعي كه پاي منافعشان در بين باشد، موادّ آن را زير پا مي‌گذارند و به آن عمل نمي‌كنند.

امّا امام عليه السّلام به شهادت تاريخ، خودش در عمل به اين عهدنامه پيش قدم‌تر بود، و از موادّ آن هرگز تخلّف نفرمود.

درباره شخصيّت عظيم علي عليه السّلام هر چه كلام تعقيب شود، به نهايت نمي‌رسد.

 

 

خوانده شده 2281 مرتبه