دو ابزار مهم برای ابراز محبت به خدای متعال

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
دو ابزار مهم برای ابراز محبت به خدای متعال
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «یادآوری و شکرگزاری نعمت ها به عنوان سرمایه های عظیم محبت الهی» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
 

امام سجاد علیه السلام کتابی دارند به نام صحیفه سجادیه؛ در این کتاب مقداری از دعاهای حضرت را جمع آوری کرده اند و بزرگان گفته اند سزاوار است هر مؤمنی یک قرآن و یک صحیفه سجادیه در خانه داشته باشد.

حضرت در هر بابی از امور اخروی و دنیوی در صحیفه دعا دارند و یکی از این دعاها، دعای مکارم الأخلاق است که مرحوم شیخ عباس قمی به خاطر اهمیت زیادش این دعا را در مفاتیح الجنان آورده است.

این دعا بسیار مفصل و معتبر است و آنچه که انسان مؤمن از حیات و ممات و بعد از مماتش نیاز دارد را داراست.

یکی از فرازهای دعا این است: « وَانهَج لی إلی مَحَبَّتِکَ سَبِیلاً سَهلَةً » امام سجاد علیه‌السلام و ائمه معصومین علیهم السلام این دعاها را برای ما گفته اند که بخوانیم و بدین وسیله راه را به ما نشان داده اند تا از این طریق برویم که دنیا و آخرت ما را تضمین می‌کند.

می فرمایند پروردگارا یک راه آسان به من نشان ده تا من بتوانم به محبت تو برسم. به عبارت دیگر خدایا من دلم می خواهد تو را دوست بدارم راهی که آسان و نزدیک باشد را به من نشان بده تا تو را دوست بدارم.

خداوند متعال همه محبت ها را عنایت می کند نه تنها محبت به خود، بلکه محبتی که به یکدیگر پیدا می کنیم نیز از سوی خداست و از الطاف الهی است. یکی از عنایات حضرت حق جل جلاله و یکی از رموز اولاد آدم و حیوانات علاقه و محبت است. رمز حیات ما محبت است به خاطر این که انسان خودش را دوست دارد فلذا دفع ضرر از خود می کند. حیوانات هم چنین هستند خود را دوست دارند. این محبت را چه کسی داده است؟

درس اخلاق | دو ابزار مهم برای ابراز محبت به خدای متعال

 

محبت دیگر دوست داشتن خانواده است. این دو محبت یعنی محبت به خود و خانواده سبب ادامه نسل آدم است، نسل اولاد آدم زاییده این دو محبت است. اگر انسان خودش و همسرش را دوست نداشت این همه اولاد نداشت.

این محبت را چه کسی داده است؟ خدا می دهد برای چه؟ برای این که نظام بقای عالم بر پا باشد، اگر انسان خود و همسرش را دوست نداشت دیگر عالمی باقی نمی‌ماند.

امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: «پروردگارا یک راه آسان به من نشان بده تا به محبت تو برسم تا تو مرا دوست داشته باشی و من هم تو را دوست داشته باشم».

معنی این چیست؟ یکی از آقایان می گفت اگر از شما سوال شد که خدا را دوست داری یا نه؟ جواب نده، اگر بگویی دوست دارم دروغ گفته ای و اگر هم بگویی دوست ندارم کافر شده ای، اگر بگویی دوست دارم چرا به دستورات او عمل نمی کنی؟ انسان هر امری از سوی محبوبش صادر شود عمل می کند حتی فرزند خود را که خیلی دوست داریم اگر چیزی مثل اسباب بازی ، غذا و... بخواهد برای او تأمین می کنیم.

معنی این که خدا ما را دوست دارد یعنی توفیق هدایت و بندگی به ما می دهد، توفیق می دهد که اعمال من طبق رضای خودش باشد، معنی خدا ما را دوست دارد، همین است. اگر کارهای مورد رضایت خدا را انجام دادی معلوم می شود خدا تو را دوست دارد، این یکی از معانی است.

معنای دیگری که کرده اند این است که دوست داشتن خدا از عوارض فعل خداست. خداوند به واسطه رحمانیت و رحیمیتش از اعمال شما کشف حجاب می کند و آثاری برای این کشف هست. کشف حجاب درونی نه بیرونی، یعنی این قلب من حجاب دارد و حجابش صفات رذیله اخلاقی است هر صفت رذیله مانند یک سلول آهنی دور قلب مرا می گیرد وقتی صد رذیله دارم صد حجاب هم دارم حالا این صفات وقتی هست هر چقدر دعا می کنم صدایم به جایی نمی رسد، عملی انجام می دهی و این صفات رذیله می رود وقتی از بین رفت نورانی می شوی به مقامات می رسی و بنده خدا می شوی بنده که شدی فیوضات الهی به شما می رسد، چشم بصیرت باز می شود، خدا بنده اش را دوست دارد به این معناست که کشف حجاب ظلمانی می کند تا به مقام عبودیت برسی.

البته معانی متعددی کرده‌اند برای محبت خدا نسبت به ما من این دو معنی به ذهنم آمد و خدمت شما عرض کردم.

حال معنای این که ما خدا را دوست داریم چیست؟

همانطور که عرض شد معنایش این است هر چه او گفت عمل کنم واجبات را به جا آورم و برای خدا محرمات را ترک کنم ، نه برای خودنمایی. منبر بروم برای خدا نه اینکه منبر بروم تا مردم بگویند منبر خوبی رفت، پس معنای خدا را دوست دارم این شد که به دستورات او عمل کنم و اگر این سه بعد را رعایت کنید خدا برای شما کشف حجاب می کند و ممکن است چشم بصیرت هم پیدا کنید.

روایتی از امام باقر علیه‌السلام هست که می فرمایند: « أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی أَحْبِبْنِی وَ حَبِّبْنِی إِلَی خَلْقِی قَالَ مُوسَی یَا رَبِّ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْکَ فَکَیْفَ لِی بِقُلُوبِ الْعِبَادِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ فَذَکِّرْهُمْ نِعْمَتِی وَ آلَائِی فَإِنَّهُمْ لَا یَذْکُرُونَ مِنِّی إِلَّا خَیْرا». خدا به موسی وحی کرد مرا دوست بدار و کاری کن که مردم مرا دوست بدارند، حضرت موسی گفت پروردگارا این که من تو را دوست بدارم را می دانم اما چه کار کنم تا مردم تو را دوست بدارند؟ قلوب مردم دست من نیست. خودم تو را دوست داشته باشم را می فهمم که شکر نعمت هایت را کنم، چه کار کنم تا مردم تو را دوست داشته باشد؟ حضرت حق فرمودند: نعمت های مرا به آنها متذکر شو، به مردم بگو به آنها چه نعمت هایی داده ام تا به من علاقه مند شوند.

هر چه هست مال خداست ما که از خود چیزی نداریم خیلی بد است که منیت داشته باشیم، انسان باید فکر کند که آیا خودش راه می‌رود، اندیشه می کند، نفس می کشد، خودش رشد می کند و یا این اعضا و جوارح را خودش به وجود آورده است یا خداوند متعال؟

ما چه کاره ایم، چه کاری از دست ما می آید، خلاصه اینکه شکر خدای را باید به جا آوریم.

پس خدا را فراموش نکنید همیشه ما در محضر خدا هستیم، «وَنَحنُ أَقرَبُ إِلَیهِ مِن حَبلِ ٱلوَرِیدِ» «هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» هر کجا هستی خدا با تو هست، خدا غائب نیست بلکه من غائب هستم.

خوانده شده 181 مرتبه