بازخوانی فرازی از وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

و وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که ازخارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می بخشد قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها رادعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید. و نیز ملتهارا دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده . و اگر این برادری ایمانی باهمت دولتها و ملتها و با تایید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می دهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.

و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون ، در این زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم ، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه های گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم . چه دروغها و تهمتها که گویندگان ونویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمی زنند.

مع الاسف اکثر دولتهای منطقه اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند و همه در خدمت جهانخواران ازهر طرف به ما هجوم آورده اند. و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و می دانید که امروز جهان روی تبلیغات می چرخد. و با کمال تاسف ، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصت طلبیهاو انحصارجوییها به آنان مجال نمی دهد که لحظه ای تفکر نمایند و مصالح کشورو ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسه بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را که از دست داده اند، که رفاه و عیشزدگی است ، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت می کردند توام با وابستگی و نوکرمابی و ثناجویی و مداحی ازجرثومه های فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضدطاغوتیان و ستم پیشگان زبانها و قلمها را به کار بگیرند.

و مسئله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفه همه دانشمندان وگویندگان و نویسندگان و هنرمندان است . باید وزارت خارجه کوشش کند تاسفارتخانه ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همه ابعادبه آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج فهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلام جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزازخواهد آمد. چه مصیبت بار و غم انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که ازصدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانسته اند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراری اند!

ک - از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئله مراکز تعلیم و تربیت ازکودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطه اهمیت فوق العاده اش تکرار نموده وبا اشاره می گذرم . باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است قسمت عمده اش از دانشگاهها بوده است . اگردانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند،هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی رفت وهرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارتزده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی شد و هرگزدودمان پهلوی و وابسته های به آن اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند ودر خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود وبستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها ازدانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش ، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه می یافت ، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن ، ومحرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا واعتیاد و عشرتکده ها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی - انسانی - ملی بود، می توانست صدها و هزارهامدرس به جامعه تحویل دهد؛ لکن چه غم انگیز و اسفبار است که دانشگاهها ودبیرستانها به دست کسانی اداره می شد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم وتربیت می دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان بابرنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز ومظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه می کردند، و بر وفق دستور آنان ، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می کردند.

اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده . و بر ملت ودولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.

و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.

خوانده شده 1757 مرتبه

احادیث