تأملی در فراز اول دعای افتتاح

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

تأملی در فراز اول دعای افتتاح

 

اَللّهُمَّ اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ؛ خدایا من ستایش را بوسیله حمد تو می گشایم و تویی که به نعمت بخشی خود بندگان را به درستی واداری و یقین دارم که براستی تو اَرْحَمُ الرّاحِمینَ فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَهِ ....مهربانترین مهربانانی اما در جای گذشت و مهربانی ... یکی از دعاهایی که در شب های ماه مبارک رمضان به خواندن آن سفارش شده ایم دعای وزین افتتاح است که شامل معارف والای اخلاقی و اعتقادی می باشد، ما هم به فراخور این شب های نورانی شرح قسمت های این دعای نورانی را تقدیم شما عزیزان می کنیم باشد که بهره بیشتری از زمزمه آن ببریم ...«اَللّهُمَّ اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ»انسان با مطالعه این مقطع از دعا این فکر به سراغش می آید که باید همه گفتارها و رفتارهای خود را با حمد و ثنای خداوند آغاز نماید.

ابتدای ثنای خداوند، الحمد... است. چرا که واژه الحمدا... حاوی همه عناصر عظمت و نعمت خداوند می باشد. از این رو وقتی که عظمت و نعمت الهی را حمد می کنیم، در حقیقت به صورتی همه جانبه خداوند را مورد حمد و ستایش قرار داده ایم. از این رو آغاز کار با حمد و سپاس خداوندی، برای این است که در جان خویش همیشه به یاد داشته باشیم، جز از طریق حمد الهی، حمد و ستایش برای کس دیگری نیست. حتی ما مردم دیگر را نیز از جهت چیزهایی که خداوند به ایشان عنایت کرده و آنان را هدایت کرده یا به ایشان روزی داده است، مورد حمد و ستایش قرار می دهیم.

 

خداوند تصحیح کننده است

وأنت مسدد للصواب بمنک.خدایا! می خواهم حرف بزنم و شاید در سخنم لغزشی افتد. از این رو می خواهم سخنم را با این درخواست آغاز نمایم که از من حمایت نمایی و کمکم نمایی که جز درست نگویم و جز راست بر زبان جاری نسازم.خدایا! کلماتم را طوری قرار بده که در اعماق خود بیانگر حق و صداقت و درستی باشد. زیرا من با تو سخن می گویم و طبیعی نیست در حالی که به سوی تو روی آورده ام، در سخنم اشتباه باشد. حال آن که تصحیح کننده تو هستی. پس مرا در راه درست کمک نما. بنابراین هرگاه اندیشه ام خواست منحرف شود تو درستش نما و هرگاه کلامم خواست دچار لغزش شود، تو ای خدا در راه درست تثبیتش نما.

 

خداوند رحیم است

وأیقنت انک ارحم الراحمین فی موضع العفو والرحمة.خدایا وقتی که من تو را می خوانم و با تو سخن می گویم، با صفات تو که با زندگی من در ارتباط هستند، سرشار از یقین و اطمینان و آرامش و اعتقاد هستم. زیرا از نظر عفو و رحمت، هیچ کس به مانند تو نیست. تو به کسی که شایسته رحمت است، رحمت می ورزی و هنگامی که مصلحت در رحمت باشی، رحمت می نمایی. تو از جایگاه رحمت خود به کسی که سزاوار عفو است یا مصلحت و حکمت در بخشیدن او باشد، در می گذری. اما تو ای خدا، ممکن است، رحمت نورزی. زیرا تو همان حکیمی هستی که هر چیزی را سر جای خود قرار می دهد.

 

خداوند شدید العقاب است

وأشد المعاقبین فی موضع النکال والنقمة .و وقتی که مجازات می نمایی و عذاب می کنی، این کار تو از جایگاه انفعال نیست. زیرا ای خدا تو از صفات مخلوقین والاتری و برای عقده گشایی مردم را عذاب نمی نمایی. خدایا تو از این کار بسیار بالاتری. زیرا تو مصالح بندگان خود را می دانی و کسی را که شایسته عذاب است و حکمت در مجازات او می باشد، مجازات می نمایی. زیرا تو همان حکیمی هستی که هر چیزی را سر جای خود قرار می دهد.

 

خداوند جبار است

وأعظم المتجبرین فی موضع الکبریاء والعظمة.خدایا تو جبار و متکبر هستی و همه جباران و متکبران دیگر چنین حقی ندارند. زیرا آنان همان ذلیلان و حقیرهایی هستند که فقط دارای بخشی از عناصر عظمت شده اند و تو این عناصر عظمت را به ایشان داده ای. خدایا اگر تو تکبر می ورزی به خاطر این است که بزرگی در ذات تو وجود دارد. زیرا تو بزرگی. اگر جبار هستی به خاطر این است که جبروت از آن تو است و تو مسلط بر همه چیز می باشی.از این رو تکبر صفت ناشایستی برای مخلوق است ولی برای خالق مدح به شمار می آید.

جبار بودن برای مخلوق لعنت است و برای خالق تکریم. زیرا تنها خداوند است که مالک جبروت می باشد و کبریا از آنِ اوست و جبروت و کبریا برای غیر او نیست. از این رو بزرگترین جبار در جایگاه جبروت و بزرگترین متکبران در جایگاه کبریا می باشد. ای پروردگار من تنها تو هستی که از جایگاه کبریا و عظمت که راز ذات تو و عظمت تو می باشد، جبار هستی و تکبر می ورزی.اللهم أذنت لی فی دعائک ومسألتک .وقتی انسان می خواهد با خداوند صحبت نماید، از او اجازه می طلبد و خداوند چنین اجازه ای به او می دهد: « خدایا! تو به من اجازه دعا و خواستن داده ای. من از آن روی تو را می خوانم که تو به من اجازه داده ای تو را بخوانم.» (بقره/۱۸۶)

 

فاسمع یا سمیع مدحتی

خدایا! من تو را می خوانم در حالی که ممکن است شیطان حضور داشته باشد و دعای مرا از تو باز دارد. زیرا این امکان وجود دارد که دعای من آمیخته با بسیاری از ترسها و اندیشه ها و دغدغه ها باشد. از این رو خواسته من این است که بین من و تو هیچ مانعی نباشد تا این که دعای من از قلبم بیرون شود و به تو برسد.تو از عرشی که بالای زمین هفتگانه است می شنوی. تو وسوسه های سینه ها را می شنوی و ناتوان از شنیدن صدا نیستی.

 

و اجب یا رحیم دعوتی

خدایا در شرایطی تو را می خوانم که خواسته ها و نیازها و دردها و آرزوهای بسیار دارم. بنابراین به من جواب بده که خودت به من وعده داده ای و گفته ای: «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را » (غافر/۶۰).

 

خداوند برطرف کننده لغزشهاست

و أقل یا غفور عثرتی.خدایا! راه من پر از چاله ها و موانع است. ممکن است که دچار لغزش شوم و در این چاله ها در افتم یا به خاطر موانع دچار لغزش گردم. خدایا از تو می خواهم که از لغزشهای من بکاهی و اگر سقوط کردم مرا از این لغزشها نجات دهی. این که در این حفره ها و چاله ها باقی نمانم و مرا نجات دهی. در این جا منظور از لغزش همان گناه و خطاست. یعنی خدایا گناهان و سیئات مرا ببخش.خدایا اگر تو را می خوانم به خاطر شرایطی است که در آن قرار دارم. من در آینده خود دغدغه هایی دارم که نیازمند آنم که در آنها برایم گشایش ایجاد نمایی. اندوه هایی دارم که باید آنها را از من برداری. مشکلاتی دارم که می خواهم آنها را حل نمایی. وقتی دارم تو را می خوانم به این نمی اندیشم که فقط به خاطر ایمانی که دارم، مرا مورد اجابت قرار دهی. من الان تو را برای حال و آینده می خوانم، در حالی که به گذشته چشم دوخته ام. این که چه رفتاری با من داشته ای.خداوند برطرف کننده اندوه هاست.

خوانده شده 3634 مرتبه