روایتی از عمق تاریخ بر فراز کوه احد/ اثربخش‌ترین الگوی محفل قرآنی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
روایتی از عمق تاریخ بر فراز کوه احد/ اثربخش‌ترین الگوی محفل قرآنی

مزار حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) در دوران حیات پر برکت رسول گرامی اسلام(ص) محل رجوع بود و ایشان مکرر به زیارت حضرت حمزه می‌آمدند. بعد از ایشان نیز صدیقه طاهره (س) این سنت را ادامه دادند. حضرت زهرا(س) این فاصله 5 کیلومتری که آن زمان ناهموار و در بین نخلستان‌ها قرار داشته را هفته‌ای دو نوبت به همراه دو فرزند کوچک خود طی می‌کردند. حضور مکرر پیامبر(ص) و صدیقه طاهره(س) و بزرگان صحابه در کنار مزار حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) سبب شد که فقهای طریقین فتوا به استحباب زیارت حضرت حمزه بدهند.

 

سال‌ها بعد از رحلت حضرت حمزه(س) مسجدی بر روی مزار حضرت ساختند که به مدت 14 قرن بر روی مزار ایشان وجود داشت ولی این مکان نیز از جمله جاهایی بود که توسط دستگاه وهابیت تخریب شد. اکنون ایرانیان در یکی از روزهای وقوف در مدینه، در قالب زیارت دوره به این مکان مقدس سر می‌زنند. از جمله ویژگی‌های این زیارت تلفیق تاریخ وقایع جنگ احد به همراه قرائت و تفسیر آیات مرتبط با این داستان در قرآن کریم بر فراز کوه احد است. از این‌رو زیارت قبور شهدای احد علاوه بر ثواب زیارت، کلاس درس تاریخ، قرآن و سیره رسول اکرم(ص)‌ و نقل فضائل امیرمؤمنان(ع) و اهل بیت(ع) نیز هست. در ادامه به روایت بخشی زیارت دوره در کوه احد می‌پردازیم تا فضای سازنده و آموزشی آن را بهتر ترسیم کنیم؛

 

اتوبوس زیارت دوره در نزدیکی حرم رسول خدا(ص) مقابل هتل می‌ایستد تا درست در امتداد مسیر تاریخی حرکت پیامبر(ص) به سمت شمال شرق مدینه و محل جنگ احد طی طریق ‌کنیم، یا کمی آهسته‌تر هم‌قدم با کاروان کوچک حضرت زهرا(س)‌ و حسنین(ع) رهسپار قبر حضرت حمزه(س) شویم.

 

کاروان زیارت دوره در مسیر رسیدن به کوه احد در خیابان سیدالشهداء(ع) از مسجدی قدیمی با نام مسجد شیخین می‌گذرد. جایی که پیامبر(ص) جمعه ششم شوال بعد از دریافت خبر لشکرکشی قریش، در اینجا شورای نظامی تشکیل دادند و با اصحاب مشورت کردند که به چه صورت با دشمن مواجه شوند. وقتی نظر جوانان بیشتر به این تعلق گرفت که برای دفاع از مدینه از شهر خارج شوند، ‌به سمت زمین فلاتی در شمال احد که بهترین جا برای مقابله با دشمن بود، رفتند.

 

در ادامه مسیری که پیامبر(ص) با هزار نفر از سپاهیان مدینه منوره به سمت احد حرکت کردند، راه  پی می‌گیریم. مسیری که در آن زمان پر از درختان نخل بوده و برای همین رسول گرامی اسلام(ص) مجبور شدند که برای آماده‌سازی آن جهت عبور لشکر هزارنفری، محصول برخی از این باغ‌ها را خریداری کنند تا به صاحبان آنها خسارتی نرسد. هزار و اندی سال پیش، بیش از هزار نفر در نقطه‌ای از این مسیر توقف کردند و بعد از برگرداندن جوانان زیر 15 سال، با پوشیدن زره‌ها، آماده شدند . حتی اگر کمی بیشتر سکوت کنیم شاید بتوانیم صدای عبدالله عبید، رهبر منافقان مدینه را بشنویم که به بهانه‌ای واهی از همین‌جا به سمت مدینه برگشت و 300 نفر از لشکرش را نیز با خودش برگرداند. کمی جلوتر نیز مسجدی است که پیامبر(ص) در مسیر بازگشت از احد کمی در آنجا استراحت کردند تا مرهمی بر زخم‌ها و جراحت‌هایشان باشد.

 

در ادامه مسیر به همراه پیامبر(ص) و لشکر 700 نفری به کوه احد می‌رسیم. بر فراز کوه احد با اشراف بر فضا،‌ بهتر می‌توانیم عمق تدبیر پیامبر(ص) را در مقام یک فرمانده برجسته نظامی درک کنیم. موقف رسول اکرم(ص) را دقیقاً در موقعیتی می‌بینیم که کاملاً مشرف به دشمن است و در ثانی نور خورشید کمک‌کار ایشان و یاور لشکر اسلام شود؛ به بیان دیگر رسول گرامی اسلام(ص) به نحوی در کوه احد موضع گرفتند که خورشید پشت سر باشد و پیکان اشعه‌های خورشید نیز مستقیم در چشم مشرکین قریش فرو رود.

 

همچنین سمت راست و پشت لشکریان نیز به کوه احد است تا کسی نتواند آنها را دور بزند و حمله کند. برای سمت چپ کوه،‌ یعنی جبل الرمات نیز تدبیر کردند تا 50 تیرانداز بر آن مستقر باشند و اگر کسی از این سمت حمله کرد شکست بخورد. همچنین سفارش اکید فرمودند که تحت هیچ شرایطی از این منطقه خارج نشوید.

 

در نزدیکی احد هنوز بقایای وادی عقیق که محل عبور رودخانه‌ای از سمت جنوب غربی مدینه به احد بود، نیز قابل مشاهده بود. محلی که قریش برای مقابله با لشکر اسلام از آن عبور کرد و به کوه احد رسید. در احد نیز طبق روال جنگ‌های قدیم، بعد از شکست قریش در نبرد تن به تن، جنگ عمومی آغاز شد. در همین آغاز جنگ امیرالمؤمنین(ع) تعدادی از بزرگان پرچمداران لشکر قریش را به زمین انداخت و جنگ به نفع مسلمانان پیش رفت.

 

داستان جنگ احد نیز بسان سایر امتحانات در زندگی مسلمانان، با پهن شدن دام شیطان و زرق‌وبرق اموال تغییر می‌کند. برخی مبارزان با این تصور که پیروز قطعی جنگ شدند، شروع به جمع‌آوری غنائم می‌کنند، در این میان افراد بالای کوه نیز به دنبال این گروه محل جهاد در راه خدا را به امید غنائم جنگی رها می‌کنند.

 

روحانی کاروان تذکر می‌دهد که جمع‌آوری غنائم را نباید تنها به دست آوردن چند شمشیر شکسته یا یک سپر کم‌ارزش دانست، بلکه در آن زمان این اموال بسیار ارزشمند و گران‌قیمت بودند. امروز باید از خودمان بپرسیم که اگر در پایین کوه یک ماشین پر از پول و طلای حلال برای ما فراهم باشد آیا باز می‌توانیم جلوی هوای نفس خودمان را در تبعیت از هر حرف رسول و ولی خدا بگیریم. وقتی اموالی که می‌تواند زندگی انسان را تکان بدهد، در جلوی چشم ببندیم، ایستادن بر کوه تقوای بسیار قوی می‌خواهد.

 

قرآن کریم توصیف خوبی درباره دلیل لغو دستور پیامبر(ص) از سوی کمانداران دارد و در آیه 155 سوره مبارکه ال عمران می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُوا»؛ کسانی که در روز جنگ احد ترک مأموریت کردند، دلیل آنکه شیطان توانست این‌ها را فریب بدهد و پایشان را لغزاند برخی از گناهان ایشان در گذشته بود که در این موقعیت حساس موجب شد پای آنها بلغزد». یعنی انسان هیچ‌وقت نباید گناهی را کوچک بشمارد. چراکه ممکن است در یک بزنگاه و موقعیت حساس پای انسان بلغزد و انسان خطای راهبردی را مرتکب بشود که غیرقابل جبران باشد.

 

به میدان احد بازمی‌گردیم، هنگامی که شیرازه لشکر اسلام از هم پاشید شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) ضربه بزرگی به سپاه اسلام بود. جالب آنکه وقتی هند به تقاص کشتگان خود می‌خواهد امیرمومنان(ع) یا حضرت حمزه(س) را به شهادت برساند، فقط می‌تواند بر حمزه(س) غلبه کند؛ چراکه او از شدت غضب و خشم در نبرد با دشمن، متوجه اطراف نمی‌شد، اما امیرالمؤمنین(ع) در اوج جنگ هم کاملاً مراقب اطرافش بود. سرتاسر احد در کنار شجاعت و درایت پیامبر(ص)، روایت فضل‌های متجلی شده امیرمؤمنان(ع) است، به‌ویژه هنگامی که همه رسول خدا(ص) را تنها گذاشتند امام علی(ع) در کنار پیامبر(ص) جنگ را ادامه دادند.

 

از آیه 120 تا 180 سوره مبارکه آل عمران مربوط به غزوه احد و منطقه‌ای است که انسان ایستاده است. تجربه بسیار جالب و تکرارنشدنی در کوه احد این است که در حال مشاهده جغرافیای تاریخی نزول وحی، آیات قرآن را در همانجا زمزمه کنیم؛ برای مثال بعد از شکست و ظهور پیامدهای سنگین آن بر روحیه لشکر اسلام و بدبینی مسلمانان، آیه شریفه 141 سوره مبارکه آل عمران نازل می‌شود.

 

در این آیه قرآن کریم می‌فرماید: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ»؛ یعنی اگر به شما سختی رسیده به دشمن هم مثل شما در جنگ بدر سختی رسیده است. «وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» این اتفاق در واقع سنت خداست تا مردم را آزمایش کند، دلیلش چیست؟ «وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» یکی از دلایلش این است که خداوند ببیند چه کسی مؤمن است و چه کسی منافق. در واقع این جریان تاریخی برای غربال کردن مردم و مؤمنین است. اینجا مسلمانان فکر می‌کردند که همین مسئله که بر حق هستند، علت تامه بر این است که خداوند آنها را کمک می‌کند؛ اما نسبت «بر حق بودن» جای خود درست، اما باید علل مادی را هم تأمین کرد.

 

همچنین هنگامی که وقتی ورق برگشت و مسلمانان فرار کردند و از کوه بالا رفتند، آیه 153 آل عمران در توصیف آن نازل شده است: «إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا مَا أَصَابَکُمْ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ». می‌فرماید مسلمان‌ها یادتان هست آن زمانی که از این کوه بالا می‌رفتید و بعد هم پیامبر یکی یکی به اسم صدا می‌کردند؛ فلانی برگردید، من اینجا هستم، از اسلام دفاع کنید. ولی شما به هیچ کس توجه نمی‌کردید و مسیر خودتان را رفتید. همه فرار کردند تنها کسی که پای رسول خدا ماند، امیرالمومنین(ع) بود.

 

وقتی که بالا می‌رفتند بعضی‌ها می‌گفتند ای‌کاش کسی را نزد عبدالله بن ابی می‌فرستادیم که او برود پیش ابوسفیان امان‌نامه‌ای بگیرد. بعضی‌ها می‌گفتند دیدید چه اشتباهی کردیم همه پل‌های پشت سر را خراب کردیم. این سخنان نشان‌دهنده میزان ایمان افراد است و درسی برای امروز ماست.
این افراد به خاطر گناه پایشان لغزید و از تپه به پایین آمدند. البته در ادامه آیه می‌فرماید: «وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ؛ خدا از آنها گذشت خداوند بخشنده است». درست است خدا بخشید ولی دیگر حضرت حمزه برنمی‌گردد و آن ترس و دلهره و روحیه از رفته مسلمانان دیگر برنمی‌گردد. از فراز کوه احد به پایین می‌آییم. چهاردیوار یشهدای احد را می‌بینیم. این چهار دیواری محل ضربت و شهادت حضرت حمزه است که داغی بزرگ بر دل پیامبر اسلام(ص) بر جای نهاد.

 

بعد از قرائت زیارتنامه و نوحه‌خوانی برای سیدالشهدای مدینه، یادی از مصیبت‌های سیدالشهدای کربلای می‌کنیم و سپس راهی مسجد قبا می‌شویم. از کوه احد که دور می‌شویم، درس‌های قرآنی و تاریخی زیادی را یاد گرفتیم که برای امروز ما نیز کارآمد است.

خوانده شده 557 مرتبه