روایت یک نویسنده از دیدار با همسر و دختر شهید سلیمانی؛ کسی گریه نکند

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
روایت یک نویسنده از دیدار با همسر و دختر شهید سلیمانی؛ کسی گریه نکند

سارا عرفانی از نویسندگان کشورمان به دیدار صبح امروز با خانواده شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: قسمت شد صبح امروز همراه همسر شهید طهرانی مقدم و چند نفر از رفقا، به منزل حاج قاسم برویم. همه، بغض‌ها را جمع کرده بودند تا در خانه حاج قاسم، با مویه‌های همسرش‌های‌های گریه شود، اما مگر صلابت و صبوری ایشان می‌گذاشت صدایی به گریه بلند شود؟ 

وی ادامه داد: ذکر «الحمد لله، شکر لله» از زبان همسر گرامی‌اش قطع نمی‌شد. یکی از عزیزان تاکید کردند متنی که در فضای مجازی به نام همسر ایشان منتشر شده، اصلا از زبان ایشان نیست و ایشان راضی به پخش آن صدا و متن نیستند. دختر حاج قاسم که آمد، چند نفری با شیون و گریه بلند شدند و او را در آغوش کشیدند. او هم مانند پدرش، محکم و استوار آنها را دلداری داد و گفت: «کسی گریه نکند تا دشمن شاد نشویم!» برای تسلای خانواده حاج قاسم رفته بودیم، اما آنها ما را تسلی دادند و با دل و جانی آرام برگشتیم.

می‌دانم؛ فردا، حاج قاسم خودش که بیاید، همه ما را آرام‌تر می‌کند.

خوانده شده 1482 مرتبه

احادیث