تاکید آموزه های دینی بر پرهیز از آزار و اذیت دیگران و مصادیق آزار و اذیت در اسلام

امتیاز بدهید
(1 امتیاز)
تاکید آموزه های دینی بر پرهیز از آزار و اذیت دیگران و مصادیق آزار و اذیت در اسلام

نکوهش و مذمت آزار و اذیت

براى اينكه زندگى انسان­ها همراه با صفا و صميميت و همكارى باشد و در اثر آن وحدت و يكپارچگى در جامعه پديد آيد، اسلام روابط و حقوق هر مسلمان را در ارتباط با مسلمان ديگر، بر اساس مسالمت، رفق، مدارا و عدم مزاحمت برای یکدیگر قرار داده است. اين اصل علاوه بر اینکه مورد تأييد دين اسلام و اديان آسمانى است، مورد قبول همۀ عقلا و مصلحين جهان از هر فرقه و طايفه‏اى نیز می‌باشد؛ زيرا اگر بنا باشد مردم مانند حيوانات وحشى، بدون قانون و جنگل‏وار زندگى كنند و هيچ حقوق و قانون و آدابى را مراعات نكنند، شيرازۀ زندگی اجتماعی به طور قطع از هم مى‏پاشد؛ ازاين‏رو اسلام آزار به ديگران را امرى حرام و موجب وزر و وبال و در نتیجه مؤاخذه و عقاب مى‏داند. چنان‌كه وقتى گروهى در مدينه بر ضد اشخاص با ايمان شايعه‏پراكنى كردند و موجب آزار آنان شدند و نسبت‏هاى ناروا به ايشان دادند، مورد نکوهش قرآن كريم قرار گرفتند و خداوند دربارۀ آنان فرمود: (وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً):[1] كسانى كه مردان و زنان مؤمن را در رابطه با آنچه انجام نداده‏اند، برنجانند [بدون اينكه كارى سزاوار ايذاء مرتكب شده‏ باشند] پس اينان بهتان و گناه آشکاری را به گردن گرفته­اند.

آزار و اذیت رساندن به دیگران به اندازه‌ای قبیح و زشت است که امام على بن موسى الرضا”علیه السلام” از جدش پيامبر”صلی االه علیه و آله” نقل فرموده: «من بهت مؤمناً أو مؤمنةً أو قال فيه ما ليس فيه اقامه الله تعالى يوم القيامة على تلٍ من نار حتى يخرج مما قاله فيه؛[2] کسی كه به مرد يا زن مسلمانى بهتان زند يا دربارۀ او سخنى بگويد كه در او نيست، خداوند او را در قيامت روى تلى از آتش قرار مى­دهد تا از عهدۀ آنچه گفته برآید».

برخی از جنبه­های نهی مؤکد از آزار و اذیت را می­توان در موارد زیر جستجو کرد:

1. بدترین عمل

 طبق روایات یکی از بدترین و زشت­ترین اعمال، آزار و اذیت دیگران است؛ چرا که برهم زنندۀ تعادل در زندگی فردی و اجتماعیست. پیامبر اکرم”صلی االه علیه و آله” در این‌باره فرمود: « خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَی ءٌ الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّه؛[3] دو خصلت ناپسند است كه بدتر از آنها نيست: شرك به خدا و آزار بندگان خدا». لذا انس مى­گويد: هرگاه پيامبر”صلی االه علیه و آله” شبانه براى قرائت برمى‏خاست، آيات قرآن را بسيار آهسته تلاوت مى‏كرد. پرسيدند: اى رسول خدا! چرا به هنگام خواندن قرآن صدايت را بلند نمى­كنى؟ فرمود: «خوش ندارم دوستانم و خانواده‏ام را بيازارم».[4]

2. پست­ترین مردم

ارزش آدمی در گرو اعمال و کمالات اوست و کسی که اعمالش از بدترین­ها باشد، در پیشگاه خداوند ارزشی ندارد و از پست­ترین مردم محسوب می­شود؛ لذا از آنجایی که گفتیم آزار رساندن به دیگران از بدترین اعمال است، اینگونه افراد از پست­ترین مردم به شمار خواهند رفت؛ چنانکه رسول اكرم”صلی االه علیه و آله” در این زمینه فرمود: «اَذَلُّ النّاسِ مَن اَهانَ النّاسَ؛[5] پست‏ترين افراد، کسى است كه به مردم اهانت كند».

3. اعلان جنگ با خداوند

 ايذاء مؤمنان به اندازه­ای مذموم است كه در روايت اسلامى اين عمل زشت و ناپسند به منزلۀ اعلام جنگ با خدا و پيامبر”صلی االه علیه و آله” مى‏باشد. رسول اكرم”صلی االه علیه و آله” در این رابطه فرمود: «من آذى مؤمناً فقد آذاني و من آذاني فقد آذى اللَّه و من آذى اللَّه فهو ملعون في التّوراة و الإنجيل و الزّبور و الفرقان؛[6] هركس که مؤمنى را بيازارد، مرا آزرده و هركسى كه مرا بيازارد خدا را آزرده و هركسى كه خدا را بيازارد در تورات و انجيل و زبور و قرآن ملعون است‏». همچنین خداوند در حديث قدسى مى‏فرمايد: «مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ؛[7] هر كه به يك دوست من اهانت كند، آشكارا به جنگ با من آمده است». مرحوم كلينى; در كتاب شريف كافى، روايتى ذكر كرده كه مراد از «ولىّ» در روايت فوق را شيعيان مى‏داند.[8]

از منظر تعاليم اسلامی، اهانت به گناهكاران و مجرمين و حتّى محكومين به اعدام نيز جايز نيست و اساساً شكنجه و تحقير در اسلام ممنوع است و اين به خاطر عزّت و احترامى است كه پروردگار عالم براى انسان، خصوصاً مؤمنین قائل شده است؛ از این‌رو امام صادق”علیه السلام” در حدیث قدسی فرمود: «ليأذن بحرب منّى من اذى عبدى المؤمن و ليأمن غضبى من اكرم عبدى المؤمن؛[9] بايد اعلام جنگ با من [خداوند] بكند هركسى كه بندۀ مؤمنى را بيازارد و از خشم و غضب من آسوده و ايمن باشد كسى كه بندۀ مؤمن مرا گرامى بدارد».

4. گناه اکبر

 در دین مبین اسلام حفظ احترام، شرف، آبرو و بقاى آرامش مؤمن با مال دنيا قابل قياس نيست؛ زیرا مال دنيا هر قدر هم كه زياد باشد، خسارت روحى و روانی مؤمنِ آزار ديده را جبران نمى‏كند، از این‌رو گناه آزار رساندن به دیگران به حدی عظیم است که پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” فرمود: «من آذى مؤمناً بغير حق فكأنما هدم مكة و بيت المعمور عشر مرات و كأنما قتل الف ملك من المقربين؛[10] هركه مؤمنى را به ناحق مورد آزار و اذيت قرار دهد، مثل اين است كه ده مرتبه مكۀ معظمه و بيت المعمور [مسجد ملائکه] را خراب كرده و هزار ملك مقرب را كشته باشد». همچنین در جای دیگر فرمود: «من احزن مؤمناً ثمّ اعطاه الدّنيا لم يكن ذلك كفارته و لم يؤجر عليه؛[11] هركس كه مؤمنى را محزون كند سپس تمام دنيا را به او بدهد، تلافى آن گناه را نخواهد كرد و دهنده هم اجرى ندارد».

مصادیق آزار و اذیت

اسلام روابط مسلمین را بر اساس مسالمت و رفق و مدارا با دیگران قرار داده و همگان را از اذیت و آزار یکدیگر برحذر داشته و آن را گناهی بزرگ به حساب آورده است، لکن متأسفانه با این همه سفارش‌ها و هشدارها بسیارند کسانی که دیگران را با زبان، قلم و رفتارشان آزار می‌دهند. برای آزار و اذیت می­توان به چهار مصداق کلی اشاره کرد:

1. ایذاء المسلمین

 آزار مسلمین به طرق مختلفی انجام مى‏گيرد که بارزترین مصداق آن تجاوز به حقوق يا كوتاهى از اداى حق و حقوق آنان است. گاهی حتى يك كلمۀ اهانت‏آميز و بى‏اعتنايى و بى‏احترامى به او و مراعات نكردن موازين اخلاقى، می­تواند مصداق آزار و اذيت‏ او باشد که ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می­کنیم:

الف) سلاح کشیدن روی مؤمن

 اگر كسی به وسیلۀ سلاح [اعم از سلاح گرم یا سرد مانند چاقو] مؤمنى را تهديد كند و یا او را بترساند، از موارد آزار و اذيت محسوب مى‏شود و خداوند او را از رحمت خود دور مى‏كند؛ چنانچه رسول اكرم”صلی االه علیه و آله” در این راستا می‌فرماید: «من اشار الى اخيه المؤمن بسلاحه لعنته الملائكة حتّى ينجيه عنه‏؛[12] كسى كه با سلاح به برادر مؤمن خود اشارۀ تهديدآميزى بكند، فرشتگان به چنين كسى لعنت مى‏فرستند تا هنگامى كه آن مؤمن از دست او نجات مى‏يابد».

ب) تمسخر

 از دیگر مصادیق آزار مسلمین، استهزاء و تمسخر آنهاست. کسی كه گفتار، كردار، صفات و یا خلقت و خلق و خوی مردمان را وسيلۀ استهزاء و تمسخر آنها قرار مى‏دهد، از فطرت انسانى به دور بوده و از صفات الهى بى‏بهره است. آنانكه بهره‏اى درست از ايمان داشته باشند هرگز آلوده به چنين رفتاری نمی­شوند. خداوند سبحان در قرآن کریم مى‏فرمايد:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یکُونُوا خَیرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یکُنَّ خَیرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ):[13] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند و یکدیگر را مورد طعن و عیب‌جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید.

در عرصه‏گاه قيامت و صحرای محشر مسخره­كنندگان را مسخره مى‏كنند و تحقيركنندگان را دست مى‏اندازند تا به مكافات و جزاى عمل زشتشان برسند؛ چنانچه رسول خدا”صلی االه علیه و آله” دربارۀ تمسخر دیگران مى‏فرمايد: «انَّ الْمُسْتَهْزِئينَ يَفْتَحُ لِاحَدِهِمْ بابُ الْجَنَّةِ فَيُقالُ: هَلُمَّ، فَيَجى‏ءُ بِكَرْبِهِ وَ غَمِّهِ، فَاذا جاءَ اغْلِقَ دُونَهُ؛[14] به روى يكى از مسخره­كنندگان درب بهشت باز مى‏شود، به او گفته مى‏شود: به جانب بهشت بيا، به سوى بهشت با غم و غصه‏اى كه دارد مى‏آيد، چون به درب بهشت مى‏رسد درب به رويش بسته مى‏شود». این امر در حقیقت تجلی رفتار دنیوی او در قیامت بوده و امری است که او برای خوش رقم زده.

از نظر علم روانشناسی كسانى كه مردم را مسخره مى‏كنند، نوعى كمبود شخصيت دارند که از طريق كوچك كردن مردم، به دنبال جبران کمبودهای خود هستند؛ لذا افراد عاقل، آگاه و باشخصيت كه كمبود و نقصانى در خود احساس نمى‏كنند، هرگز دست به اين كار نمى‏زنند و از مشاهدۀ چنين رفتارى سخت رنج مى‏برند.

ج) تحقیر و سبک شمردن

 اگر فردى برادر مسلمان خويش را تحقير کرده و كلمات حقارت‏آميز به او بگويد، جزء كسانى خواهد بود كه او را آزرده است.[15] در مذمت و نکوهش این عمل شنیع همین بس که پيامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” در يكى از خطبه‏هايشان فرمود:

هر كه مسلمان فقيرى را به خاطر فقرش خوار و پست بشمارد، خداوند را كوچك شمرده است و همواره مورد خشم و غضب خداوند خواهد بود تا اينكه او را از خود راضى كند و هر كه فقير مسلمانى را گرامى بدارد، روز قيامت خداوند را شاد و خندان ديدار مى‏كند. سپس فرمود: هر كه بر فقيرى ستم كند يا بر او تعدّى نمايد، يا او را حقير شمارد، خدا در روز قيامت وى را به شكل آدمكى به اندازۀ مورچه محشور گرداند تا اينكه داخل آتش دوزخ شود.[16]

همچنین سبک شمردن و بی­اعتنایی به مسلمین، در روایات به مثابۀ سبک شمردن اهل بیت”علیهم السلام” محسوب شده است؛ چنانچه ابو هارون می‌گويد: در حضور امام صادق”علیه السلام” بودم که ایشان خطاب به حضار در جلسه فرمود:

شما چرا ما را سبك مى‏شماريد؟ مردى از اهل خراسان برخاست و گفت پناه مى‏بريم به خدا از اينكه شما و يا چيزى از اوامر شما را سبك بشماريم. حضرت فرمود: آرى تو يكى از آنهايى هستى كه مرا سبك شمردى! آن شخص گفت: به خدا پناه مى‏برم از اينكه شما را كوچك بشمارم. حضرت فرمود: واى بر تو آيا حرف فلانى را نشنيدى؟ وقتى كه نزديك جحفه بوديم و او خسته بود و از تو درخواست كرد كه به اندازۀ يك ميل راه او را با خود ببرى، به خدا سوگند سرت را به سوى او نگرداندى و او را سبك شمردى، هر كه مؤمنى را سبك شمارد، ما را سبك شمرده و حرمت خدا را ضايع نموده است.[17]

د) سد معبر مسلمین

 سد معبر یکی از گناهان رایجی است که متأسفانه برخی از افراد جامعه از آن غافل­اند و لازم است مسلمانان به آثار و پیامدهای آن توجه داشته باشند و از این رهگذر به رفع آن بپردازند. اموری مانند: ایستادن، نشستن، تجمع، پارک کردن وسیلۀ نقلیه در جایی‌که سبب ترافیک شود و نیز عروس گردانی­هایی که امروزه باب شده است، نهادن هرگونه کالا و اشیاء در پارک‌ها و پارکینگ‌های عمومی، اشغال معابر از سوی دست‌فروشان، نصب دکه­های غیر مجاز، تخلیۀ نخاله­های ساختمانی و ریختن مصالح ساختمانی اعم از آجر، سیمان، شن، ماسه و ... در معابر عمومی [البته این امر اگر برای مدت مشخص و با کسب مجوز از شهرداری باشد و نکات ایمنی را رعایت نمایند، سد معبر محسوب نمی­شود] از موارد سد معبر است.

این عمل به حدی نکوهیده است که  امام متقین علی”علیه السلام” فرمود:

كُنَّا فِي غَزَوةٍ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ”صلی االه علیه و آله” فَازْدَحَمَ النَّاسُ وَ تَضَايَقُوا فِي الطَّرِيقِ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ مُنَادِياً فَنَادَى مَنْ ضَيَّقَ طَرِيقاً فَلَا جِهَادَ لَهُ؛[18] در جنگى همراه رسول خدا”صلی االه علیه و آله” بوديم. مردم ازدحام كرده و موجب گرفتگی راه شدند. ایشان به شخصى دستور داد تا ندا دهد هر كس راه را بر مردم تنگ کند، هيچ جهادى نكرده است.

 پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” نیز فرمود: «كسي كه سدّ معبر كند و مانع عبور ره‌گذران شود از رحمت خدا به دور است».[19] همچنین امام سجاد”علیه السلام” فرمود: «از گناهاني كه نابودي سريع آدمي را در پي دارد، سد كردن راه مسلمانان است».[20] و نیز طبق روایات هر كس راهي را ببندد و سد معبر کند، خدا عمرش را كوتاه مي­كند.[21]

ه) افشای اسرار

هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خویش، خواه ناخواه اسرار مگویی دارد که بایستی در نگه‌داری آن کوشا باشد. برخی از این اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده یا جامعۀ اوست. امروزه با توجه به وجود ابزار پیشرفته و حساس جاسوسی و اطلاعاتی و کاربرد گستردۀ آنها برای دگرگونی سرنوشت ملت‌ها، ضرورت رازداری، بدیهی و انکارناپذیر است و گذشته از آنکه فضیلتی اخلاقی به‌شمار می‌آید، در نیک‌بختی انسان‌ها نیز تأثیر بسزایی دارد. در مقابل، افشای اسرار دیگران یکی از مصایق بارز آزار و اذیت بوده و سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در تصمیم‌های او می‌شود؛ چنان‌که امام صادق”علیه السلام” فرمود: «اِفشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ؛[22] برملا کردن راز، [مایه] سقوط است».

ز) ایجاد آلودگی صوتی

منظور از آلودگی صوتی امواج ناخواسته‌ای است که در شرایط مکانی و زمانی ویژه بر فعالیت موجودات زنده به ویژه انسان تأثیر گذاشته و می‌تواند عوارض متعدد جسمی، روحی و علی‌الخصوص اختلال در اعصاب شنوایی را به بار آورد. آلودگی صوتی یکی از عوامل خستگی بوده و ظرفیت کار انسان را چه در مشاغل فکری و چه در شغل‌های بدنی و ساده کاهش می‌دهد و با تأثیر بر روی اوضاع روانی و روحی شخص، موجب اشکال در تطابق یافتن انسان با محیط کار و حتی اجتماع و خانواده می‌شود و در صورتی که مدت در معرض آلودگی صوتی قرار گرفتن افزایش پیدا کند، می‌تواند موجب کاهش قدرت شنوایی شود و همچنین خطر ابتلا به امراض قلبی-عروقی را افزایش دهد.

یکی از حقوق زندگی اجتماعی، آرامش صوتی است. صلب مسئولیت از این مهم موجب بروز عدم تمرکز، پرخاشگری و در نهایت اختلالات روحی افراد می‌شود. منابع اصلی آلودگی‌های صوتی شهری شامل: کارخانجات، کارهای ساختمانی، صداهای ناشی از سیستم تهویه منازل و صدای ناشی از حمل و نقل [صدای موتور هواپیما، بوق اتومبیل، بلند بودن ضبط ماشین و اموری از این قبیل] هستند. سر و صدای داخل منازل مثل صدای تلویزیون نیز حائز اهمیت‌ است. بنابراین از آنجایی که آلودگی صوتی که سبب اختلال در آسایش افراد گشته و موجب آزار عصبی-روانی آنان می‌شود یکی از مصادیق بارز آزار و اذیت مسلمین به شمار می‌رود. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: (وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَميرِ):[23] از صدای خود بکاه [و هرگز فریاد مزن] که زشت‌ترین صداها صدای خران است.

2. ایذاء الجار

دومین مصداق آزار و اذیت، ایذاء همسایه است که در روایات و متون اسلامی به شدت از آن نهی شده و مورد نکوهش­ قرار گرفته است؛ به گونه­ای که امام صادق”علیه السلام” فرمود: « ِاعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ‏ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ يُحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَه‏؛[24] از ما نيست كسى كه با همسايۀ خود به خوبى رفتار نكند».

همچنین از پيامبر اكرم”صلی االه علیه و آله” روایت شده است که فرمود: «هر كه به همسايۀ خود آزار برساند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى‏کند و جايش را در دوزخ قرار می‌دهد و بد جايگاهى است و از ما نيست كسى كه حق همسايۀ خود را ضايع سازد و هميشه جبرئيل به من سفارش همسايه را مى‏كرد تا اينكه گمان كردم، همسايه از همسایه­اش ارث ‏می­برد».[25]

همسایه‌آزاری خود دارای مصادیق متعددی است که ما به دو نمونۀ آن اشاره می­کنیم:

الف) بددهنی

 یکی از مصادیق بارز آزار و اذیت همسایه، بددهنی و ناسزاگویی به او می‌باشد. طبق روایات فردی که مردم از بددهنى او در امان نباشند نيز مردم‌آزار است و در آتش جهنم خواهد بود.[26] هرچند ناسزاگویى و بددهنى‏ نسبت به همۀ افراد ناروا می‌باشد اما نسبت به برادر مؤمن و همسایگان نارواتر است. تا حدّى كه رسول خدا”صلی االه علیه و آله” فرمود: «سباب المؤمن فسق و قتاله کفر؛[27] ناسزاگویی به مؤمن فسق و جنگ با او کفر است».

همچنین سليم بن قيس از اميرمؤمنان على”علیه السلام” نقل مى‏كند كه رسول اللّه”صلی االه علیه و آله” مى‏فرمود: «خداوند بهشت را بر هر فحّاش بى‏آبرو و كم‏شرمى كه باكى از آنچه گويد و آنچه به او گفته شود ندارد، حرام كرده است؛ زيرا اگر بازرسى از حالش كنى يا از زنا است يا از شركت شيطان».[28]

حکایت: شب‌زنده‌دارِ همسایه‌آزار

روزى اصحاب پیامبر”صلی االه علیه و آله” به آن حضرت عرض كردند: فلان زن، روزها روزه و شب­ها را به عبادت مى‏گذراند و صدقه مى‏دهد؛ لكن همسايه‏اش را به زبان مى‏آزارد. رسول خدا”صلی االه علیه و آله” فرمود: «خيرى در آن زن نيست، او اهل جهنم است. گفتند: فلان زن، فقط نماز واجب و روزۀ ماه رمضان را به جا مى‏آورد و آزارى به همسايه نمى‏رساند. فرمود: او اهل بهشت است‏».[29]

ب) عدم رعایت حریم

 در خصوص رعایت حقوق همسایه از جهات انسانی و دینی توصیه­های فراوانی شده است؛ لذا رعایت حقوق همسایگان و دستگیری وکمک به آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از حقوقی که همسایه به گردن همسایه­اش دارد این است که باید حریم او را رعایت کند. مثلاً چنانکه کسی بخواهد در حیاط منزل خود باغچه­ای احداث کند، باید موارد لازم و فنی این کار از قبیل حفظ فاصلۀ لازم بین دیوار همسایه و باغچه، استفادۀ از عایق مورد نیاز جهت جلوگیری از نفوذ آب و رطوبت به منزل همسایه و مواردی از این قبیل را رعایت کند، به گونه­ای که منجر به ورود ضرر و زیان به ملک همسایه نگردد. در غیر این صورت ملزم به جبران و پرداخت خسارات ناشی از آن می­باشد. همچنین کسی حق ندارد ناودان خود را به طرف ملک همسایه بگذارد و یا اینکه بدون اجازۀ همسایه، برای خانۀ خود به سمت فضای خانۀ همسایه خروجی ایجاد کند و به طورکلی هیچ کس نمی­تواند در ملک خود تصرفی کند که موجب ضرر رساندن به همسایه­اش شود و نیز استفادۀ از حریم منزلِ هر کسی باید مورد توجه او قرار گیرد و به خود اجازه ندهد حریم منزل دیگری را تصرف کند. مثلاً نباید برای اتومبیل خود از حریم منزل همسایه استفاده نماید و مانع استفادۀ او از حریم منزل خودش شود؛ چرا که تمامی این امور از مصادیق آزار به همسایه محسوب می­شود و دارای عواقب و پیامدهای دنیوی و اخروی شدیدی خواهد بود.

حکایت: سزای همسایه‌آزاری

سمرة بن جندب که از مهاجرین و اصحاب پیامبر”صلی االه علیه و آله” بود یک نخل خرما در باغ یکی از انصار داشت به طوری که خانۀ مسکونی مرد انصاری که زن و بچه­اش در آنجا به سر می­بردند، در ورودی باغ قرار داشت. سمره طبق قوانین اسلامی گاهی می­آمد و از نخل خود خبر می­گرفت یا از آن خرما می­چید. اما مشکل این بود که او هر وقت می­خواست از درخت خود خبر بگیرد، بی­اعتنا و سر زده داخل خانۀ انصاری می­شد و ضمناً چشم‌چرانی هم می­کرد. صاحب­خانه از او خواهش کرد که هر وقت می­خواهد داخل شود، سر زده وارد نشود، اما او قبول نکرد. صاحب­خانه به ناچار نزد رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” رفته و شکایت کرد و گفت: این مرد سر زده داخل خانۀ من می­شود. شما به او بگویید بدون اطلاع و سر زده وارد نشود، تا خانوادۀ من قبلاً مطلع باشند و خود را از چشم‌چرانی او حفظ کنند.

رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” سمره را احضار کرده و به او فرمود: «فلانی از تو شکایت دارد، می­گوید تو بدون اطلاع وارد خانۀ او می­شوی و قهراً خانوادۀ او را در حالی می­بینی که او دوست ندارد. بعد از این اجازه بگیر و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو». سمره تمکین نکرد. حضرت فرمود: پس درخت را بفروش. سمره حاضر نشد. رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” قیمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد. فرمود: اگر این کار را بکنی، در بهشت برای تو درختی خواهد بود. باز هم تسلیم نشد. نه حاضر بود از درخت خود صرف نظر کند و نه حاضر بود هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگیرد. در این وقت پیامبر”صلی االه علیه و آله” فرمود: تو مردی زیان‌رسان و سخت‌گیری هستی و در دین اسلام زیان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد. سپس خطاب به مرد انصاری فرمود: برو درخت خرما را از زمین در آور و جلوی او بیانداز. رفتند و این کار را کردند. آنگاه حضرت به سمره فرمود: حالا برو درختت را هر جا که دلت می­خواهد بکار.[30]

به طور کلی کسانی که همسایگان خود را اذیت می‌کنند، در سرای آخرت وضع ناگواری دارند؛ لذا رسول خدا”صلی االه علیه و آله” سرنوشت آشفتۀ آنان را چنین ترسیم می­فرماید: «کسی که به اندازۀ یک وجب زمین به همسایه­اش خیانت ورزد، خداوند آن یک وجب زمین را از پوستۀ هفتم زمین به گردنش حلقه کرده و او بدین حالت، خداوند را در روز جزا ملاقات می‌کند؛ مگر اینکه توبه کند و دست از ظلم به همسایۀ خود بردارد».[31]

3. ایذاء الوالدین

 مورد دیگر از موارد آزار رسانی به دیگران، آزردن پدر و مادر می‌باشد؛ لذا در آموزه‏هاى اسلامی توسط رسول خدا”صلی االه علیه و آله” نسبت به نافرمانى از پدر و مادر و آزردن و عقوق آنان هشدارهاى شديدی داده شده است. از امام باقر”علیه السلام” روايت شده است كه پيامبر اكرم”صلی االه علیه و آله” فرمود: «إيّاكم و عقوق الوالدين، فإنّ ريح الجنّة توجد من مسيرة ألف عام و لا يجدها عاقّ؛[32] بپرهيزيد از آزردن پدر و مادر؛ زيرا بوى بهشت از مسافت هزار سال راه‏ به مشام مى‏رسد، ولى هيچ‏گاه به كسانى كه مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسيد».

آزردن پدر و مادر و مورد خشم آنان واقع شدن به اندازه‌ای نكوهيده و بازدارندۀ انسان از كمال است كه رسول خدا”صلی االه علیه و آله” به پيروان خود مى‏فرمود: «كن بارّاً و اقتصر على الجنّة، و إن كنت عاقّاً [فظّاً] فاقتصر على النّار؛[33] با پدر و مادر نيكو رفتار باش تا پاداش تو بهشت باشد و اگر عاق و جفاكار باشی جهنمی خواهی بود».

عاق والدین به معنای به خشم آوردن و دل شکستن و آزرده‌خاطر کردن آنان، از گناهان کبیره و سبب بدبختی انسان در دنیا و آخرت است که موجب کوتاهی عمر، تلخ و سخت شدن زندگی بر انسان و فقر و پریشانی انسان می‌شود و در آیات و روایات از این کار مذمت شده و بدترین نوع قطع رحم محسوب می‌شود.

علامۀ مجلسی; در شرح کتاب اصول کافی دربارۀ معنای عاق والدین می­نویسد:

عقوق والدین به این است که فرزند، حرمت آنها را رعایت نکرده و بی­ادبی نماید؛ آنها را به سبب گفتار یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که منع شرعی و عقلی ندارد، از آنها نافرمانی کند. [34]

 چنان‌که در کلام امام صادق”علیه السلام” آمده است که کمترین ناسپاسی والدین، گفتن «اُف» است، نگاه تند به پدر و مادر، محزون ساختن آنها و ترک وظایف حتمی در قبال آنها مثل برآورده نکردن نیازهای مالی والدین در صورت نیاز نیز از موارد عاق شدن فرزندان معرفی شده است.

حکایت: عاقب آزار و اذیت والدین

شیخ صدوق به نقل از امام باقر”علیه السلام” می‌نویسد: «در میان بنی اسرائیل، عابدی به نام جریح بود که همواره در صومعه­ به عبادت می­پرداخت. روزی، مادرش، نزد وی آمد و او را صدا زد، اما جریح چون مشغول عبادت بود، پاسخ مادرش را نداد. مادر به خانه­اش بازگشت و بار دیگر، پس از ساعتی به صومعه آمد و او را صدا زد؛ اما باز جریح به مادر اعتنا نکرد. برای بار سوم که مادر آمد و از او جوابی نشنید، از این رفتار فرزند، دل‌شکسته شد و او را نفرین کرد. فردای همان روز، زن فاحشه­ای که حامله بود، نزد جریح آمد و همانجا در کنار دیوار صومعه بچه­ای به دنیا آورد و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه، فرزند نامشروع این عابد است. این موضوع شایع شد و سر زبان­ها افتاد، به طوری که مردم به یکدیگر می­گفتند: کسی که مردم را از زنا نهی می­کرد و سرزنش می­نمود، اکنون خودش بدان مبتلا شده است.

ماجرا را برای حاکم وقت تعریف کردند و او فرمان اعدام جریح عابد را صادر کرد. هنگامی که مردم برای تماشای اعدام او جمع شده بودند، مادرش نیز حاضر شد. وقتی فرزندش را آن‌گونه در حالت رسوایی دید، از شدت ناراحتی به صورت خود می‌زد و گریه می‌کرد. جریح رو به مادر کرد و گفت: مادرم! ساکت باش! نفرین تو مرا به اینجا رسانده است وگرنه من بی‌گناه هستم. وقتی مردم این سخن جریح را شنیدند به او گفتند: ما از تو نمی‌پذیریم مگر اینکه ثابت کنی. عابد که مادرش، دیگر از او ناراضی نبود، گفت: طفلی را که به من نسبت می­دهند، پیش من بیاورید. جریح از طفل چندروزه سؤال کرد پدرت کیست؟ و در حالی که همه متعجب بودند طفل به صورت واضح گفت: پدرم، فلان چوپان است. به این ترتیب پس از رضایت مادر، خداوند آبروی از دست رفتۀ عابد را باز گردانید و تهمت­هایی که مردم به او می­زدند، برطرف شد. پس از آن، جریح سوگند یاد کرد که هیچگاه، مادر را از خود ناراضی نکند و همواره در خدمت او باشد.[35]

4. ایذاء الزوجین

 یکی دیگر از موارد آزار و اذیت، همسرآزاری است. پيامبر اكرم”صلی االه علیه و آله” مى‏فرمايد:

هركس زنى دارد كه او را مى‏آزارد، خداوند نمازها و كارهاى نيك آن زن را نمى‏پذيرد، تا وقتى كه حق شوهرش را ادا كند و او را از خود خشنود سازد. هر چند تمام روزها روزه باشد و بنده‏ها آزاد كند و مال فراوان صدقه دهد و اول كسى است كه داخل جهنم مى‏شود. سپس فرمود: هر مردى كه زن خود را آزار دهد، آنچه دربارۀ زن گفته شد برای او هم هست و هر كسى بدرفتارى زنش را تحمل كند و مزد صبر خود را از خدا بخواهد، براى او است در هر مرتبه‏اى كه صبر مى‏كند، مثل آنچه به حضرت ايوب براى صبرش داده شده و گناه آن زن، در هر شبانه‏روزى مانند ريگ­هاى بيابان است و اگر بميرد، پيش از آنكه شوهر را از خود راضى سازد، با سر وارد جهنم مى‏شود و با منافقين در پایين‏ترين دركات جهنم خواهد بود و هركه زنى دارد كه با او موافقت نمى‏كند و بر آنچه كه شوهر نفقه مى‏دهد، صبر نمى‏نمايد و بر شوهرش سخت مى‏گيرد و او را وادار به آنچه طاقت ندارد مى‏كند، خداوند از او كار خيرى كه آتش را از او دور سازد، نمى‏پذيرد و تا وقتى كه چنين است بر او غضب مى‏کند.[36]

آزار دادن همسر نیز به شیوه­های مختلفی صورت می­پذیرد که از باب نمونه به چند مورد آن اشاره می­کنیم:

الف) تحمیل وظایف غیر مربوطه

 قوام، تحکیم و استمرار زندگی زناشویی به محبت، دوستی، تفاهم، احترام متقابل و به رسمیت شناختن و رعایت حقوق همدیگر است. دین اسلام برای آنکه محیط و اجتماع کوچک خانواده قوام پیدا کند و تداوم یابد، برای هر یک از زن و شوهر حقوقی در نظر گرفته و در مقابل این حقوق وظایفی را نیز برای آنان تعیین کرده است؛ چرا که خداوند هر جا حقی در نظر گرفته، تکلیفی را هم مقرّر نموده است. بنابراین زن و شوهر باید وظایف یکدیگر را بشناسند و از تحمیل وظائف غیر مربوطه پرهیز نمایند. در حدیثی از امیرمؤمنان علی”علیه السلام” در سفارش به فرزندشان می­خوانیم: «و لا تملک المراة من امرها ماجاوز نفسها فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة؛[37] کارى را که در توانمندى زن نیست، بر او تحمیل نکن، زنان چون گل بهارى هستند، نه پهلوان سخت کوش و پرتوان».

به همین جهت اسلام کارهاى دشوار را از دوش زنان برداشته و در مقابل کارهاى کلیدى­ترى را مانند تربیت و تعلیم، تأمین آرامش و امنیت خانواده را به او واگذار کرده است، تا در رسالت مربى­گرى، مادرى و همسرى به خوبى نقش خود را ایفا نماید. از سوى دیگر حسن معاشرت با همسر را در سایۀ اصل مودت و رحمت بر زوجین واجب نموده، تا خانه و خانواده که محل رشد و نمو آدمى است، مهد صفا و آرامش باشد، به همین جهت تخلف از حسن معاشرت و رفتار غیر معروف براى زن و مرد، نشوز و عصیان محسوب مى­گردد.

ب) اعلام برائت و بیزاری

همچنین اگر شخصی به همسرش بگويد من از تو بيزارم و یا اینکه تو را دوست ندارم، او را آزرده است؛ زيرا اظهار برائت نمودن از مؤمن بدون دليل، اهانت به اوست. امیرمؤمنان على”علیه السلام” فرمود: «از جمله حقوق مؤمن دربارۀ مؤمنی ديگر اين است كه خطاب به او نگويد من از تو بیزارم و برائت می­جویم».[38] بنابراین چون زوجین از جملۀ مؤمنین هستند مشمول این حکم خواهند بود.

ج) بدزبانی و ترشرویی

یکی از موضوعات مهم و مورد توجه و تأکید دین مبین اسلام در احکام تکلیفی و تربیتی، بحث حفظ آبروی مسلمان است. در مقابل فحاشی و بدزبانی یکی از آسیب‌ها و رذائل اخلاقی محسوب می‌شود. به طوری که می‌توان انسان‌های فحاش و بدزبان را در زمرۀ انسان‌هایی که بی‌منطق و بی‌استدلال هستند، به حساب آورد؛ زیرا کسی که اهل منطق و استدلال باشد، نیازی به فحاشی و بدزبانی ندارد.

یکی از مشکلات بعضی از خانواده‌ها بالاخص در مورد مردان، فحاشی کردن و بدزبانی نسبت به همسر خود است که بسیار مذموم و مورد نکوهش می‌باشد. يكي از حقوقي كه زن و شوهر بايد آن را رعايت كنند، دوري از بدگويي و بدزباني است؛ چرا كه اثر آن زدودن احترام، اعتماد، صمیمیت، محبت و عشق زن و شوهر نسبت به يكديگر است و چنين رفتار ناپسندي از مصادیق بارز آزار و اذیت همسر محسوب می‌شود؛ چرا که اگر زن در برابر شوهر بدزباني كند، در همان جملۀ‌ اول احساس مرد را جريحه‌دار مي‌كند و اگر مرد چنين رفتاري انجام دهد به محبت همسر خود صدمه وارد كرده است و اگر اين تندخويي و بدزباني از طرف هر دو ادامه پيدا كند، قطعا حرمت‌ها شكسته مي‌شود و ممكن است محبت به نفرت تبديل شود؛ درحالي‌كه ستون اصلي برپايي خانواده محبت می‌باشد. بنابراين زن و شوهر بايد تمام تلاش خود را به‌كار بگيرند تا اجازه ندهند محبت بين آنها به وسيلۀ اين بي‌احترامي‌هاي كلامي از بين برود.

عواقب و پیامدهای آزار و اذیت دیگران

رفتار و گفتار آدمی تأثیر اساسی در سرنوشت انسان دارد. همانگونه که رفتار شایسته ممکن است انسان را به بالا‌ترین مرتبۀ انسانی برساند، امکان دارد انسان در اثر بر‌خورد نا‌درست ارزش و احترام خود را از بین ببرد. آزار و اذیت دیگران به هر شکل و عنوان که باشد به انسان ضربه می‌زند و نه تنها موجب عذاب اخروی است بلکه دنیا را نیز همچون جهنمی می‌کند که انسان در آن عذاب می‌کشد. آزاردهندگان همیشه مورد نفرت و دشنام مردم هستند و کسی به آنها علاقه‌مند نیست. همچنین این عمل شنیع دارای عواقب شومی است که به چند مورد آن اشاره می­کنیم:

1. حزن و اندوه

 از آنجایی که دنیا دار عمل و عکس العمل است، اگر کسی دیگران را آزار ­دهد و موجبات ناراحتی و اندوه آنان را فراهم کند، خداوند نیز دل آن شخص را محزون می­کند؛ چنانچه پيامبر اسلام”صلی االه علیه و آله” فرمود: «من احزنه احزنه اللّه‏؛[39] كسى كه دل مؤمن را محزون کند خداوند نيز دل او را محزون و اندوهناك مى‏سازد». آری کسی که با رفتار و گفتارش دیگران را آزار می‌دهد و موجب ناراحتی و اندوه آنان می‌شود، كمترين سزاى چنين كسى اين است كه خداوند نيز قلب او را محزون مى‏كند.

2. ناامیدی از رحمت الهی

  از دیگر عقوبت­های آزار رساندن به دیگران، محرومیت از رحمت الهی است؛ چنانچه رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” در این زمینه فرمود:

مَنْ‏ آذَى‏ مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ كَلِمَةٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوباً بَيْنَ عَيْنَيْهِ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ كَانَ كَمَنْ هَدَمَ الْكَعْبَةَ وَ الْبَيْتَ الْمُقَدَّسَ وَ قَتَلَ عَشَرَة آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَة؛[40] هر كه مؤمنى را اذيت‏ كند، اگر چه با يك كلمه باشد، روز قيامت وارد محشر مى‏شود در حالى كه بر پيشانيش نوشته است: آيساً من رحمة اللَّه؛ ناامید از رحمت پروردگار و چنين شخصى مانند آن كسى است كه خانۀ كعبه و بيت المقدس را خراب نموده و ده هزار نفر از ملائكه را كشته باشد.

3. رفتن به دوزخ

  با توجه به مطالب فوق الذکر، افرادی که دیگران را مورد آزار و اذیت قرار می­دهند، از رحمت الهی ناامید هستند و هرگز به آن نمی­رسند، در نتیجه جایگاهشان دوزخ خواهد بود؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” در این رابطه فرمود:

چون روز قيامت شود، منادى از جانب خداوند فرياد می‌زند و می‌گوید: آنانكه از دوستان من روگردانده بودند كجايند؟ گروهى بر مى‏خيزند كه رخسارشان گوشت ندارد، پس گفته شود، اينها كسانى هستند كه به مؤمنين آزار رسانده و با آنان دشمنى و عناد ورزيده‏اند و در امور دينى آنها را با تندى سرزنش كرده‌اند، سپس دستور داده می‌شود كه آنها را به دوزخ ببرند.[41]

  آری عاقبت آزار رساندن به دیگران نه تنها رفتن به دوزخ است، بلکه در دوزخ شدیدترین عذاب­ها برای کسانی خواهد بود که گرفتار این رذیله بوده­اند؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” خطاب به یکی از اصحابشان [زراره] فرمود:

آیا خبر ندهم تو را به سخت‏ترين مردم از حيث عذاب در روز قيامت؟ عرض كردم بيان فرمایيد [كه بسيار طالبم]. فرمود: آن كسى است كه به ضرر مؤمن كمك نمايد اگر چه به يك كلمه باشد. سپس فرمود: آیا ميل دارى سخت‏تر از آن را بگويم؟ عرض كردم آرى، فرمود: سخت‏تر از آن كسى است كه از گفتار و کردار مؤمن عیب‌جویی نماید. سپس به او فرمود جلو بيا و چون نزدیک شد، فرمود: به خداى يكتا و به رسول او و به ولايت ما اهل بيت ايمان نياورده كسى كه مؤمنى براى حاجتى نزد او بيايد و او گشاده‏رویى نكند و با وجود توانایی حاجت او را بر نياورد و اگر قرض بخواهد به او ندهد. اگر مردم مي­دانستند كه مؤمن چه مقامى نزد خدا دارد، هر آينه براى تعظيمش گردن خم مي­کردند، به درستى كه خداوند به جهت شرافت و تكريم مؤمن اسم او را از اسم خود «المؤمن» مشتق فرموده است، همانا مؤمن در قيامت شفاعت مي­كند و امان از عذاب به گناهكاران مي­دهد، پس خداوند شفاعت او را مى‏پذيرد و امان او را قبول مي­كند.[42]

روش برخورد با آزار و اذیت دیگران

زندگی اجتماعی هرگز به دور از اذیت و آزار دیگران نیست. برخی از مردم به سبب علل درونی و بیرونی، روابط سالم هنجاری را نمی‌توانند در پیش گیرند و برخی دیگر به سبب مسائلی هر از گاهی از تعادل و سلامت رفتاری بیرون می‌روند و به اذیت و آزار دیگران می‌پردازند.

هرچند که اذیت و آزار دیگران از نظر اخلاقی امری ناپسند و نابهنجار در حوزۀ رفتار اجتماعی است و حتی در برخی از موارد دارای بار حقوقی به معنای جرم و یا فقهی به معنای گناه است، ولی نمی‌توان امید داشت که همواره هر کسی در همۀ شرایط به شکل طبیعی و سالم رفتار کند و رفتارهای آزاردهنده‌ای را در پیش نگیرد؛ از این‌رو در منابع دینی به راه کارهایی جهت مقابلۀ با چنین رفتاری از ناحیۀ دیگران در ضمن بیان اجر و پاداش شخصی که در برابر این آزار و اذیت‌ها بردباری می‌کند بیان شده است که ما در این قسمت به ذکر آنها می‌پردازیم:

بخش اول: روش برخورد با آزاردهندگان

هرچند یک سوی داستان به شیوۀ اصلاح رفتاری شخص آزاردهنده باز می‌گردد ولی از آنجایی که آزار و اذیت همواره دو سویه است، شخص دیگر یعنی آزارشونده چگونه می‌تواند با این مسأله کنار آید و چه برخوردی باید داشته باشد؟ به نظر می‌رسد که برای هر یک از شرایط و نیز آزاردهندگان می‌بایست روش‌های خاصی را در پیش گرفت و نمی‌توان با یک روش خاص به نتایج مطلوب رسید. برخی از روش‌هایی که قرآن کریم در مقابله با آزار و اذیت دیگران بیان می‌کند عبارتند از:

1. تهدید

 یکی از روش‌های بازدارنده آن است که آزاردهندگان را تهدید کرد؛ به این معنا که برخی از اذیت‌کنندگان تحت تأثیر تهدید، از رفتار ناشایسته و نابهنجار خود دست می‌کشند و رفتاری درست و سالم را در پیش می‌گیرند و از این‌روست که خداوند از روش تهدید برای جلوگیری از آزار زنان و مردان مؤمن به دست کافران و مشرکان بهره می‌گیرد و آنان را به عذاب سخت و یا مرگ تهدید می‌کند و می‌فرماید: (لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَکَ فيها إِلاَّ قَليلاً*مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً):[43] اگر منافقان و بیماردلان و آنهایی که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می‌کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان می‌شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند! و از همه جا طرد می‌شوند و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید!

2. صبر

 گاه تهدید نتیجه‌ای نمی‌بخشد و اشخاص جسورتر و بی‌باک‌تر از آن هستند که از تهدید به ویژه تهدیدهایی که به نظر آنان نادرست و یا ناممکن می‌باشد، بترسند و رفتار خود را تغییر دهند. در این صورت یکی از روش‌های برخورد با اذیت و آزار آن است که شکیبایی و صبر را پیشه کرده و منتظر فرصتی مناسب برای ادب کردن آزاردهنده باشیم.

از آنجایی که صبر در انظار بسیاری از مردم امری منفی تلقی می‌شود، می‌بایست گفت که صبر و شکیبایی نه تنها امری منفی و رفتار و واکنش منفی نیست، بلکه می‌تواند بسیار کارساز باشد؛ زیرا همان اندازه که توان و قدرت باطنی شخص را افزایش می‌دهد، همان اندازه می‌تواند شخص آزاردهنده را خسته کند؛ چرا که بی‌نتیجه بودن آزار و عدم واکنش عصبی و احساسیِ شخص آزاردیده، می‌تواند آزاردهنده را نومید سازد؛ زیرا بسیاری از آزاردهندگان به حوزۀ عاطفی و احساسی شخص توجه دارند و می‌خواهند با آزار و اذیت، وی را در تنگناهای عصبی قرار داده و واکنش احساسی و عاطفی او را بر انگیزند.

بنابراین بهره‌گیری از روش صبر و شکیبایی و عدم واکنش های تند و عصبیِ برخاسته از عواطف هیجانی می‌تواند شخص آزاردهنده را ناکام و نومید سازد و دست از اذیت و آزار بردارد؛ چنانچه قرآن کریم می‌فرماید: (وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ): [44] و از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] از كسانى كه به شرك گراييده‌اند، [سخنان دل‌]آزار بسيارى خواهيد شنيد، و[لى‌] اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، اين [ايستادگى‌] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست.

3. عفو و گذشت

 از دیگر روش‌هایی که قرآن کریم برای مقابله و برخورد با آزار و اذیت‌های دیگران ارائه می‌دهد، گذشت و عفو نسبت به آنان است. خصوصاً اگر آزار و اذیت در گذشته بوده و زمانی بر آن گذشته باشد، این مطلب لازم و ضروری‌تر است. به دیگر سخن، بر هم زدن گذشته و بیدار کردن خاطرات تلخ آن، امری نادرست و به دور از احسان و گذشت می‌باشد و شخص می‌بایست نسبت به کسی که در گذشته وی را آزرده و اذیت نموده از باب کرامت در آید و حتی به او یادآوری هم نکند. این عملی است که حضرت یوسف”علیه السلام” با برادران خویش انجام می‌دهد و حتی گذشتۀ ایشان را به یادشان نمی‌آورد.

4. پرهیز از عوامل آزاررسانی

 پرهیز از علل و عواملی که موجبات آزاررسانی دیگران می‌شود خود یکی از روش‌هایی است که قرآن کریم بدان اشاره می‌کند و می‌فرماید: (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً):[45] ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسری‌های بلند خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است [و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند] خداوند همواره آمرزندۀ رحیم است.

خداوند در این آیۀ شریفه به یک نمونه از علل آزار دیدن زنان اشاره کرده و می‌فرماید: بی‌حجابی زنان و تحریک عواطف و احساسات جنسی مردان می‌تواند خود عاملی برای اذیت و آزار ایشان شود. بنابراین می‌بایست در هر موردی با توجه به عوامل انگیزش احساسات آزاردهندگان رفتار کرد و کاری نکرد که احساسات آنان تحریک شده و موجبات آزاررسانی را فراهم آورد.

با این همه، گاه بهره‌گیری از این روش‌ها نمی‌تواند چندان کارساز باشد و می‌بایست نسبت به کنش‌های آزاردهندگان واکنش‌های مناسبی را اتخاذ کرد؛ از این‌روست که با توجه به تفاوت علل و انگیزه‌های آزاردهندگان و نیز شیوه‌ها و شدت و ضعف آزار و اذیت، می‌بایست روش و شیوه‌هایی را در نظر گرفت. از لعن و نفرین آزاردهندگان گرفته تا انذار ایشان به عذاب‌ها و کیفر سخت الهی در رستاخیز، تا اسارت، تا تبعید ایشان و تا اعدام و قتل آنان روش‌هایی است که قرآن کریم برای برخورد با آزاردهندگان بیان می‌کند. لکن بخش‌های اخیر چون اسارت و تبعید و قتل، در حوزۀ قضایی و حقوقی قرار می‌گیرد و می‌بایست از طریق مراجع صالح عمل کرد و خودسرانه بدان دست نزد.

بخش دوم: اجر و پاداش تحمل آزار و اذیت دیگران

بهترین راه برای مقابلۀ با آزار و اذیت دیگران، صبر و بردباری در مقابل رفتار ناشایست آنان می­باشد. البته باید توجه داشت صبر در اینجا به معنای پذیرش ظلم و ذلت دیگران نیست؛ چرا که پذیرش ظلم و ذلت در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته است. همچنین ناگفته نماند که صبر در مقابل آزار و اذیت دیگران زمانی نیکو خواهد بود که منجر به جری شدن طرف مقابل، ضایع شدن حقوق دیگران و همچنین ضربه خوردن به احکام و مقررات اسلامی نشود، که در این صورت شخص صابر از اجر و برکات زیادی بهره­مند خواهد شد. به عنوان نمونه در روایات از این شخص با عنوان «پرهیزگار واقعی» یاد شده است؛ چنانچه در حدیثی از حضرت علی”علیه السلام” می­خوانیم:«مَنْ صَبَرَ عَلَى مُرِّ الْأَذَى أَبَانَ عَنْ صِدْقِ التَّقْوَى‏؛[46] هر کسی که بر آزار تلخ و مکروه صبر کند واقعیت پرهیزگارى را ظاهر کرده است».

برخی دیگر از شاخص­ترین آثار صبر در برابر آزار و اذیت دیگران عبارتند از:

1. محشور شدن با ائمه”علیهم السلام”

  فردای قیامت هر انسانی با تعلقاتی که به آنها علاقه داشته اعم از افراد، اعمال و داشته‌هایش محشور می­شود. برای محشور شدن با اهل بیت”علیهم السلام” راه­های متعددی وجود دارد. یکی از آن راه­ها صبر در برابر اذیت­هایی است که در طریق تبعیت آنها متحمل می­شویم؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” می­فرماید: «أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا یرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِی زُمْرَتِنَا؛[47] آیا ندانسته‏اى هر که چشم به راه دولت ما باشد و بر آزار و ترسى که مى‏بیند شکیبایى ورزد فرداى قیامت در زمرۀ ما محشور گردد».

  منظور از آزار و اذیت در این حدیث شریف، آزار و اذیتی است که مؤمنین در راه پیروی از ائمۀ معصومین”علیهم السلام” متحمل می­شوند. در عصر غیبت نیز این پاداش نصیب شخصی می­شود که در راه تمسک به طریق امام زمان”علیه السلام” مورد آزار و اذیت و نیش و کنایه­های بدخواهان دین قرار می­گیرد.

  2. دستیابی به ابواب رحمت

همچنین یکی از راه­های رسیدن به رحمت الهی، صبر در برابر آزار و اذیت دیگران است. پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” در این زمینه می­فرماید: «یا عَلِی ثَلَاثٌ مِنْ أَبْوَابِ الْبِرِّ سَخَاءُ النَّفْسِ وَ طِیبُ الْکَلَامِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الْأَذَى؛[48] اى على! سه چیز از درهاى خیر و رحمت است: دست‌بخشنده و خوش‌زبانى و صبر در برابر آزار و اذیت دیگران».

پرسش و پاسخ

دین اسلام برای در امان ماندن از آزار و اذیت دیگران چه راه حل­هایی ارائه داده است؟

پاسخ: در آموزه‌های دینی به مؤمنان سفارش شده است که ابتدا در رویکردی پیشگیرانه، رفتار خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که انگیزه و یا زمینۀ آزار و اذیت را برای دیگران فراهم نیاورند. به عنوان نمونه انسان می‌تواند با زبان نرم و ملایم بسیاری از افراد را به خود جذب کرده و خود را از آسیب آنها مصون بدارد. امام باقر”علیه السلام” در این‌باره می‌فرماید: «زبان کلید هر خیر و شرى است، سزاوار است که مؤمن زبان را مانند صندوق سیم و زر قفل کند». همچنین پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” فرمود: «خدا بر آن مؤمن رحمت فرستد که زبان را از هر شرى نگه می‌دارد. این صدقه‌‏اى است که به خود می‌دهد».[49]

بنابراین قبل از هر چیز، عملکرد خود انسان می‌تواند بهترین محافظ وی در برابر آزار و اذیت دیگران باشد. اما در عین حال برای در امان ماندن از شر افرادی که این روش در آنان تأثیرگذار نیست، با هر عملی می‌توان از خداوند خواست که او را از اذیت و آزار دیگران محافظت کند و دعاهای مأثوری نیز در این زمینه وجود دارد:

  1. ۱. صدقه: امام باقر”علیه السلام” فرمود: «آیا می‌خواهید شما را از چیزى آگاه کنم که با انجام آن سلطان و شیطان از شما دور شوند؟! أبو حمزه گفت: بفرمایید تا انجامش دهیم. امام”علیه السلام” فرمود: روز را با صدقه دادن آغاز کنید، که صدقه روى ابلیس را سیاه می‌نماید و شرّ آن روز سلطان ستمگر را بر شما بی‌اثر می‌کند. بر شما باد به دوستى و محبّت در راه خدا و همکارى در اعمال شایسته، که آن ریشۀ سلطان و شیطان را قطع می‌کند. در آمرزش خواهى [استغفار] سماجت و اصرار کنید؛ چرا که استغفار موجب محو گناهان می‌شود».[50]

2. دعا: امام سجاد”علیه السلام” در دعایی این‌گونه می‌فرماید: «وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیَّتِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ و الْعَامَّةِ وَ اللَّامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُلْطَانٍ عَنِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ مُتْرَفٍ حَفِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ شَدِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَرِیفٍ وَ وَضِیعٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ قَرِیبٍ وَ بَعِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِکَ وَ لِأَهْلِ بَیْتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ‏ آخِذٌ بِناصِیَتِها‏؛[51] خدایا، مرا و ذریّه‌ام را از شیطان رجیم در پناه خود قرار ده و از آسیب هر گزندۀ زهر دارنده و هر بیم و هراس و بلا و چشم زخم در امان دار، از شر هر شیطان سرکش و هر پادشاه ستمگر کینه‌توز، هر خدمتگذار غرق در ناز و نعمت، هر ناتوان و نیرومند، هر بلند پایه و فرومایه، هر خرد و کلان، هر نزدیک و دور و هر کس که علیه رسول تو و اهل‌بیتش به جنگ برخاسته، از جن و انس و هر جنبنده‌‏اى که زمامش به دست قدرت تو است، پناه ده.

 

[1] . سورۀ احزاب: آیۀ 58.

[2] . تفسیر نمونه: ذیل آیۀ شریفه.

[3] . تحف العقول: ترجمۀ جنتی، ص 63.

[4] . کنزالعمال: ج 2، ص 319.

[5] . بحارالانوار: ج 16، ص 52.

[6] . مستدرک الوسائل: کتاب حج، باب 125.

[7] . اصول کافی: ج 2، ص 351.

[8] . همان: ص 353.

[9] . همان: ج 3، ص 161.

[10] . مستدرک الوسائل: کتاب حج، باب 135.

[11] . گناهان کبیره: ج 2، ص 304.

[12] . مستدرک الوسائل: ج 2، ص 111.

[13] . سورۀ حجرات: آیۀ 11.

[14] . کنزالعمال: ح 8328.

[15] . اثنی عشریه: ص 13.

[16] . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال: ص 46.

[17] . روضۀ کافی: باب 148، ص 102.

[18] . دعائم الاسلام: ج 1، ص 348.

[19] . اصول کافی: ج 2، ص 292.

[20] . معانی الاخبار: ص 271.

[21] . من لایحضره الفقیه: ج 1، ص 26.

[22] . تحف العقول: ص  315.

[23] . سورۀ لقمان: آیۀ  19.

[24] . اصول کافی: ج 2، ص 668.

[25] . وسائل الشیعه: ج 8، کتاب حج، باب 86، ص 488.

[26] . بحارالانوار: ج 17، ص 20.

[27] . منتخب میزان الحکمة: ص 264.

[28] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه: ج 2، ص 462.

[29] . مستدرک الوسائل: کتاب حج، باب 72.

[30] . وسائل الشیعه: ج 3، کتاب الشفعه، باب عدم جواز الاضرار بالمسلم، ص 329.

[31] . لئالی الاخبار: ج 3، ص 6.

[32] . اصول کافی، ترجمۀ مصطفوی: ج 2، ص 349.

[33] . همان: ص 348.

[34] . مرآة العقول، مجلسی: باب العقوق، ج 10، ص 371.

[35] . داستان­های بحارالانوار: ج 1، ص 4.

[36] . وسائل الشیعه: کتاب نکاح، باب 82، ص 116.

[37] . نهج البلاغه: نامۀ 31.

[38] . بحارالانوار: ج 16، ص 142.

[39] . بحارالانوار: ج 2، ص 103.

[40] . ارشاد القلوب دیلمی: ج 1، ص 76.

[41] . اصول کافی: باب 145، ص 470.

[42] . ارشاد القلوب دیلمی، ترجمۀ مسترحمی: ج 1، ص 176.

[43] . سورۀ احزاب: آیات 60 و 61.

[44] . سورۀ آل عمران: آیۀ 186.

[45] . سورۀ احزاب: آیۀ 59.

[46] . غررالحکم: ص  285.

[47] . فروع کافی: ج  8، ص  37.

[48] . تحف العقول، ترجمۀ حسن زاده: ص 14.

[49] . همان: ص 298.

[50] . همان.

[51] . صحیفۀ سجادیه: ص 114.

خوانده شده 3271 مرتبه