سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره) پیوند اهل بیت (ع) با صراط مستقیم

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره) پیوند اهل بیت (ع) با صراط مستقیم

سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره)
از جمله اسرار وجودی اهل بیت (علیهم‌السلام) که در قرآن کریم با اشاره و در روایات به تفصیل آمده این است که اهل بیت (علیهم‌السلام) مصادیق حقیقی «صراط مستقیم» می‌باشند. این مسأله در عرفان امام خمینی بسیار پُر فروغ و زیبا تجلی کرده است؛ ایشان با استناد به آموزه‌های دینی، نکته‌های عرفانی مهمی در این باره مطرح کرده اند که از نظر می‌گذرد:

الف. چیستی صراط مستقیم

در آثار امام خمینی از جنبه‌های مختلف کلامی و عرفانی به تفصیل پیرامون چیستی صراط بحث شده است؛ (1) از جمله این که:
"حقیقت صراط، صورت باطن ولایت است؛ چنانچه در احادیث وارد است که امیرالمؤمنین صراط است، و در حدیث دیگر است که: «ماییم صراط مستقیم»، و در زیارت مبارکه‌ی جامعه است که: «أنتم السبیل الأعظم، و الصراط الأقوم (2)»." (3)
لازم به ذکر است که در عرفان اسلامی برای صراط مصادیق متعددی مطرح شده است؛ (4) این مصادیق به دلیل آن که در طول یکدیگر قرار دارند، نه تنها منافاتی با همدیگر ندارند، بلکه مؤید هم نیز می‌باشند؛ زیرا همان‌گونه که نور آفتاب با وجود آن که یک نور است، اشیاء و مکان‌های مختلف و متکثری را روشن می‌کند، صراط نیز وحدتی گسترده و انبساطی دارد. مراد از یکی بودن صراط، وحدت عددی آن نیست تا با تعدد منافات داشته باشد؛ وحدتی که از چنین ویژگی برخوردار باشد،‌ در عین حفظ وحدت، بر اثر برخورد با قوابل متعدد، تکثّر می‌یابد. (5)
به همین دلیل در عرفان اسلامی، اهل بیت (علیهم‌السلام) یکی از مصادیق حقیقی صراط مستقیم شمرده شده اند. (6) امام خمینی از «صراط» به باطن ولایت یاد کرده و در جای دیگر در مقام تبیین این مسأله گفته است:
"اگر در این عالم به راه راست نبوت و طریق مستقیم ولایت قدم زده باشی و از جاده‌ی ولایت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) اعوجاج پیدا نکرده باشی و لغزش پیدا نکنی، خوفی برای تو در گذشتن از صراط نیست... و هر کس در این صراط به استقامت حرکت کند و پای قلبش نلرزد، در آن صراط نیز پایش نمی‌لغزد و چون برق خاطف از آن بگذرد. (7)"
بنابراین صراط مستقیم در واقع همان ولایت و قرار گرفتن در مسیر ولایت اهل بیت است و به هر اندازه انسان اهل ولایت باشد، به همان اندازه در صراط مستقیم قرار دارد.

ب. تحلیل صراط مستقیم بودن اهل بیت (علیهم‌السلام)

برای تحلیل این مسأله بهتر آن است که نخست با فرازهایی از سخنان حضرت امام در این باره آشنا شویم. ایشان در جایی بدین مضمون می‌فرمایند:
در احادیث شریفه در ذیل این آیه‌ی شریفه، «صراط مستقیم» را به حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حضرات ائمه معصومین (علیهم‌السلام) تفسیر فرمودند: از ابی‌الحسن (علیه‌السلام) از این آیه که فرمود: (أَفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیّاً عَلی صِراطٍ مُسّتَقِیمٍ) (8) سؤال شد، حضرت فرمود: «الله ضرب مثلاً مَنْ حادّ عن ولایة علی کمن یمشی علی وجهه لایَهتدی لأمره؛ و جعل مَنْ تبعه سویاً علی صراطٍ مستقیم؛ و الصراط المستقیم أمیرالمؤمنین». (9) خدای تعالی در این آیه‌ی شریفه مثل زده است، و آن مَثَل کسانی است که اِعراض نمودند از ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که آن‌ها گویی راه می‌روند به روی‌های خود و به هدایت نرسند، و کسانی را که متابعت آن حضرت نمودند، قرار داده به راه مستوی و راست و صراط مستقیم امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. و در حدیث دیگر است که مقصود از «صراط مستقیم» علی و ائمه (علیهم‌السلام) است. (10)
ایشان در جای دیگری با طرح جنبه‌های مختلف بحث صراط مستقیم، در این باره می‌گویند:
«صراط مستقیم» نزدیک‌تر راه وصول الی الله است که آن، راه رسول الله و اهل بیت او است؛ چنانچه تفسیر شده است به رسول خدا و ائمه هدی و امیرالمؤمنین علیهم الصلوة و السلام، و چنانچه در حدیث است که رسول خدا خطی مستقیم کشیدند و در اطراف آن خطوطی کشیدند و فرمودند: «این خط وسط مستقیم از من است (11)». (12)
برای درک بهتر دیدگاه حضرت امام، ریشه‌یابی این مسأله در آموزه‌های دینی ضروری است؛ در قرآن کریم آمده است:
(وَأَنَّ هذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلاَتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِیلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)؛ (13) این راه راست من است؛ پس از آن پیروی کنید، و از راه‌های دیگر که شما را از راه وی پراکنده می‌سازد پیروی نکنید، این‌ها است که خدا شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید.
امام باقر (علیه‌السلام) در ذیل این آیه فرمود:
«علی بن أبی‌طالب و الأئمة من وُلد فاطمة، هم صراط الله؛ فمن اباهم سلک السُبل»؛ (14) علی بن ابی‌طالب و امامان که از فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) می‌باشند، صراط و راه خداوند هستند؛ پس هر کس از آن‌ها روی گرداند به راه دیگر رفته است.
و همچنین معصوم (علیه‌السلام) فرمود:
«والله، نحن الصراط المستقیم». (15)
و نیز در روایات متعددی منظور از آیه‌ی (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ)، (16) راه پیامبر و اهل بیت (علیهم‌السلام) عنوان شده است؛ از جمله رسول خدا ذیل این آیه فرمود:
«هو صراط محمد و آله»؛ (17) مراد از صراط در این آیه محمد و آل او است.
بنابراین آنچه امام خمینی درباره صراط مستقیم بودن اهل بیت (علیهم‌السلام) مطرح کرده اند در واقع تجلی آموزه‌ها و معارف وحیانی است.
نکته‌ی اساسی، چگونگی صراط مستقیم بودن اهل بیت است؛ در تحلیل این مسأله باید گفت، طبق آنچه در تفسیر عرفانی آیه‌ی نورانی (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ) (18) آمده، نمازگزار یا قاری قرآن از خداوند می‌خواهد که او را در راه هدایت استوار و ثابت قدم نگاه دارد؛ آن راه، طریق کسانی است که نعمت‌های خاص و رحمت رحیمیه‌ی خداوند نصیبشان شده است. این نعمت خاصّه، معرفت، محبت و هدایت حقّانی و ذاتی است که شامل انبیا، شهدا، صدیقین و اولیای الهی شده است. (19) از آن جا که اهل بیت (علیهم‌السلام)، پس از وجود ختمی مرتبت، مصداق بارز انسان کامل هستند، پس نعمت خاصّه و رحمت رحیمیه‌ی یاد شده شامل اهل بیت (علیهم‌السلام) است؛ زیرا انسان‌هایی که معارف، اخلاق و احکام الهی را علماً و عملاً به طور کامل درک کرده و به آن متصف شده اند به گونه‌ای که تجسم، تمثّل و صورت عینی دین گردیده اند، خود «صراط مستقیم» می‌شوند.
از این رو برخی بزرگان معتقدند که با نگرش دقیق و عمیق و متحد دیدن راه و رونده روشن می‌شود که اگر کسی سراسر دین را به خوبی فهمید و به درستی به آن عمل کرد، خود صراط مستقیم می‌شود و اهل بیت (علیهم‌السلام) براساس همین مبنا صراط مستقیم محسوب می‌شوند. همان‌گونه که میوه در یک شرایط کاملاً مساعد و با حرکت خود، رنگ، طعم و رایحه‌ی دل‌انگیزی پیدا می‌کند و با آن متحد و متصف می‌شود، انسان کامل (پیامبر و ائمه) نیز به دلیل آن که به طور دقیق در مسیر دین و اراده‌ی الهی حرکت کرده است،‌با دین متحد گردیده و اتحاد وجودی میان دین و انسان کامل برقرار می‌شود. بدیهی است که اتصاف و اتحاد انسان کامل با صراط مستقیم، از اتصاف میوه به رنگ و بوی معطر بسی شدیدتر است؛ زیرا رنگ و بو وصف ذاتی برای میوه نیست، اما دین با حقیقت هستی انسان کامل پیوند خورده و در جان او ریشه دوانده است. پس اگر به اهل بیت «صراط مستقیم» اطلاق می‌شود چنین اطلاقی حقیقی است، نه مجازی و از باب تشبیه. (20) با این بیان می‌توان جمع میان روایاتی که مصادیق متفاوتی برای «صراط» بیان کرده اند (21) به آسانی جمع نمود؛ بلکه چگونگی صراط مستقیم بودن اهل بیت نیز تفسیر ملموس و روشن‌تری می‌یابد.
صراط در دنیا به صورت دین که مجموعه‌ای است از اعتقادات، اخلاقیات و اعمال صالح و نیز به صورت انسان کامل (انبیا و ائمه (علیهم‌السلام)) که تجسم حقیقت دین می‌باشند، ظهور می‌کند. در جهان آخرت نیز متناسب با حقایق آن نشئه، به صورت پُلی ظهور می‌کند که یک سمت آن موقف قیامت و پایانش بهشت رحمت است.
بنابراین پیامبر و اهل بیت (علیهم‌السلام) در عالم دنیا، تجسم عینی دین و صراط مستقیم در دنیا هستند و انسان‌هایی که آن‌ها را شناختند و در مسیر هدایت به آنان اقتدا کردند، در آخرت از پُلی که براساس برخی روایات بر روی جهنم کشیده شده است، به سلامت می‌گذرند؛ اما افرادی که اهل بیت (علیهم‌السلام) را نشناختند و در پرتو نور آن‌ها هدایت نشدند، از آن پُل نمی‌توانند عبور کنند و به دوزخ فرو می‌افتند. (22)

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: آداب الصلوة، ص 287.
2. «شما اهل بیت بزرگراه و طریق استوار هستید».
3. شرح چهل حدیث، ص 360.
4. جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 88-99.
5. تفسیر تسنیم، ج 1، ص 486.
6. جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 92-93.
7. شرح چهل حدیث، ص 360.
8. «پس آیا آن کس که نگون سار راه می‌پیماید هدایت یافته‌تر است یا آن کس که ایستاده به راه راست می‌رود؟»؛ ملک (67): 22.
9. الکافی، ج 1، ص 433، ح 91.
10. ر.ک: شرح چهل حدیث، ص 533.
11. علم الیقین، ج 1، ص 967.
12. آداب الصلوة، ص 287.
13. انعام (6): 153.
14. بحارالانوار، ج 24، ص 15، ح 17.
15. تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 22.
16. حمد (1): 6.
17. بحارالانوار، ج 24، ص 17، ص 24.
18. حمد (1): 5.
19. تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 11.
20. تفسیر تسنیم، ج 1، ص 499.
21. علم الیقین، ج 2، ص 966.
22. ر.ک: الحکمة المتعالیه، ج 9، ص 284-290؛ تفسیر تسنیم، ج 1، ص 507-508.

خوانده شده 757 مرتبه