یهودیت؛ منبع قانونگذاری در فلسطین؟!

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

اسرائیلی‌ها و هم‌پیمانان آمریکایی آنان و کشورهای اتحادیه اروپا، زمانی که با خواسته مسلمانان مبنی بر قراردادن دین اسلام به عنوان منبع قانونگذاری روبرو می‌شوند، خشم و کینه‌ای زایدالوصف از خود نشان می‌دهند و مسلمانان را به خاطر این خواسته، به افراطی‌گری، تروریسم، انزوا، بسته بودن و نژادپرستی متهم می‌کنند.

اسرائیلی‌ها و هم‌پیمانانشان، مسلمانان را دشمن آزادی فردی و اجتماعی می‌دانند و معتقدند که مسلمانان اعتقادات جبرگرایانه را بر جامعه تحمیل می‌کنند و مردم را به قرون گذشته و تصورات و رفتارهای خصوصی و اجتماعی گذشته باز می‌گردانند.

کسانی که صدایشان به خاطر کینه و نفرت و نادانی گوش فلک را کر کرده است و از ملت عربی و اسلامی که خواستار وحدت و آشتی همراه با ارزشهای تمدنی و دینی و تاریخی خود هستند، انتقاد می‌کنند، فراموش کرده‌اند که دین اسلام دینی است که به تسامح و آشتی دعوت می‌کند. دین عدالت و برابری است، از ظلم و ستم مبرا است و با تجاوزگران مبارزه می‌کند. این دین مبتنی بر حق و حقیقت است و در راستای ایجاد عدالت به نفع مظلومان تلاش می‌کند. این دین، دین امانت داری و سلامت است، هیچ کس در آن تنها نیست و به هیچ غریبی ستم نمی‌شود و بر هیچ ضعیفی تجاوز نخواهد شد.

دین اسلام، دینی است که همه در کنار هم و تحت حمایت آن زندگی می‌کنند و از امنیت و آرامش و صلح برخوردارند. لذا هیچ کس از ظلم و ستم شکایت نمی‌کند و ستم و تجاوزی علیه مسلمانان صورت نمی‌گیرد. زندگی و اموال مسلمانان در پرتو دین اسلام محفوظ است و با عدل و برابری زندگی می‌کنند. آنان تلاشهای دشمنان در جهت تخریب چهره اسلام و اهانت به این دین مبین را رد می‌کنند و شاهد عدالت اسلام و ارزشها و مفاهیم والای آن هستند.

اما اسرائیلی‌ها اعلام می‌کنند که یهودیت منبع قانونگذاری است و فلسطین، سرزمین یهود است و دولت این کشور تنها متعلق به یهود است که وعده خداوند برای این ملت برگزیده و هدیه او به ایشان پس از مدتی سرگردانی است. آنان معتقدند که فلسطین سرزمین اجدادی آنها و ارث پیامبران و حضرت داوود (ع) است و زبان عبری زبانی است که باید سرور تمام زبان‌ها قرار گیرد چرا که زبان سامی است و سامیان اصیل به این زبان سخن می‌گفتند، بنابراین هیچ زبان دیگری در مقابل آن جایگاهی ندارد و هیچ زبانی برای ساکنان این سرزمین به رسمیت شناخته نمی‌شود.

دولت آمریکا و کشورهای اروپایی و دیگر کشورها فراموش کرده‌اند که دولت عبری که آنان در تأسیس و تأیید و تقویت ارتش آن کمک می‌کنند، بر باقی‌مانده ملتی که سرزمین آنان غصب شده و از دیارشان تبعید شده‌اند و فرزندانشان کشته شده و ملت‌شان آواره گشته‌اند، برپا شده است. آنان فراموش کرده‌اند که این دولت بر پایه ظلم و ستم وتجاوز و بر اساس واژه‌هایی چون نژادپرستی، افراطی‌گری و تروریسم بنا شده است. این دولت مرتکب بزرگترین کشتارها و خونریزی‌ها شده، زندان‌ها و بازداشت‌گاه‌های بسیاری ایجاد کرده و حقوق و اموال بسیاری را مصادره کرده است. این دولت، برای عدالت ارزشی قائل نیست و برادری و برابری را به رسمیت نمی‌شناسد. هیچ کس غیر از یهودی را احترام نمی‌کند و جز خود، کسی را نمی‌بیند. یهودیان نیز همسایگان خود را نمی‌شناسند و شریکی برای خود نمی‌پذیرند. به عهد و پیمان خود پایبند نیستند و اهل کینه و خیانت می‌باشند. دوستی و محبت را نمی‌شناسند و برای هیچ کس خیری نمی‌خواهند. به کودک و نوزاد رحم نمی‌کنند و به پیر و سالخورده احترام نمی‌گذارند.

حال، آینده ملت فلسطین چه خواهد شد اگر قوانین یهودی برگرفته از دینی بر آنان حکمفرما شود که کشتن دیگران را عبادت می‌داند، ظلم به مردم را نزدیکی به پروردگار تلقی می‌کند و در تبعید آنان از سرزمین‌شان، انتظار تحقق وعده الهی را می‌کشد. تعالیمی که روح سامی را روح یهودی می‌داند و روح‌های دیگر را روح حیوانی و ذلیل می‌پندارد که حق زندگی ندارند مگر اینکه خدمتگزار و بنده مطیع یهود باشند.

این به معنای به رسمیت شناختن نژادپرستی، افراطی‌گری و تروریسم و اقرار به سیاست ترانسفر اسرائیلی و همچنین پذیرفتن و قانونی دانستن تمام سیاست‌های اسرائیل است. این به معنای به رسمیت شناختن تصمیمات و احکامی است که دادگاه‌های اسرائیلی در حق فلسطینیان صادر کرده‌اند چرا که این احکام، الهی بوده و بر اساس قوانین یهودی سامی صادر شده است؛ با توجه به این که سخت ترین و شدید ترین قوانین نظامی بوده است که دادگاه‌های اسرائیلی تا کنون وضع کرده اند.

اما ملت فلسطین نباید در دام اسرائیل بیفتند و شروط آنان را بپذیرند و در مقابل فشارهای آنان سر خم کنند. زیرا پذیرفتن خواسته خباثت‌آمیز آنان، به معنای به رسمیت شناختن دولت یهودی و طرد فلسطینیان از سرزمین خود و از بین رفتن هویت اسلامی و عربی آنان است.

سيدباقري

خوانده شده 1803 مرتبه