وسوسه های شیطان و دامنه اختیارات او

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
وسوسه های شیطان و دامنه اختیارات او

شیطان از جنس جن و همانند انسان، موجودى مختار است. بر این اساس قرآن هدف از آفرینش او و انسان را، رسیدن به کمال از راه معرفت و عبادت دانسته است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛[1] و جن و انس را نيافريدم جز براى آن كه مرا بپرستند» بنابراین خداوند شیطان را براى وسوسه گرى و گمراهى نیافریده بود، بلکه انتخاب این مسیر براساس سوء اختیار خودش بوده است. 

به همین خاطر می توانیم بگوییم، خداوند شیطان را، وسوسه گر و اغواگر نیافریده است، به این دلیل که سال ها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود؛ ولی بعد بنای طغیان و سرکشی را براساس اختیار خودش انتخاب کرد، پس او در آغاز خلقتش، پاک آفریده شد و انحرافش بر اثر خواست خودش بود.

انتخاب شیطان
شیطان با سوء اختیار خود و با قیاس باطل از فرمان خدا براى سجده بر آدم، سرپیچى کرد. قرآن نیز داستان را این چنین نقل می کند: «قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ؛[2] پاسخ داد که من از او بهترم، که مرا از آتش و او را از خاک آفریده‌ای.»

با اختیار مسیر شرّ، این موجود که مقام آسمانی پیدا کرده بود، به ورطه سقوط سرازیر شد و از درگاه قدس الهى و مقام همراهى با فرشتگان، به پایین رانده شد.

با تأملی در این گفت و شنود قرآنی، روشن می‌شود که شیطان موجودی مختار بوده و به سبب اختیار خودش در گمراهی افتاده است؛ یعنی این سوء اختیار اوست، که موجب شقاوت می شود و خداوند استعداد، قدرت سعادت و شقاوت را به ایشان داده است، از این‌رو همان طور که می تواند با اختیار مسیر عبادت را انتخاب کند و به مقام فرشتگان برسد، همچنین می تواند مسیر شقاوت را انتخاب کرده و از درگاه الهی بیرون رانده شود.

علت پاداش شیطان
خداوند عادل است و ذره اى ظلم روا نمى دارد و اجر عمل هر کس را زیادتر از استحقاقش مى دهد. ابلیس نافرمانى کرد و روشن شد که چنین موجودى، نمى تواند در بهشت بماند.

از سوى دیگر او مقدار زیادى عبادت کرده بود و خداوند به مقتضاى عدلش، پاداشی برای او داد، این پاداش دنیوى و عادلانه، به خواسته خود شیطان و در راستاى بهره گیرى او در رسیدن به هدفش؛ یعنی اغوای انسان، بود که در روایات نیز به آن اشاره شده است.[3]

محدوده قدرت شیطان
با بررسی آیات قرآن، محدوده قدرت شیطان بر ما روشن می شود و می فهمیم، تا چه اندازه او قدرت بر اغوا و فریب انسان را دارد.
1. شیطان تنها قدرت فریب کسانى را که با اختیار خود ولایت او را بپذیرند، دارد:
«کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلى عَذابِ السَّعِیر؛[4] بر آن شیطان چنین فرض و لازم شده که هر کس او را دوست و پیشوای خود سازد وی او را گمراه کند و به عذاب سوزان دوزخش رهبر شود.»

علاوه بر این مطالب خداوند نیز در آیات متعدد این سخن را تأیید کرده و بندگان خاص خود را از شمول وسوسه هاى شیطانى به دور دانسته است؛ یعنی شیطان قدرت فریب همه بندگان الهی را ندارد: «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ؛[5] قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطی نیست، مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می کنند»؛ زیرا این بندگان با اختیار خود، مسیر الهى را انتخاب کرده و با اتکا به وعده هاى الهى، خود را از وسوسه ها و فریب ها و وعده هاى شیطانى به دور نگه داشته اند.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه به علی ابن نعمان می فرماید: «ابلیس فقط بر شیعیان تسلّط ندارد، علی بن نعمان می گوید: عرض کردم چگونه چنین چیزی ممکن است و حال آن که افراد گناه کاری در میان شیعیان هستند؟ حضرت فرمود: آیه به این معنا که فکر می‌کنی نیست، بلکه به این معناست که تو (ابلیس) نمی‌توانی کفر را در نظر آنان خوب جلوه دهی و ایمان را در نظرشان منفور سازی.»[6]
حتی خود شیطان نیز اعتراف می کند، بر بندگان مخلص خداوند، هیچ تسلطى ندارد: «إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ؛[7] مگر آن بندگان پاک تو را.»

2. شیطان هیچ گونه تسلّط تکوینى بر انسان ندارد؛ زیرا موجودى هم عرض و چه بسا فروتر از انسان است، خداوند نیز به او قدرت تسلط تکوینى نداده است. بر این اساس انسان همواره بر فطرت الهی و اختیارخلق شده است و شیطان فقط قدرت وسوسه دارد، یعنی انتخاب گر نهایی خود انسان است.[8]

در نتیجه خداوند شیطان را مختار آفرید و او ابتدا مسیر هدایت را انتخاب کرد، سپس مسیر ضلالت را برای خود برگزید و به خاطر عبادتی که کرده بود خداوند درخواست او را اجابت نمود و به صورت محدود، قدرت وسوسه انسان را در اختیارش قرار داد.

پی نوشت
[1] سوره ذاریات، آیه 56.
[2] سوره اعراف، آیه 12.
[3] المیزان، ج 8، ص61.
[4] سوره حج، آیه 3.
[5] سوره حجر، آیه 42.
[6] تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۵۰۶.
[7] سوره ص، آیه 83.
[8] تحليل انتقادی شبهه ظالمانه بودن خلقت شيطان، ص15.

خوانده شده 416 مرتبه