چرا امامان معصوم (ع) کتاب ننوشتند؟

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
چرا امامان معصوم (ع) کتاب ننوشتند؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم

در پاسخ به این سوال باید گفت: در قرآن کریم تنها نسبت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است که چرا ایشان کتابی ننوشته‌اند. در سوره عنکبوت، آیه ۴۸، به این مطلب اشاره شده است:

«وَ مَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ» (و تو پیش از این [قرآن]، هیچ کتابی را نمی‌خواندی و با دست خود چیزی نمی‌نوشتی؛ در آن صورت، باطل‌اندیشان در مورد وحی قطعاً به شک می‌افتادند).

اگر پیامبر اکرم مطلبی را می‌نوشتند و دست به قلم می‌بردند، در آن صورت برخی افراد شروع به ایجاد شک و شبهه می‌کردند و می‌گفتند: «آنچه شما ادعا می‌کنید که از ناحیه خدای متعال است، در واقع نوشته‌های خودتان است.» اما پیامبر اکرم «اُمّی» بود؛ یعنی کسی که مدرسه نرفته بود و به طور متعارف، قدرت نوشتن نداشت. بنابراین، آنچه آن حضرت می‌فرمایند، آموخته‌هایی نیست که از دیگران گرفته باشد، بلکه عنایتی است که خدای متعال به ایشان داشته و از این طریق، عالم شده است. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی» (به او [جبرئیل] که بسیار نیرومند است، آموخت).

حال با توجه به این ملاک، در مورد اهل‌بیت (علیهم‌السلام) چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ به نظر می‌رسد همان دلیلی که درباره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وجود داشت، در مورد ائمه (ع) نیز صادق است. اگر آن بزرگواران نیز مستقیماً کتابی می‌نوشتند، این باب برای مخالفان باز می‌شد تا به شیعه تهمت بزنند که: «شیعه در کنار قرآن، کتاب دیگری دارد!»

برای مثال، اگر در دست یک شیعه، کتابی دیده می‌شد که منسوب به امام صادق (ع) یا امیرالمؤمنین (ع) بود، به او تهمت می‌زدند که از قرآن دور افتاده و به جای تمسک به قرآن، به کتاب دیگری روی آورده است. در نتیجه می‌گفتند: «اینان از اسلام خارج شده‌اند و به کتاب دیگری اعتقاد دارند.» بنابراین، مجال چنین اتهام‌هایی فراهم می‌شد.

لذا ائمه (علیهم‌السلام) با تدبیر حکیمانه‌ای که به کار بردند، با این که خود معلم و مدرس قرآن بودند و معارف قرآن و روایات را بیان می‌فرمودند، اما مستقیماً دست به تألیف کتاب نزدند تا این بهانه از دست مخالفان گرفته شود.

با این حال، می‌دانیم که برای ماندگاری مطالب علمی برای آیندگان، نوشتن ضروری است؛ چنان که در روایات نیز آمده است:

«اِقِیدُوا العِلمَ بِالکِتابَة»دانش را با نوشتن به بند کشید و نگهدارش کنید.

اگر مطالب فقط به صورت شفاهی نقل شود، به مرور زمان فراموش شده و از بین می‌رود. بنابراین، نوشتن از اهمیت بالایی برخوردار است.

در نتیجه، از یک سو اگر ائمه (ع) مستقیماً کتاب می‌نوشتند، شبهه‌ها و اتهام‌ها به شیعه گسترش می‌یافت و از سوی دیگر، اگر این مطالب نوشته نمی‌شد، خطر فراموشی و محرومیت امت از این بیانات ارزشمند وجود داشت.

لذا آن تدبیری که ائمه (علیهم‌السلام) اتخاذ کردند، این بود که با پرورش شاگردان و تشکیل جلسات درس، معارف را به انسان‌های فاضل و مطمئن منتقل کردند و آنان این مطالب را نوشتند. بنابراین، جوامع حدیثی در واقع همان بیانات اهل‌بیت هستند که به صورت، برای مثال، املای جلسات درسی، توسط اصحاب تنظیم و دسته‌بندی شده و به صورت کتاب‌های حدیثی درآمده‌اند.

امروزه این آثار در دسترس همگان قرار دارد؛ مانند بیانات امام صادق (علیه‌السلام)، یا کتاب نهج‌البلاغه که شامل سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، و نیز صحیفه سجادیه که مناجات‌ها و دعاهای امام سجاد (حضرت زین‌العابدین) را در بر می‌گیرد. این مطالب اگرچه به صورت خلاصه و با واسطه نوشته شده‌اند، اما هر دو هدف را محقق ساخته‌اند: هم مسئله «قَیِّدُوا العِلْمَ بِالکِتَابَة» تحقق یافته و این معارف به دست آیندگان رسیده، و هم اینکه مطالب مستقیماً توسط خود اهل‌بیت نوشته نشده تا زمینه اتهام و افترا فراهم شود.

خوانده شده 2 مرتبه