بازنده و برنده

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

بدون تردید یکی از مشکلات دیرینه و ساختاری نظام بین المللی حاکم بر جهان که امریکا در رأس آن قرار دارد، تکیه آن بر زورمداری مبتنی بر زورمندی است. در این نظام، عدالت جایگاه ساختاری ندارد و در بیشتر اوقات تنها به عنوان پوششی برای سیاست های زورمدارانه یا وسیله ای برای تزیین نظام بین الملل از آن بهره برداری می شود.

در این نظام حاکم، آنچه عدالت را تعریف می کند منافع قدرت های جهانی است که البته گاهی این منافع در اعمال عدالت، یا سعی بر تبرئه آن از بی عدالتی تبلور می یابد، اما همین گاه گاهی بودن این امر، دوگانگی رفتار و نگاه و معیارهای حاکم بر نظام بین الملل را نشان می دهد.

تلاش برای قرار دادن حزب الله در لیست تروریستی اتحادیه اروپا نمونه ای از این بیعدالتی و زورمداری حاکم بر جهان است، البته این مسئله پدیده ی جدیدی نیست و سال هاست که اسرائیل و امریکا و انگلیس و فرانسه و کشورهای تحت نفوذ لابی صهیونیستی درصدد چنین کاری بوده اند اما شرائط منطقه ای و بین المللی برای این کار فراهم نبود و اجازه نمی داد که حزب الله لبنان با برخورداری از محبوبیت منطقه ای و جهانی و ملی در لیست سیاه جامعه اروپا قرار گیرد، و از این رو همواره رژیم صهیونیستی و حامیان بین المللی آن از این عجز و ناتوانی و عقده سیاسی و امنیتی در رنج و عذاب قرار داشته اند.

اما آنچه که باعث شد این فرصت فراهم شود، بدون تردید شکست سختی بود که امریکا و همپیمانان منطقه ای و بین المللی آن بویژه انگلیس و فرانسه و اسرائیل ورژیم های عرب در سوریه در عملیات آزادسازی شهر استراتژیک قصیر واقع در محاذات مرز لبنان از چنگ تروریست ها، متحمل شدند. این شکست، ضربه سختی بر استراتژی این کشورها برای خارج کردن سوریه از محور مقاومت، بشمار می آمد و لذا با تمام قدرت در صدد انتقام جویی از حزب الله برآمدند.

تعدادی از کشورهای اروپایی از جمله سوئد و ایرلند با این اقدام مخالفت جدی داشتند و استدلال آن ها این بود که حزب الله بخشی از ساختار و بافت ملی کشور لبنان است و جزیی از دولت ائتلافی این کشور و مسلط بر جنوب لبنان است و لذا هرگونه مناسبات سیاسی با دولت لبنان در صورت قرار دادن حزب الله در لیست سیاه تروریسم با موانع و مشکلاتی مواجه می شود و علاوه بر آن کشورهای دارای نیروی نظامی در جنوب لبنان در مجموعه نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل ( یونیفل) مستقر در مرز مشترک لبنان با فلسطین اشغالی، نیازمند همکاری و هماهنگی امنیتی با حزب الله و مقاومت هستند، این کشورها در چنین حالتی در تنگنا قرار می گیرند.

بنابراین این مسئله بیش از آن که حزب الله را در فشار قرار دهد، مشکلاتی را برای اروپا ایجاد می کند. اما به رغم این مخالفت ها و ملاحظات، ظاهرا شدت فشار امریکا و تهدیداتِ بویژه اقتصادی بر کشورهای مخالف این اقدام، به حدی بود که این کشورها کوتاه آمده و به آن رأی مثبت دادند، خصوصا که تصمیم گیری در این زمینه نیاز به اتفاق آراء داشت. البته اروپا برای کاهش مشکلات و پیامدهای منفی این اقدام مقداری از طرح اولیه خود عقب نشست و به جای حزب الله، شاخه نظامی آن یعنی مقاومت اسلامی را در لیست تروریسم قرار داد.

اما در این میان چند نکته قابل تأمل است:

نخست اینکه قرار گرفتن مقاومت در لیست سیاه به بهانه دخالت حزب الله در سوریه بوده است، در این جا دوگانگی معیارها و نگاه و رفتار قدرت های جهانی خود را نشان می دهد که چگونه دخالت امریکا و اروپا و اسرائیل و ترکیه و اردن و عربستان و قطر و جریان 14مارس لبنان و گروه های وهابی عربستانی و کویتی و.. در حمایت از تروریست ها در سوریه دخالت محسوب نمی شود، اما حزب الله که امنیت آن در معرض خطر از جانب تروریست هاست، مداخله گر بشمار می آید و باید در لیست سیاه قرار گیرد؟

دوم اینکه تردیدی نیست که حضور حزب الله در القصیر برای حمایت از لبنان و لبنانی های مقیم در روستاهای دو سوی مرز مشترک لبنان و سوریه و در القصیر بوده و در واقع به هدف رویارویی با تروریست ها صورت گرفته است، چگونه به جنبشی که با تروریست هایی مبارزه می کند که در لیست سیاه قرار دارند، می توان اطلاق تروریست کرد و به جای حمایت، آن را در لیست سیاه قرار داد؟

سوم اینکه اروپا با این اقدام بخش مهمی از ارتباط و منافع و اثرگذاری خود را در لبنان از دست می دهد و عملا با همان محدودیت هایی مواجه می شود که امریکا در این کشور با آن رو به رو است. لذا در حالی که حزب الله زیان چندانی از این اقدام اروپا نمی کند، می توان گفت اسرائیل را تنها برنده آن دانست.

سید مرتضی نعمت زاده

خوانده شده 1684 مرتبه